پول شاید مهمترین واحد ساختمانی اقتصاد است. اما آیا پول منشأ دولتی دارد و یا از زمینه ای غیر دولتی برخاسته است؟
پول شاید مهمترین واحد ساختمانی اقتصاد است. پول به دولتها کمک میکند که مالیات اخذ کنند و از طریق آن در کاهای عمومی سرمایه گذاری کنند. پول به تولید کنندهها اجازه میدهد که تخصص کسب کنند و نفع حاصل از تجارت را جمع آوری کنند.
عدهای معتقدند که منشأ پول قدرت دولتهاست وعده ای دیگر میگویند، موضوعی است که به دولتها ربطی ندارد و کاملاً غیر دولتی است. یعنی حتی در حالتی که دولتی موجود نباشد پا برجا خواهد ماند. چنین بحثهایی در طول زمان همواره وجود داشته است و اکنون جز از مهمترین سوالهای پولی جهان میدهد.
پول 3 وضعیت اصلی را به عهده دارد اول: وسیله مبادله است یعنی به سادگی برای تجارت کالا و خدمات به کار میرود. دوم: ذخیره ارزش یعنی میتواند برای مصرف در آینده پس انداز (ذخیره) شود. سوم اینکه واحد اندازه گیری و محاسبه است. بر این اساس بسیاری از چیزها میتوانند این 3 وظیفه را انجام دهند. چیزهایی مثل چای، نمک و احشام، همگی پیش از این به عنوان پول به کار رفتهاند. در زندانهای انگلیس، زندانیها اکنون از شامپوی حمام و یا دانههای تسبیح استفادهامی کنند.
استفاده از پول به هزاران سال قبل بر میگردد. الکتروم که آلیاژی از طلا و نقره بوده است در لیدیا (غرب ترکیه امروزی) حوالی سالهای و65 قبل از میلاد برای تهیه سکه- به کار میرفته است. اولین پول کاغذی حوالی هزار سال بعد از میلاد در چین منتشر شد. آزنگها (قبایلی در مکزیک مرکزی) تا قرن 112 م از دانههای کاکائو برای مبادله استفادهامی کردند و معما اینجاست که مردم چگونه بر سر استفاده از شیئی خاص توافق میکردند.
کارل منگر اقتصاددان استرالیای یک مکتب فکری را در سال 1892 تأسیس کرد. در دیدگاه وی پرداخت نقدی در اقتصاد از زمانی شروع شد که جوامع کشاورزی (جوامعی با کشاورزی به عنوان مبنای زندگی)، زندگی زراعی را کنار گذاشته و شروع به تخصصی شدن کردند. این اتفاق به ایجاد کارایی و بهره وری منجر شد ولی در عین حال ایجاد وسیلهای برای مبادله ضروری به نظر میرسید. و به همین دلیل اداره بازار بر مبنای تهاتر به صورت مشکل و زحمتی به وجود آمد.
به این صورت که شما باید شخصی را مییافتید که چیزی که شما میخواهید داشته باشد و در طرف مقابل خواهان کالای در دست شما باشد.
پول استخراج شد تا هزینه تهاتر (مبادله کالا به کالا) را کاهش دهد. (به عنوان چیزی که بهتر از سایرین عمل میکند) کالایی که به عنوان پول استفادهامی شود، نباید ارزش خود را در زمان خرید فروش از دست بدهد. بر این اساس پوشاک نمیتواند به عنوان پول به کار رود و پول بدی است.
چون هیچ کس ارزش یکسانی برای پوشاک نو و دست دوم قائل نیست. در مقابل، چیزهایی که قابل حمل و با دوام (میوه و سبزی در این گروه قرار نمیگیرند) و قابل تفکیک به افراد کوچکتر باشند مورد نیاز هستند.
منگر این خصوصیات را قابلیت فروش نامید. ادویهها و دانههای خوراکی به میزان زیادی قابل معاملهاند و همین استفاده از آنها به عنوان پول را توضیح میدهد. دولت در این جا نقشی ایفا نمیکند. منشأ پول در واقع واکنش بازار به هزینههای تهاتر است؛ و کالاهایی بهترین پول؛ حساب میآید که هزینه تجارت را به کمترین حد میرساند.
تئوری منگر توضیح خوب است برای اینکه چگونه یک کالا به عنوان پول غیررسمی پذیرفته میشود. (همانند آن چه در زندانها رخ میدهد)
ولی این ماجرا با حقیقتی که در باره اقتصادهای پولی جهان در مقالهای به قلم چارلز گودهارت در سال 1998 منتشر شده همخوانی ندارد. حقیقتی تحت عنوان استفاده گسترده از فلزات گران بها به عنوان پول. یک طرفدار مکتب منگر در این مورد خواهد گفت که این فلز برای این به عنوان پول استفادهامی شود که با دوام قابل تفکیک و قابل حمل است.
اما گردهارت در این مورد معتقد است که، ارزش گذاری فلز خام بسیار سخت است و بنابراین هزینه استفاده از آنها در مبادلات بسیار بالاست. تخمین ارزش یک کیسه نمک و یا یک گاو بسیار راحتتر از برآورد ارزش تودهای از فلز است. بنابراین فلز خام به خودی خود در آزمون قابلیت فروش رد خواهد شد.
این موضوع به خوبی توضیح میدهد که چرا پول به صورت سکه خوب میشود و نه به صورت تودهای از فلز. در هر سکه مقدار مشخصی از فلزات گرانبها به کار رفته است. اما بررسیهای تاریخی نشان میدهد که ضرب سکه نه به وسیله بخش خصوصی با هدف کاهش هزینه تهاتر بلکه توسط دولت انجام میشده است. این دخالت بوده است که باعث شده سکه به عنوان پول به کار برود و نه تصمیم بازار مرتبط با بخش خصوصی.
بنابراین به تئوری تازهای احتیاج است که در آن درست نقش مهمتری در ایجاد پول داشته باشد. گودهارت این تئوری را تئوری کارتالیست نامید.
بال (جنبه) مالی درست انگیزه بسیاری ایجاد میکند که اقتصاد از حالت اقتصاد مبادلهای خارج شدند. در صورت وجود پول درآمد و هزینهها قابل محاسبهاند و بر این اساس میتوان بر آنها مالیات وضع کرد. و به علاوه حساب خزانه عمومی به اندازه هزینه ضرب میتواند افزایش دیگری را تجربه کند. هزینه ضرب یعنی تفاوت میان ارزش سکه و هزینه تولید آن.
در این شکل محاسبه دولت مالیاتی را وضع میکند که تنها به صورت پول قابل پرداخت است، تقاضایی برای پول ایجاد میکند که به معنای این است که پول به صورت گستردهای برای پرداخت در قبال کالاها قابل قبول است. در واقع دولت برای تأمین نیازهای و اهداف مالی خودش اقتصاد را از ماست تهاتری دور میکند.
گودهارت تاریخچه پولی را برای آزمون تئوریهای رقیب به کار برد. وی دو دوره فروپاشی رم قدیم و دورهای که ژاپن ضرب سکه را متوقف کرد تحت بررسی قرار داد. اگر منشأ سکه کاملاً غیر دولتی بود، این دو موقعیت و شوک اقتصادی نباید هیچ گونه اثر پولی بر اقتصاد داشته باشد. اما بعد از فروپاشی رم تجار به حالت تهاتری برگشتند و در ژاپن هم از برنج به عنوان وسیله مبادله استفاده کردند. و این یک پیوند واضح میان قدرت مالی و پول است.
تلاش برای حیات
شواهد نشان میدهد که تنها پولهای غیررسمی میتوانند به طور کامل توسط بخش غیر دولتی تأمین شوند. اما این پول غیررسمی میتواند در بالاترین و مهمترین مقیاس موجود باشد.
به عنوان مثال موقعیت دلار به عنوان ارز ذخیره جهانی تحت قیمومیت هیچ دولتی نیست. نقش برجسته آن خارج از آمریکا به این علت است که بهترین گزینه برای مبادلات جهانی است. و در صورتی که ارز رقیبی وضعیت بهتری پیدا کند، بنگاهها و سایر کشورها آن ارز را جایگزین دلار خواهند کرد. خبر خوب برای دلار این است که یوآن چین هنوز به طور گسترده پذیرفته نشده و از تورم بالایی که ارزش آن را کم میکند رنج میبرد. اما جا به جایی در ارز ذخیره سریعتر از هر فرض دیگری میتواند رخ دهد.
رقیب دیگر دلار یعنی یورو مشکلات جدیتری دارد. نه منشأ آن دولتی است و نه پول کارتالیستی مناسبی به شمار میرود. چرا که توسط دولت ملی ایجاد شده. یعنی اینکه با کمبودهای بنیادین قدرت در بازار یا دولت مواجه است. گودهارت پیش از ایجاد یورو پیش بینی کرده بود که جدایی بی سابقهای میان قلمروهای پولی و مالی رخ خواهد داد. و وی نگران اثرات جانبی پیش بینی نشده آن بود.
منبع:economist
تبیان
علاقه مندی ها (Bookmarks)