مطمئناً نخستين كارگرداني كه در سينماي ايران، توجه ويژهاي به مقام پدر داشته، «مجيد مجيدي» بوده است؛ كارگرداني كه تقريباً در تمام كارهاي خود، پدر را ركن داستانهايش قرار داده است.اما «ابراهيم حاتميكيا» نيز با فاصلهاي كيلومتري نسبت به مجيدي، سهگانهاي در مورد مقام پدر ساخته است.
روزنامه ایران:
1- محمد كاسبي (پدر)
كاسبي با بازي در اين فيلم توانست سيمرغ بلورين بهترين بازيگر مرد جشنواره فجر را از آن خود نمايد و با اينكه ناپدري فيلم بود اما توانست در موقعيتي دلسوزانهتر از پدر واقعي نوجوان قرار بگيرد و با دنياي او ارتباطي بهينه داشته باشد. محمد كاسبي به اين نقش جان تازهاي داد.
2- پرويز پرستويي (به نام پدر)
پرستويي بارها در سينماي ايران در نقش پدر بازي كرده است اما شايد مهمترين نقش او در قالب اين فضا به فيلم «بهنام پدر» ابراهيم حاتميكيا بازگردد.
3- خسرو شكيبايي (كيميا و دستهاي خالي)
شكيبايي در «كيميا»، به زيبايي حسرت دروني خود را از بابت ديدن دختري كه سالها از او دور بوده به تصوير كشيده و در ادامه به طريقي زيباتر مراحل تدريجي گذشت خود را به مخاطب نشان ميدهد. مرحوم شكيبايي در «دستهاي خالي» نيز يك هنرنمايي تكنيكي و صدالبته احساسي در مقام پدر دارد.
4- عزتالله انتظامي (روسري آبي)
استاد انتظامي در اين فيلم به نوعي تصويرگر جبر غيرارادي پدر و انعطاف زايدالوصف ارادي است.از سويي او سالهاست كه تنها زندگي ميكند و دل به مهر دختري ميبندد كه از تمكن خوبي برخوردار نيست و از ديگر سو با مخالفت فرزندان خود مواجه ميشود كه مادر جديدشان را پذيرا نيستند.
5- مهدي فتحي (در آرزوي ازدواج)
مهدي فتحي در فيلم «در آرزوي ازدواج» در حكم پدر دلسوزي است كه متاسفانه به دلايلي در سينماي ايران ديده نشده است. بازي نافذ و چهره دلسوزانهاش، يادگاري بزرگ از فتحي در نقش پدر است.
6- رضا كيانيان (خانهاي روي آب)
كيانيان آن قدر با اين نقش ارتباط برقرار ميكند كه براي خوب از آب درآمدن آن، 20 كيلو به وزنش اضافه ميكند.او در اين فيلم با وجودي كه فردي عياش و خوشگذران است اما به شدت نسبت به وضعيت كنوني فرزند خود و آينده او احساس خطر ميكند.
7- علي نصيريان (بوي پيراهن يوسف)
استاد نصيريان در اين فيلم يكي از بهترين بازيهاي خود را به نمايش ميگذارد و آزادانه، جولان يك پدر عاشق پيشه را در فقدان پسرش به نمايش ميگذارد.
8- حسين محجوب (رنگ خدا)
«رنگ خدا» يك فيلم پراحساس است كه بازي محجوب در اين فيلم و نمايشي كه از بازي خود در اين كار ارائه ميدهد بر قدرت تاثيرگذاري آن ميافزايد.
9- رضا ناجي (آواز گنجشك ها)
ناجي در اين فيلم يك پدر دغدغهمند است؛ پدري كه پس از اخراج، دست به هر كاري ميزند تا نان آور خانهاش باشد و در اين مسير مشكلاتي براي فرزندان و همسرش پيش ميآيد كه او را مجبور ميكند در همين شرايط، سنگ صبور آنها نيز باشد. نقشی که توانست براي او خرس نقرهاي جشنواره برلين و جوايز متعددي از جشنوارههاي بينالمللي را به همراه داشته باشد.
10- شهاب حسيني (حوض نقاشي)
شهاب حسيني يك بار ديگر در فيلمهاي «سوپراستار» و «يكي ميخواد باهات حرف بزنه» اين نقش را تجربه كرده بود اما دغدغههاي پدرگونه او در فيلم «حوض نقاشي» بيشتر به چشم آمد.
محمد كاسبي: بازي در نقش پدر مسئوليت دارد
«پدر» در سال 1374 ساخته شد. فيلمي كه با تفكر مجيد مجيدي ابتدا نوشته شد و سپس نگاشتههاي وي با هنر كارگردانياش بر پرده سينماهاي كشور به تصوير درآمد. «پدر» در همان سال سيمرغ بهترين فيلم چهاردهمين جشنواره فيلم فجر را به خود اختصاص داد.
فيلم «پدر» روايتي جذاب و متفاوت از زندگي نوجواني است كه دوست ندارد ناپدري داشته باشد.
داستان از آنجا آغاز ميشود كه مهرالله بعد از فوت پدرش براي تامين مخارج خانواده خانه را ترك كرده و براي كار به شهري ديگر ميرود، پس از مدتي وقتي به خانه بازميگردد متوجه ميشود مادرش با مردي كه ژاندارم است ازدواج كرده است.
مهرالله از اين خبر عصباني ميشود، نزد مادر رفته و هديههاي خود و حقوقش را به او ميدهد و مادر را براي اين ازدواج بازخواست ميكند.
هر چه مادر دليل ميآورد، او كه دیدگاهی تيره به ناپدري دارد او را به عنوان پدر قبول نميكند. اما روايت داستان اتفاقاتي را رقم ميزند كه ناپدري و مهرالله در كوير گم ميشوند. بعد از مدتي سرگرداني و ناتواني، ناپدري از مهرالله ميخواهد او را كه در گرماي كوير ناتوان شده رها كند و خود را نجات دهد, اما اين مهر پدرانه به دل مهرالله مينشيند و نهتنها ناپدري را رها نميكند كه دل به مهر پدرانه او ميبندد.
محمد كاسبي بازيگر نقش پدر در اين فيلم بود. كاسبي پس از گذشت 18 سال از زمان ساخت اين فيلم از «پدر» و پدرهاي سينماي كشور اينگونه به گفت: «تاكنون بيش از 70 نقش در سينما، تلويزيون و تئاتر داشتهام كه همه را دوست دارم، در ميان اين دوستداشتنيها بعضيها حسي از عشق را برايم دارند كه فيلم «پدر» يكي از آنها برايم محسوب ميشود.
وقتي كاراكتر «پدر» فيلم مجيدي را بازي ميكردم سن و سال زيادي نداشتم و خودم نيز تازه حس پدرشدن را لمس كرده بودم. آن زمان تمام سعي خود را كردم تا كاراكتر پدر را خوب در آن اثر بيافرينم.
امروز وقتي به آن نقش ميانديشم حس عشق وجودم را پر ميكند. عشق حسي است كه با تولد انسان متولد ميشود، هر سال كه بزرگتر ميشوي رنگ و لعاب تازه به خود ميگيرد. يك زمان عاشق خانوادهاي و روزي عاشق همسر، روزي عشق به وطن اوج ميگيرد و روزي ديگر پدرانه عاشق ميشوي. عشق با گذر سالها رنگ نميبازد، پختهتر ميشود و حتي ميتوان گفت عطر و بوي خوشش شعفانگيز ميشود. فيلم «پدر» يكي از آن عشقهاست؛ عشقي كه هر سال كه ميگذرد در دلم كهنه نميشود بلكه به حضور پدرانه در «پدر» بيشتر ميانديشم و هر مرتبه نيز از اين حضور خرسندم.
اين بازيگر با تاكيد بر اينكه در سينماي ايران شخصيت پدر را زياد بازي كردهاند و نميتوان گفت كه چه فردي بهترين بازيگر نقش «پدر» در سينماي ايران بوده افزود: «بازي در نقش «پدر» سخت است و مسئوليتي دشوار، زيرا سينما الگو است، الگويي براي جامعه و خلاقيت در نقش پدر در فضايي كه الگوسازي است و مخاطب اصلي آن نيز نوجوانان و جوانان هستند ويژگيها و دقتهايي را ميطلبد كه بايد به آنها اهميت داد.»
بررسي نقش پدر در آثار مجيدي و حاتميكيا
مطمئناً نخستين كارگرداني كه در سينماي ايران، توجه ويژهاي به مقام پدر داشته، «مجيد مجيدي» بوده است؛ كارگرداني كه تقريباً در تمام كارهاي خود، پدر را ركن داستانهايش قرار داده است. از «بدوك» كه نخستين هنرآفريني مجيدي در سينماي ايران محسوب ميشود تا همين «آواز گنجشكها»يي كه آخرين فيلم اكران شده اين كارگردان احساسگراي سينماي ايران بوده است. در تمامي اين آثار، پدر نقشي بسيار كليدي در حوادث درام داشته و تعيين كننده خط سير اصلي داستان است.
اما «ابراهيم حاتميكيا» نيز با فاصلهاي كيلومتري نسبت به مجيدي، سهگانهاي در مورد مقام پدر ساخته است. با وجودي كه در كارهاي حاتميكيا نيز بارها به پدر اشاره شده اما «موج مرده» فيلمي است كه او به شكلي كاربردي، به بيان دغدغهها و وضعيت ديروز و امروز يك پدر ميپردازد.
فيلم دیگر حاتميكيا درباره مقام پدر به «بوي پيراهن يوسف» باز ميگردد. فيلمي كه حاتميكيا مانند فيلم «رنگ خدا» از الهمانهايي انساني در جهت بيان انسانيت پدر كمك ميگيرد، جايي كه پدر با اينكه همه خبر از زنده نبودن پسر رزمنده او ميدهند اما او با دنيايي از اشتياق هنوز منتظر بازگشت پسر خود است و در اين راه چه راحت و زيبا با انسانهايي مانند خود همذاتپنداري ميكند.
و پايانگر اين سهگانه، اثري خوشساخت و احساسيتر به نسبت دوساخته اخير است. «به نام پدر» آشكاراتر از دو فيلم قبلي، پدر را در وضعيت پاسخگويي به چراهاي بسياري قرار ميدهد كه براي دخترش و حتي همسرش پيش ميآيد.
البته پدر در ديگر آثار قبل و بعد اين فيلمها در سينماي حاتميكيا نيز از درجه و اعتبار قابل توجهي برخوردار است به گونهاي كه از همان فيلم «آژانس شيشهاي»، «ارتفاع پست» وحتي در اپيزودي از فيلم «دعوت»، حاتميكيا اشاراتي قابل تامل به مقام پدر داشته است.
مهمترين وجه بارزي كه سينماي حاتميكيا با سينماي مجيدي در ارائه تصوير پدر دارد، شدت و ضعفهاي احساسي است. بهگونهاي كه در سينماي مجيدي، بيشتر سعي بر نشان دادن اكتهايي احساسي است و در سينماي حاتميكيا، اين موقعيتها هستند كه مورد توجه قرار ميگيرند به عبارتي مجيدي مقام پدر را با توجه به بياني احساسي به تصوير كشيده و از آن سو حاتميكيا، سعي بر آن دارد تا اين مقام شامخ را از طريق تكنيكي به مخاطب خود بشناساند.
منبع : روزنه
علاقه مندی ها (Bookmarks)