عشق و ازدواج مثل نماز است..نیت که کردی دیگر نباید به اطراف نگاه کنی..
سلام عزیزم
ممنونم از اظهار نظر بی نظیرتون
میدونید که یه همچین چیزی به هر خانمی بگید شادی زاید الوصفی تقدیمش کردید
خوب دیگه خانمها هم عالمی دارن برای خودشون
نظر لطف شماست دشمنتون شرمنده......
اما باید بگم شاید جمع صمیمی دوستان و گرمای ارتباطشون باعث شده که هم من انگیزه خوبی برای اکتیو بودن داشته باشم و هم شایدم دلیلش علاقه خیلی زیادم در ارتباط با این گروه سنیه ...
البته گلم منو ساغر پیش از اینکه رابطه مادر و دختر داشته باشیم در ابتدا دوست و بعد خواهر و در آخر رابطه مادر و دختری داریم.....
من هم برای شما دوست خوبم آرزوی بهترینها رو دارم
شاد و پیروز باشید![]()
ویرایش توسط Almas Parsi : 29th June 2013 در ساعت 08:29 AM
سلام خدمت دوستان گرامی
اگه من به این سوال پاسخ ندم واقعا بی ادبی و بی انصافیه،بهرحال باید از بزرگترها یا کسانیکه بزرگی کردند با ید به بزرگی یاد کرد
من در سایت اولین بار با خانم الماس پارسی آشنا شدم،که واقعا خیلی خانم متشخص و با کمالی هستند،که من همیشه ارادت خاصی به ایشان دارم و امید وارم که در هرجا که هستند خوش و خرم پاینده باشند
سلام.من اولین کسی که ورودم رو خوش آمد گفت آقا عبدالله بود.که از لطفشون کمال تشکر رو دارم.بعد با دوستای زیادی آشنا شدم.ممنون از تایپیکتون.![]()
سلام
از اولین روز اولین پست
دوست عزیزم وبرادر خوبم دبستان تشکر می کنم او بود که سایت رو به من معرفی کرد
داداش حق یارت
لطف بزرگی در حقم کردی
حالا روزا تو مغازه وقتی بیکارم میام اینجابا دوستان جمع هستیم
میگویند سه موقع دعا برآورده میشود:یکی وقت غروبیکی زیر بارون ...یکی هم وقتی دلت میشکند...
من وقت غروب زیربارون با دلی شکسته دعاکردم.
آره منم نفر اولی که بهم خوشامد ګفتن آقای عبدالله91 بودند ، واقعاً ممنون آقا عبدالله 91 .![]()
من هرچی فکر میکنم یادم نمی آد
ولی فکر کنم اولین دوستم مینا خانوم گل بود
بعدشم که داداش ریپورتر که گل سرسبد سایت هستن
آهنگ تــــــند زندگی، برای رقــــصیدن است نه دویدن!
![]()
اولین دوستی که تو لیست دوستان من بود, کسی نبود جززززززززززززززززززززززز خانم ماری مریم و آقای پیمان هادی فرکوش
از هر دوتاشون کمال تشکر و دارم
برگ وقتی از درخت افتاد که فکر کرد طلاست
اولین کسی که باهاش آشنا شدم بلدرچین بود و نارون 1
اولین دوستانم هم فکر میکنم آقای عبدالله 91 و آقای Kamanabroo بودند
در آستانه مهر قلم ها گوش تیز می کنند تا در دفتر انتظار اینگونه دیکته کنند ، ابری نیست ، ماه پشت ابر نیست ، او آمد ، او در باران آمد ...![]()
در حال حاضر 2 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 2 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)