سلام
اینجا حسینیه ای مجازی برای دلهای عاشق و سینه سوخته امام حسین علیه السلام هست که یک سری ختم ها و جلساتی و مراسم هایی (مجازی و در دلهای عاشقان) داریم که به کمک شما بچه های محرم می خواهیم به امام حسین ع و یاران با وفای آن حضرت هدیه بدیم.
نمایش نسخه قابل چاپ
سلام
اینجا حسینیه ای مجازی برای دلهای عاشق و سینه سوخته امام حسین علیه السلام هست که یک سری ختم ها و جلساتی و مراسم هایی (مجازی و در دلهای عاشقان) داریم که به کمک شما بچه های محرم می خواهیم به امام حسین ع و یاران با وفای آن حضرت هدیه بدیم.
برنامه های حسینیه سایت:
دهه اول محرم :
ختم زیارت عاشورا در هر روز( حداقل 72 مرتبه )
نحوه شرکت در مراسمات حسینیه:
هر کس قصد شرکت در ختم ها و مراسمات داشت اینجا اعلام کنه که به عنوان مثال در ختم زیارت عاشورای هر روز شرکت می کنه .
یا اینکه می تونین هر روز رو به صورت جداگانه شرکت کنین تا مجلس امام حسین ع پر رونق تر بشه.
برای خواندن زیارت عاشورا کمترین زمان 5 دقیقه لازمه که میدونم شما برای امام حسین ع از این 5 دقیقه دریغ ندارین
من هر روز صبح 2 بار زیارت عاشورا ختم می کنم.
امیدوارم دیگر دوستان هم در این بخش ثبت نام کنن.
از مدیریت بخش مذهبی هم کمال تشکر رو دارم.
منتظر دیگر دوستان هستیم. {happy}
دوست من ...!نقل قول:
سلام
تشکر از این طرح عالیتان
فقط یک مورد :کمی بیشترتوضیح دهید من متوجه نشدم:-/
کسانی که دوست دارن در این طرح شرکت کنن.
در این بخش اعلام می کنن که مثلآ روزانه چه کارهایی رو انجام می دن و اعمال رو برای تکمیل طرح موظف هستند انجام بدن.
مثلآ من روزانه یک زیارت عاشورا برداشتم.
که هر روز از 72 مرتبه 70 مرتبه اش مونده.
شما هم اگه دوست دارید شرکت کنید .... بسم الله
با تشکر از آقا مصطفی که لطف کردن و قدم به این حسینیه گذاشتن .
من هم به حول و قوه الهی روزی 2 بار زیارت عاشورا ختم می کنم.
از دوستان تقاضا دارم که تا می تونن تو تالارهای مربوط به خودشون تبلیغ این حسینیه
مجازی رو بکنن تا ختممون کامل بشه.ان شاء الله
adem جان حالا که می دونی چی شد، به قول آقا مصطفی بسم الله..
بسم الله
سلام بر شما و تشکر از هردو بزرگوار به خاطر جوابشان@};-
چشم بنده هم روزی یک مرتبه میخوانم
فقط یادمان باشد صرف از این کار فقط خواندن نیست برای رسیدن به معنویت و ازهمه مهمتر رسیدن به حقیقت عاشورا است..من خودم زمانی به خاطر موضوعی نذر کردم هرروز 10مرتبه زیارت عاشورا را بخوانم.اوایل سخت بود مدام درحال خواندن بودم ولی کم کم برایم راحتتر شد و بعد از گذشت چند وقت دیگه فقط به خاطر نذرم نمی خواندم جزءی ازوجودم شده بود
برای اغراق وخودم نمایی نمی گویم چون نه شما مرا از نزدیک دیده اید ومی شناسید نه من شمارا ولی این را از کسی که چند سال است بااین زیارت اخت شده است پذیراباشید اگر حتی روزی یک خط از زیارت عاشورا را بخوانید ولی بافکر و خلوص مطمئن باشید درهای بروی شما باز میشود که در مخیله تان هم راه پیدا نکرده است
پوزش از مدیر محترم به خاطر سخن رانی
علی یارتان@};-
خیلی جالبه اینجا ما داریم جشن کریسمس میگیریم و سال نورو تبریک میگیم اونجا عذاداریه{big green}
ما مسلمان هستیم و شیعه اهل بیت عصمت و طهارتیم . حتی اگر الان عید نوروز هم بود باز هم عزاداری می کردیم (چنانکه کردیم).
تازه من دلیلی برای تبریک نمی بینم، با وجود ماه محرم و جنایات رژیم صهیونیستی دیگه فکر نمی کنم هیچ انسان دوست و مومن و مسلمانی از این قضایا احساس ناراحتی نکنه.
از همه اینها گذشته امام ع می فرمایند:
«شیعتنا ... الذین یفرحون بفرحنا و یحزنون بحزننا»
یعنی شیعیان ما کسانی هستند که در شادی های ما شادی میکنند و در غمها و مصیبتهای ما غمگین و مصیبت زده هستند و محزون می شوند.
این که گوشه ای از حکمت عزاداری هاست.
خیر و برکتها ، بخشودنها ، پاک شدن گناهان و.... که همه اینها از برکت عزاداری حضرت سید الشهداست.
حتما شنیده اید که گریه برای امام حسین ع چقدر ثواب داره ،
به این معنا که موجب بخشش تمام گناهان و بهشتی شدن میشه
به هر حال از شرکت شما و قدم رنجه شما عزیزان به حسینیه خودتون سپاسگذاریم.
این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست
این چه شمعی است که جانها همه پروانه اوست
تا کنون از 72 ختم
5 ختم ثبت شده
و 62 ختم مونده
سلام.من هم روزی یک مرتبه رو قبول می کنم
موفق باشید
با سلام و درود و تسليت ايام محرم .. اول تشكر ميكنم به خاطر راه اندازي همچين فضاي مجازي معنوي .. خدمت دوستان گل و مدير محترم تالار مذهبي يك پيشنهاد دارم و اونم اينكه به جاي عدد و رقم گذاري و ختم تعداد كه صد البته اجر معنوي شو منكر نميشيم بيايم به مفهوم زيارت عاشورا و بحث و تفسير اون بپردازيم به نظر خودم عاشورا هميشه و در هر زماني وجود داره و مربوط به قبل نيستش بنابراين بايد انگيزه عاشورا و حركت امام حسين و در نهايت زيارت عاشورا كه شايد تصويري از عاشورا باشه رو بررسي كنيم .. ممنون
سلام خدمت دوست خوبم اقا شهريار
پيرو اين جمله اي كه گفتي بايد بگم كه محرم و عاشورا مربوط به قوم و مليت و حتي تاريخ نيست .. مسئله اينكه انسان بودن حق خواهي انسان هستش .. خيلي جالبه كه شبكهاي سياسي اونوري اين موضوع رو به جدل بين ملت عرب و .. نسبت ميدن و به تمسخر حرفهاي كه جاي گفتنش نيست ميگن.. كه صد البته خرافات و كارهاي خرافي و .. خيلي به اين مسئله دامن زده .. اما يه نگاه به تاريخ و وقايع نشون ميده كه حتي اين واقعاه فراتر از ملت مسلمان و شيعه بلكه مربوط به هر ازاد مرد و ملت ازاده اي كه در جهان است .. ازاد مردي هر جا مقدس و ستوده است .. هيچ جاي دنيا همچين چيزي رو به تمسخر نميگيرند .. جالبه كه يه مدت پيش به صورت تيتر از مردي كه به خاطر نجات سگش از اب جونشو از دست داده بود كلي تمجيد و به اصطلاح بزرگداشت شده بود و كلي تز داده بود براي بزرگ كردن يه همچين حركتي .. فرهنگ شهادت و حركت عاشورا كجا و ارزشها و ايثار اين ملت كريسمسي كجا ..
در راستای راهنمایی دوست خوبمون امیر آقا:
معرفت حسینی
چرا براى بزرگداشت عاشورا به روش بحث و گفتگو اكتفا نمى شود؟
شناخت تنها حركت آفرین نمى شود. هنگامى دانستن و به یاد آوردن خاطره ها ما را به كارى مشابه كار امام حسین (ع) و پیمودن راه او وا مى دارد كه در ما انگیزه اى بوجود آید و دوست داشته باشیم آن كار را انجام دهیم. باید عواطف تحریك شود و احساسات برانگیخته شود تا ما هم بخواهیم كارى مشابه كار او انجام دهیم. تحقق چنین امرى نیازمند دو دسته از عوامل است. جلسات بحث و گفتگو مى تواند شناخت لازم را به ما بدهد. اما عامل دیگرى هم براى تقویت احساسات و عواطف لازم داریم.
هنگامى كه صحنه اى بازسازى مى شود و انسان از نزدیك به آن صحنه مى نگرد، این مشاهده با هنگامى كه انسان بشنود چنین جریانى واقع شده یا این كه فقط بداند چنین حادثه اى اتفاق افتاده است، بسیار تفاوت دارد. همه مى دانیم كه در شهرمان مردم محروم زیادى هستند اما دیدن یك شخص محروم با یك حالت رقت آور مى تواند در ما تأثیرى ببخشد كه صرفِ دانستن، هیچگاه آن اثر را ندارد. وقتى انسان حالت مریض و یا حالت طفل یتیمى را دید، اثرى در روح ایجاد مى شود كه هرگز دانستنى ها چنین اثرى را نمى تواند داشته باشد.
انسان هنگامى كه مناظرى را مشاهده مى كند، اثرى مى پذیرد كه هیچگاه شنیده ها و دانسته ها آن اثر را ندارد.
هرگاه صحنه هایى را بازسازى كنیم، خواه در قالب سنتى و یا با استفاده از روش هاى جدید و به صورت نمایش و فیلم، بگونه اى كه جریان عاشورا را مجسم كند، نشان دادن آن ها اثرى دارد كه دانستن نمى تواند آن اثر را داشته باشد. حوادث عاشورا را شنیده اید. مى دانید امام(ع) روز عاشورا چگونه به شهادت رسید اما آیا دانسته هاى شما اشك شما را جارى مى كند؟ وقتى در مجالس شركت مى كنید و مرثیه خوان مرثیه مى خواند، آنگاه مى بینید كه اشك جارى مى شود.
ما علاوه بر این كه باید بدانیم چرا ابى عبد الله قیام كرد و بدانیم كه چرا مظلومانه شهید شد، باید این مطلب بگونه اى بازسازى شود تا بهتر بشنویم و ببینیم؛ تا عواطف و احساسات ما برانگیخته تر شود. هر اندازه اینها در برانگیخته تر شدن عواطف و احساسات ما مؤثرتر باشد، حادثه عاشورا در زندگى ما مؤثرتر خواهد بود.
نتیجه:
عزاداری باید باشد تا غیر از عامل شناخت، عامل احساسى ـ عاطفى نیز در ما تقویت شود. اگر این عواطف تحریك شود، آن گاه مى تواند اثر كند. درون انسان علاوه بر شناخت؛ نیروى دیگرى به نام انگیزش ها و هیجانات وجود دارد كه عامل آن، احساسات و عواطف است. این عوامل نیز باید تقویت شود تا نقش خود را ایفا كند. عزادارى از جمله این عوامل است.
منبع: کتاب پرتوی آذرخش، آیت الله مصباح یزدی؛ بااندکی تصرف
احياي اقامه نماز در عاشورا
نـهـضـت حـسـينى براى احياء دين در همه مظاهر و جلوههايش از جمله (نماز) بود. بُعد معنوى و عبادى زنـدگـى، بـرتـريـن بـُعد حيات است و نماز، بارزترين نشانه حيات معنوى مسلمانان است. با توجّه به اثرات سازنده و تربيتى و بازدارنده اين ارتباط با خدا از مفاسد و منكرات، در اسلام اهميّت ويژهاى دارد.
امـام حـسـيـن (عليه السلام) در نهضت عاشورا اهتمام بسيارى به نماز مىداد. مهلت شب عاشورا را آن حضرت و يـارانـش بـه نـمـاز و تـضـرّع بـه درگـاه خداوند گذراندند و از تكيهگاه خدايى براى نبرد عـاشـورا، مـدد گـرفـتـنـد. عـشـق بـه نـمـاز و نـيـايـش و تـلاوت قـرآن و اسـتـغـفـار و دعـا در دل امـام آن چـنـان بـود كـه بـه بـرادرش عـباس گفت: "از اين گروه بخواه تا نبرد را به فردا بـيندازند و امشب به تاخير افتد، باشد كه به نماز و دعا و استغفار بپردازيم. خدا مىداند كه من پيوسته علاقه به نماز و تلاوت آيات الهى داشتهام:
«لَعـَلَّنـا نُصَلّى لِرَبِّنَا اللَّيْلَةَ وَ نَدْعوُهُ و نَسْتَغْفِرُهُ فَهُوَ يَعْلَمُ اَنّى كُنْتُ اُحِبُّ الصَّلاةَ لَهُ وَ تَلاوَةَ كِتابِهِ وَ كَثْرَةَ الدُّعاءِ وَالاِْسْتِغْفارَ.»(1)
بـه نـقـل تاريخ، شب عاشورا از خيمه اصحاب امام حسين (عليه السلام)، آواى مناجات و زمزمه دعا و تلاوت به گوش مىرسيد.
امام روز عـاشـورا پـس از نـمـاز صـبـح، بـا يـاران سـخن گفت و آماده نبرد شدند. ظهر عاشورا وقتى ابـوثـمامه صائدى وقت نماز را به ياد او آورد، حضرت فرمود: نماز را به ياد آوردى! خداوند تـو را از نـمـازگـزاران و ذاكـران قـرار دهـد. آرى ايـنـك اوّل وقـت نـمـاز است. سپس فرمود: از اينان بخواهيد تا دست از جنگ بردارند تا نماز بگزاريم.(2)
سـعـيـد بن عبدالله حنفى نيز هنگام نماز امام، جلوى او ايستاد و همه تيرهاى دشمن را كه به سوى امـام مـىآمـد بـه جـان خريد تا آنجا كه نماز امام پايان يافت و او غرق در خون شد و اوّلين شهيد نماز در جبهه كربلا شد.(3)
عـشـق بـه نـمـاز، در پـيـروان راستين ابا عبداللّه الحسين (عليه السلام) بود. عبدالله بن عفيف ازدى كه در كوفه مىزيست و در مسجد كوفه آن اعتراض تند را عليه ابن زياد، نسبت به كشتن امام حسين (عليه السلام) كـرد و در نـهـايـت هـم در راه ايـن دفـاع، بـه شـهـادت رسـيـد، بـه نقل مورّخان پيوسته در مسجد بزرگ كوفه بود و تا شب نماز مىخواند.(4)
اگـر امـام حـسـيـن (عليه السلام) را احـيـاگر فرهنگ نماز راستين بدانيم ـ آنگونه كه در زيارتنامههاى آن حـضـرت آمـده اسـت ـ سـخـنـى بجاست. امام، هم خودش عبادتى مخلصانه داشت و هم شعائر دين را اقامه مىكرد.
در زيارت او مىخوانيم:
«اَشـْهـَدُ اَنَّكَ قـَدْ اَقـَمـْتَ الصَّلاةَ و آتـَيـْتَ الزَّكـاةَ ... وَ عـَبـَدْتـَهُ مـُخـْلِصـاً حـَتـّى اَتـاكَ الْيَقينُ.»(5)
در زيـارت مـسـلم بـن عـقـيـل نـيـز ايـن تعبير ديده مىشود.(6) همچنين در بسيارى از زيـارتهـاى سـيـدالشـهـدا(عليه السلام) بـه ايـن نـكته برمىخوريم. اين جايگاه والاى نماز را در نهضت عاشورا و حماسه آفرينان آن نشان مىدهد.
پـيـام عـاشـورا، پـيـام اقـامـه نـمـاز و تـربـيـت نـسـلى نـمـاز خـوان و خـدادوسـت و اهـل تـهـجّد و عرفان است. عزاداران حسينى نيز بايد (اقامه نماز) را در درجه نخست اهتمام خويش قرار دهند تا تبعيّت و پيروى خويش را از مولايشان نشان دهند.
امام خمينى(ره) در تاكيد بر همين مساله، از عاشوراى حسينى اينگونه ياد مىكند:
«سـيـدالشـهـدا(عليه السلام) در هـمـان ظـهـر عـاشـورا كـه جـنـگ بـود و آن جـنـگ بزرگ بود و همه در معرض خـطـر بـودنـد، وقـتـى يكى از اصحاب گفت كه ظهر شده است، فرمود كه ياد من آورديد نماز را و خـدا تـو را از نمازگزاران حساب كند و ايستاد در همان جا نماز خواند. نگفت كه ما مىخواهيم جنگ بكنيم، خير، جنگ را براى نماز كردند.»(7)
پينوشتها:
1- ارشاد، شيخ مفيد، ج 2، ص91 .
2- اعيان الشيعه، ج1، ص 606 .
3- وقعة الطّف، ص 232 .
4- همان، ص 266 .
5- التهذيب، ج 6، ص 67 (زيارت وارث) .
6- مفاتيح الجنان، ص 401 .
7- صحيفه نور، ج 12، ص 148 .
برگرفته از پيامهاي عاشورا، جواد محدثي .
دوستانی که تازه به جمع عزاداران این حسینیه ملحق شدن توجهی به مطلب اول بکنن و در جمع ختم کنندگان زیارت عاشورا اسم خودشون رو بنویسن تا ان شاء الله اسمشون در طومار عزاداران حضرت سید الشهداء ثبت بشه و جزء شفاعت شوندگان بوسیله امام حسین ع باشند.
با تشکر
من هم روزي يه زيارت عاشورا مي خونم . ولي نمي دونم تا كي بايد بخونم ؟ از امروز (سه شنبه ) شروع مي كنم . از مدير بخش مذهبي هم تشكر مي كنم .
يه پيشنهادم داشتم . براي آزادي فلسطين و نجات مردم غزه ، سوره حشر رو بخونين . اين سوره زماني نازل شده كه سپاه اسلام بر يهود پيروز شده . فكر كنم حداقل كاريه كه مي تونيم بكنيم . در ضمن اين سوره 24 آيه داره .
نظر دوستان چیه ختم زیارت عاشورا تا آخر محرم باشه ...؟
بعد از اون دوباره می پرسیم اگه خواستید ادامه میدیم..
منتظر نظراتتونیم
من موافقم... منتظر نظرات دیگر دوستان هستیم.نقل قول:
نظر دوستان چیه ختم زیارت عاشورا تا آخر محرم باشه ...؟
بعد از اون دوباره می پرسیم اگه خواستید ادامه میدیم..
منتظر نظراتتونیم
فکر می کنم اگه تا اربعین حسینی باشه خیلی مناسب باشه
یعنی تا اونوقت هر کسی که تو طرح ختم زیارت عاشورا شرکت کرده باشه 40 زیارت عاشورا می خونه و این یه سعادتیه که شامل حال ما شده و توفیقی برای ما که واسطه این سعادت شدیم...
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبدِ الله اَلسَّلامُ عَلَيكَ يَابْنَ رَسُوْلِ الله اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ اَميِر المُؤمِنِيَن وَ ابْنَ سَيِدِ الوَصيّيَن اَلسَّلامُ عَلَيكَ يَا بْنَ فاطِمَةَ سَيِدَةِ نِساءِ العْالَمِينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا ثَارَ الله وَ اَبنِ ثَارِهَ وَالوِتْرَ الْمَوْتُورِ اَلسَّلامُ عَلَيكَ وَ عَلي الَأرواحِ الَّتِي حَلَتْ بِفِنآئِكَ عَلَيكُمْ مِنْي جَمِيعاً سَلامُ اللهِ اَبداً ما بَقَيتُ وَ بَقِيَ الَّليلِ وَ النَّهارُ يا اَبا عَبدِ اللِه لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِيَّةُ وَ جَلَتْ وَ عَظُمَتِ الُمصيبَةُ بِكَ عَلَينْا وَ عَلي جَميِع اَهْلِ الِأسْلِام وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتِ اَلمُصيبَتكَ في السَّمواتِ عَلي جَميع اَهْلِ السَّمواتِ فَلَعِنَ اللهُ اُمَّةً اَسَسَتْ اَساسَ الظُّلمِ وَ الجُورِ عَلَيكُمْ اَهْلِ البَيتِ وَلَعَنْ اللهُ اُمَّةً دَفَعَتْكُمْ عَنْ مَراتِبِكُمُ الَّتي رَتَبِكُمُ اللهُ فيها وَ لَعَنَ اللهُ اُمةً قَتَلَتكُمْ وَ لَعَنَ اللهُ المُمهِدِينَ لَهُمْ بِا لتَمكيِن مِنْ قِتالِكُمْ بَرِئتُ اِلَي اللهِ وَ اِلَيكُمْ مِنهُمْ وَ اَشياعِهِمْ وَ اَتْباعِهِمْ وَ اَوْليائهِمْ يا اَبا عَبدِ الله اِني سِلْمٌ ِلِمَنْ سالَمَكُمْ وَ حَربٌ لِمَنْ حارَبَكُم اِلي يُومِ القِيمةِ وَ لَعَنَ اللهُ الُ زِيادٍ وَ ال مَروانَ وَلَعَنَ اللهُ بَنِي اُمَيةَ قاطِبَةً وَ لَعَنَ اللهُ بْنَ مَرجانَةً وَ لَعَنَ اللهُ عُمَرِبْنِ سَعْد وَ لَعَنَ اللهُ شِمراً وَلَعَنَ اللهُ اُمةً اَسْرَجَتْ وَالجَمَتْ وَ تَنَقَّبَتْ لِقِتالِكَ بِاَبي اَنتَ وَ اُمّي لَقَدْ عَظُمَ مُصابي بِكَ فَاَسئلُ اللهَ الَّذي اَكرَمَ مَقامَكَ وَ اَكْرَمَني اَنْ يَرزُقَني طَلَبَ ثارِكَ مَعَ اِمامٍ مَنصُورٍ مِنْ اَهْلِ بَيْتِ مُحَمَّدٍ صَلي اللهُ عَلَيهِ وَ الِه اَللّهُمَّ اَجْعَلني عِندكَ وَجيهًا با الحُسَينِ عَليهِ السَّلامُ فيِ الدُنيا وَ الأخِرَةِ يا اَبا عَبْدِ اللهِ اِني اَتَقرَّبُ اِليَ اللهِ وَ اِلَي رَسُولِهِ وَ اِلَي اَمير الُمؤمِنينَ وَ اِلي فاطِمَةً وَ ِالي الْحَسَنْ وَ اِلَيكَ ِبمُوالاتِكَ وَ بالَبرائةِ ِممنِ اَسَّسَ ذلِكَ وَ بَني عَليهِ بُنيانَهُ وَ جَري في ظُلمِه وَجَوْرِه عَلَيْكُمْ وَ عَلي اَشياعِكُمَ بَرِئتُ اِليَ اللهِ وَ اِليكُمْ مِنْهُمْ وَ اَتَقَربُ اِلَي اللِه ثمَّ اِلَيكُمْ بِموالاتِكُمْ وَ مُوالاةِ وَلِيكُمْ وَ بِالبَرائةِ مِنْ اَعدائِكُمْ وَ النّاصِبينَ لَكُمُ الْحَرْبَ وَبالبرآئةِ مِنْ اَشياعِهمْ وَ اَتباعِهمْ اِنيّ سِلمٌ لِمَنْ سالَمَكُمْ وَ حَربٌ لِمَنْ حارَبَكُمْ وولٌّي لِمَن والاكُمْ وَ عَدُ وٌّ لِمَنْ عاداكٌمْ فَاسُئلُ الله اَلذي اَكرَمَني بِمَعرفَتِكُمْ وَ مَعرفَةِ اَوليائِكُمْ وَرَزَقنِي اَلبرائَةَ مِن اَعدائِكُمْ اَنْ يَجعَلنِي مَعَكُمْ في الدُّنيا وَ الاخرةِ وَ اَن يُثَبِتَ لي عِنْدَكُمْ قَدَمَ صِدْقٍ في الدُّنيا وَالأخرةِ وَ اَسَئلهُ اَن يُبَلغَنيَ المَقامَ الَمحمودَ لَكُمُ عِنْدَ اللهِ وَ اَنْ يَرزُقَني طَلَبَ ثاري مَعَ اِمامٍ هُدي ظاهِرٍ ناطِقٍ بالحَقِ مِنْكُمْ وَ اَسئلُ اللهَ بِحَقِكُمْ وَ بِالشَانِ اَلذيِ لَكُمْ عِندهُ اَنْ يَعطنِي بِمصابي بِكُمْ اَفْضَلَ ما يُعطي مُصاباً بِمُصيبةً ما اَعْظَمَها وَ اَعظمَ رَزَيِتها ِفي اِلاسلامِ وَ في جَميعَ السَّمواتِ وَ الارضِ اَللهُمَّ اجْعَلني في مَقامي هذا ِممَنْ تَنالُهُ مِنكَ صلَواتٌ وَ رحمةٌ وَ مَغفِرةٌ اَللهُمَّ اَجْعَلْ مَحيايَ مَحيا محمدٍ و ال مُحمد وَ مَماتي مَماتَ مُحمدٍ وَ ال مُحمدٍ اَللهمَّ اِنَّ هذا يَوْمٌ تَبركَتْ به بنوامَيَةَ وَ ابْنُ اكِلةَ الأَكبادِ الَّلعينُ ابنُ اللعينِ عَلي لِسانِك وَ لِسانِ نَبِيكَ صليَّ الله عليهِ و اله في كُلِ مَوْطِن وَ مَوقِفٍ وَقَفٍ فيهِ نَبيكَ صلي الله عليهِ و اللهمَّ الَعن اَبا سُفيانَ وَ معاويةَ وَ يزيدَ بْنَ مُعاويةَ عَليهِمْ مِنكَ الَّلعنةُ اَبَدَ الابِدينَ وَ هَذا يَوْمٌ فَرِحَتْ به ال زِيادٍ وَ الُ مَروانَ بِقَتلِكُمْ اَلحسُيَن صَلواتُ اللهِ عَليهِ اَللهُمَّ فَضاعَفْ عَليهمُ اللعنَ منكَ وَالعذابِ الأَليمَ اللهمَّ اني اتقربُ اليكَ في هذا اليومِ وَفي مَوقفي هذا وَ اَيام حَيوتي بِالبرآئةِ مِنهم وَاللعنةِ عَليهَمّْ السلامُ
پس مي گويي صَد مرتبه
اللهمَّ العن اولَ ظالم ظلمَ حقَّ محمد و ال محمد و اخِرَ تابِع له علي ذالكَ اللهمَّ العنِ العصابةَ التي جاهدتِ الُحسين وَشايعتْ و بايِعتْ و تابِعتْ علي قِتله اللهمَّ العنهم جميعاً پس ميگوئي صد مرتبه السلام عليكَ يا ابا عَبداللهِ وَ علي الاَرواح الَّتي حَلت بفنآئِكَ عليكَ مِني سلامُ الله ابداً ما بَقيتُ وَ بقيَ الليلُ وَ النهارَوَ لاجعلهُ اللهُ اخرَ العهدِمني لزيارتكم السلامُ علي الحسين وعلي علي بن الحيسين و علي اولاد الحسين و علي اصحاب الحسين
پس مي گوئي
اللهمَ خُصَّ انتَ اَوّل ظالم باللعن مني وَابدَءُ به اولاًثمَّ الثاني وَالثالث َوَالرابعَ اللهمَّ العنِ يزيد خامساً و العن عبيدَ اللهِ بن زيادٍ و ابن مرجانةَ و عمربن سعد وَ شمراً و ال ابي سفيانَ وَال زياد و ال مروان و الي يوم القيامَة
پس سجده مي روي و ميگوئي
اللهمَّ لكَ الحَمد حمدَ الشاكرينَ لَكَ علي مصابهم الحمدُ للهِ علي عَظيمِ رَزيتي اللهمَّ ارزقني شَفاعَةَ الْحُسَيْنِ يَوْمَ الْوُروُدِ وَثبِتْ لي قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدِكَ مَعَ الحُسَينِ وَ اَصْحابِ الحُسَينِ الَّذينَ بَذَلُوا مُهْجُهْم دُوْنَ الحُسَينِ عَلَيه السَّلام.
زیارت عاشورا با صدای حاج سعید حدادیان را از اینجا دریافت کنید
منم موافقم
واقعا دست علی یارتون خدا نگهدارتون باشه که اینقدر باحال و سرشار از شادابی هستین
ممنونم از همتون
خدایا شکرت
پس رفتیم ان شاء الله تا اربعین حسینی
التماس دعا
بسم الله الرحمن الرحیم
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یَابْنَ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ وَابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیّینَ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یَابْنَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِساءِ الْعالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا ثارَ اللَّهِ وَابْنَ ثارِهِ وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَیْكُمْ مِنّى جَمیعاً سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِیَّةُ وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتِ الْمُصیبَةُ بِكَ عَلَیْنا وَ عَلى جَمیعِ اَهْلِ الْاِسْلامِ وَ جَلَّتْ وَ عَظُمَتْ مُصیبَتُكَ فِى السَّمواتِ عَلى جَمیعِ اَهْلِ السَّمواتِ فَلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ وَالْجَوْرِ عَلَیْكُمْ اَهْلَ الْبَیْتِ و لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً دَفَعَتْكُمْ عَنْ مَقامِكُمْ وَ اَزالَتْكُمْ عَنْ مَراتِبِكُمُ الَّتى رَتَّبَكُمُ اللَّهُ فیها
سلام بر تو اى ابا عبد اللَّه؛ سلام بر تو اى فرزند رسول خدا؛ سلام بر تو اى فرزند امیر المؤمنین و اى فرزند سیّد اوصیا؛ سلام بر تو اى فرزند فاطمه زهرا سیّده زنان اهل عالم؛ سلام بر تو اى كسى كه از خون پاك تو و پدر بزرگوارت خدا انتقام مىكشد؛ و از ظلم و ستم وارد بر تو دادخواهى مىكند. سلام بر تو و بر ارواح پاكى كه در حرم مطهرت با تو مدفون شدند. بر جمیع شما تا ابد از من درود و تحیت و سلام خدا باد. تا دلیل و نهار در جهان بر قرار است. اى ابا عبد اللَّه همانا تعزیتت (در عالم) بزرگ و مصیبتت در جهان بر ما شیعیان و تمام اهل اسلام سخت و عظیم و ناگوار و دشوار بود. و تحمل آن مصیبت بزرگ در آسمانها بر جمیع اهل سموات نیز سخت و دشوار بود. پس خدا لعنت كند امتى كه اساس ظلم و ستم را بر شما اهل بیت رسول بنیاد كردند و خدا لعنت كند امتى را كه شما را از مقام و مرتبه (خلافت) خود منع كردند و رتبه هایى كه خدا مخصوص به شما گردانیده بود، از شما گرفتند
وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْكُمْ وَ لَعَنَ اللَّهُ الْمُمَهِّدینَ لَهُمْ بِالتَّمْكینِ مِنْ قِتالِكُمْ بَرِئْتُ اِلَى اللَّهِ وَ اِلَیْكُمْ مِنْهُمْ وَ مِنْ اَشْیاعِهِمْ وَ اَتْباعِهِمْ وَ اَوْلِیائِهِمْ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَكُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَكُمْ اِلى یَوْمِ الْقِیمَةِ وَ لَعَنَ اللَّهُ آلَ زِیادٍ وَ آلَ مَرْوانَ وَ لَعَنَ اللَّهُ بَنى اُمَیَّةَ قاطِبَةً وَ لَعَنَ اللَّهُ ابْنَ مَرْجانَةَ وَ لَعَنَ اللَّهُ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ لَعَنَ اللَّهُ شِمْراً وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسْرَجَتْ وَ اَلْجَمَتْ وَ تَنَقَّبَتْ لِقِتالِكَ بِاَبى اَنْتَ وَ اُمّى لَقَدْ عَظُمَ مُصابى بِكَ فَاَسْئَلُ اللَّهَ الَّذى اَكْرَمَ مَقامَكَ وَ اَكْرَمَنى بِكَ اَنْ یَرْزُقَنى طَلَبَ ثارِكَ مَعَ اِمامٍ مَنْصُورٍ مِنْ اَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ اَللَّهُمَّ اجْعَلْنى عِنْدَكَ وَجیهاً بِالْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ فِى الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ
خدا لعنت كند آن امتى كه شما را کشتند و خدا لعنت كند آن مردمى را كه از امراى ظلم و جور براى قتال با شما اطاعت كردند. من به سوى خدا و به سوى شما از آن ظالمان و شیعیان آنها و پیروان و دوستانشان بیزارى مىجویم. اى ابا عبد اللَّه من تا قیامت سلم و صلحم با هر كه با شما صلح است و در جنگ و جهادم با هر كه با شما در جنگ است. خدا لعنت كند آل زیاد و آل مروان را. و خدا لعنت كند بنىامیه را تمامی و لعنت كند پسر مرجانه را و لعنت كند عمر سعد را و خدا لعنت كند شمر را. و خدا لعنت كند گروهى را كه اسبها را براى جنگ با حضرتت زین و لگام كردند و بر تو بناگاه هجوم آوردند و براى جنگ با تو مهیا گشتند. پدر و مادرم فداى تو باد؛ تحمل حزن و مصیبت بر من به واسطه ظلم و ستمى كه بر شما رفته سخت دشوار است. پس از خدایى كه مقام تو را گرامى داشت و مرا هم به واسطه دوستى تو عزّت بخشید از او درخواست می كنم كه روزى من گرداند تا با امام منصور از اهل بیت محمد صلى اللَّه علیه وآله خون خواه تو باشم. پروردگارا مرا به واسطه حضرت حسین نزد خود در دو عالم وجیه و آبرومند گردان
یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلَى اللَّهِ وَ اِلى رَسُولِهِ وَ اِلى اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ وَ اِلى فاطِمَةَ وَ اِلَى الْحَسَنِ وَ اِلَیْكَ بِمُوالاتِكَ وَ بِاْلبَرائَةِ مِمَّنْ اَسَّسَ اَساسَ ذلِكَ وَ بَنى عَلَیْهِ بُنْیانَهُ وَ جَرى فى ظُلْمِهِ وَ جَوْرِهِ عَلَیْكُمْ وَ عَلى اَشْیاعِكُمْ بَرِئْتُ اِلَى اللَّهِ وَ اِلَیْكُمْ مِنْهُمْ وَ اَتَقَرَّبُ اِلَى اللَّهِ ثُمَّ اِلَیْكُمْ بِمُوالاتِكُمْ وَ مُوالاةِ وَلِیِّكُمْ وَ بِالْبَرائَةِ مِنْ اَعْدائِكُمْ وَالنَّاصِبینَ لَكُمُ الْحَرْبَ وَ بِالْبَرائَةِ مِنْ اَشْیاعِهِمْ وَ اَتْباعِهِمْ اِنّى سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَكُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَكُمْ وَ وَلِىٌّ لِمَنْ والاكُمْ وَ عَدُوٌّ لِمَنْ عاداكُمْ فَاَسْئَلُ اللَّهَ الَّذى اَكْرَمَنى بِمَعْرِفَتِكُمْ وَ مَعْرِفَةِ اَوْلِیائِكُمْ وَ رَزَقَنِى الْبَرائَةَ مِنْ اَعْدائِكُمْ اَنْ یَجْعَلَنى مَعَكُمْ فِى الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ
اى ابا عبد اللَّه من به درگاه خدا تقرب جسته و به درگاه رسولش و به نزد حضرت فاطمه و حضرت حسن و به حضرت تو قرب مىطلبم به واسطه محبت و دوستى تو. و بیزارى از كسانى كه اساس و پایه ظلم و بیداد را بر شما بنا نهادند و بیزارم از پیروان آنها و به درگاه خدا و نزد شما اولیاء خدا از آن مردم ستمكار ظالم بیزارى مىجویم و اول به درگاه خدا؛ سپس نزد شما تقرب مىجویم به سبب دوستى شما و دوستى دوستان شما و به سبب بیزارى جستن از دشمنان شما. و بیزارى از مردمى كه با شما به جنگ و مخالفت برخاستند و از شیعیان و پیروان آنها هم بیزارى می جویم. اى بزرگواران من سلم و صلحم با هر كس كه با شما صلح است و در جنگ و مخالفتم با هر كس كه با شما به جنگ است و دوستم با دوستان شما و دشمنم با دشمنان شما. پس از كرامت حق درخواست مىكنم به معرفت شما و دوستان شما مرا گرامى سازد و همیشه بیزارى از دشمنان شما را روزى من فرماید و مرا در دنیا و آخرت با شما قرار دهد
وَ اَنْ یُثَبِّتَ لى عِنْدَكُمْ قَدَمَ صِدْقٍ فِى الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ وَ اَسْئَلُهُ اَنْ یُبَلِّغَنِىَ الْمَقامَ الْمَحْمُودَ لَكُمْ عِنْدَاللَّهِ وَ اَنْ یَرْزُقَنى طَلَبَ ثارى مَعَ اِمامٍ هُدىً ظاهِرٍ ناطِقٍ بِالْحَقِّ مِنْكُمْ وَ اَسْئَلُ اللَّهِ بِحَقِّكُمْ وَ بِالشَّأْنِ الَّذى لَكُمْ عِنْدَهُ اَنْ یُعْطِیَنى بِمُصابى بِكُمْ اَفْضَلَ ما یُعْطى مُصاباً بِمُصیبَتِه مُصیبَةً ما اَعْظَمَها وَ اَعْظَمَ رَزِیَّتَها فِى الْاِسْلامِ وَ فى جَمیعِ السَّمواتِ وَالْاَرْضِ اَللَّهُمَّ اجْعَلْنى فى مَقامى هذا مِمَّنْ تَنالُهُ مِنْكَ صَلَواتٌ وَ رَحْمَةٌ وَ مَغْفِرَةٌ اَللَّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیاىَ مَحْیا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَماتى مَماتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
و در دو عالم به مقام صدق و صفاى با شما مرا ثابت بدارد و باز از خدا درخواست می كنم كه به مقام محمودى كه خاص شما است مرا برساند. و مرا نصیت كند كه در ركاب امام زمان شما اهلبیت، كه هادى و ظاهر شونده ناطق به حق است؛ خون خواه باشم. و از خدا به حق شما و به شأن و مقام تقرب شما نزد خدا در خواست مىكنم، كه ثواب غم و حزن و اندوه مرا به واسطه مصیبت بزرگ شما، بهترین ثوابى كه به هر مصیبت زدهاى عطا مىكند به من آن ثواب را عطا فرماید. و مصبت شما آل محمد در عالم اسلام بلكه در تمام عالم سماوات و ارض چقدر بزرگ بود و بر عزادارانش تا چه حد سخت و ناگوار گذشت. پروردگارا مرا در این مقام كه هستم از آنان قرار ده كه درود و رحمت و مغفرتت شامل حال آنها است. پروردگارا مرا به آیین محمد و آل اطهارش زنده بدار و گاه رحلت هم به آن آیین بمیران
اَللَّهُمَّ اِنَّ هذا یَوْمٌ تَبَرَّكَتْ بِهِ بَنُو اُمَیَّةَ وَ ابْنُ آكِلَةِ الْاَكْبادِ اللَّعینُ ابْنُ اللَّعینِ عَلى لِسانِكَ وَ لِسانِ نَبِیِّكَ صَلَى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فى كُلِّ مَوْطِنٍ وَ مَوْقِفٍ وَقَفَ فیهِ نَبِیُّكَ صَلَى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ اَللَّهُمَّ الْعَنْ اَباسُفْیانَ وَ مُعاوِیَةَ وَ یَزیدَ بْنَ مُعاوِیَةَ عَلَیْهِمْ مِنْكَ اللَّعْنَةُ اَبَدَ الْآبِدینَ وَ هذا یَوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِیادٍ وَ آلُ مَرْوانَ بِقَتْلِهِمُ الْحُسَیْنَ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ اَللَّهُمَّ فَضاعِفْ عَلَیْهِمُ اللَّعْنَ مِنْكَ وَالْعَذابَ الْاَلیمَ اَللَّهُمَّ اِنّى اَتَقَرَّبُ اِلَیْكَ فى هذَا الْیَوْمِ وَ فى مَوْقِفى هذا وَ اَیَّامِ حَیاتى بِالْبَرائَةِ مِنْهُمْ وَاللَّعْنَةِ عَلَیْهِمْ وَ بِالْمُوالاتِ لِنَبِیِّكَ وَ آلِ نَبِیِّكِ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمُ السَّلامُ.
پروردگارا این روز؛ روزى است كه مبارک می دانستند آن را بنى امیه و پسر جگر خوار و یزید پلید لعین، پسر معاویه ملعون در زبان تو و زبان رسول تو صلى اللَّه علیه و آله در هر مسكن و منزل كه رسول تو توقف داشت (همه جا او را به لعن یاد كرد). پرورگارا لعنت فرست بر ابى سفیان و بر پسرش معاویه و پسرش یزید پلید. بر همه آنان لعن ابدى فرست و این روز (عاشورا) روزى است كه آل زیاد بن ابیه لعین و آل مروان بن حكم خبیث، به واسطه قتل حضرت حسین صلوات اللَّه علیه شادان بودند. پروردگارا تو لعن و عذاب الیم آنان را چندین برابر گردان. پروردگارا من به تو در این روز و در این مكان و در تمام دوران زندگانى به بیزارى جستن و لعن بر آن ظالمان و دشمنى آنها و بدوستى پیغمبر وآل اطهار او تقرّب می جویم.
سپس ۱۰۰ مرتبه می گویی:
اَللَّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِكَ اللَّهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتى جاهَدَتِ الْحُسَیْنِ وَ شایَعَتْ وَ بایَعَتْ عَلى قَتْلِهِ اَللَّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمیعاً.
پروردگارا تو لعنت فرست بر اوّل ظالمى كه در حق محمد و آل پاكش صلوات الله علیهم ظلم و ستم كرد. و آخرین ظالمى كه از آن ظالم نخستین در ظلم تبعیّت كرد. پروردگارا تو بر جماعتى كه بر علیه حضرت حسین بجنگ برخاستند لعنت فرست و بر شیعیانشان و بر هر كه با آنان بیعت كرد و از آنها پیروى كرد. خدایا بر همه لعنت فرست.
و آنگاه ۱۰۰ مرتبه تأکید می نمایی:
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائكَ عَلَیْكَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَ لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِكُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ.
سلام بر تو اى ابا عبد اللَّه و بر ارواح پاكى كه فانی در وجود تو شدند. سلام خدا از من بشما باد الىالابد مادامى كه شب و روزی برقرار و باقى است و خدا این زیارت مرا آخرین عهد با حضرتت قرار ندهد. سلام بر حضرت حسین و بر حضرت على بن الحسین و بر فرزندان حسین و بر اصحاب حسین.
و آنگاه می گویی:
اَللَّهُمَّ خُصَّ اَنْتَ اَوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنّى وَابْدَأْ بِهِ اَوَّلاً ثُمَّ الثَّانِىَ وَالثَّالِثَ والرَّابِعَ اَللَّهُمِّ الْعَنْ یَزیدَ خامِساً وَالْعَنْ عُبَیْدَ اللَّهِ بْنَ زِیادٍ وَابْنَ مَرْجانَةَ وَ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَ شِمْراً وَ آلَ اَبى سُفْیانَ وَ آلَ زِیادٍ وَ آلَ مَرْوانَ اِلى یَوْمِ الْقِیمَةِ.
پروردگارا تو لعنت مرا مخصوص گردان باولین شخص ظالم و اول در حق اولین ظالم و آنگاه در حق دومین و سوّمین و چهارمین. پروردگارا و آنگاه لعنت فرست بر یزید پنجم آن ظالمان و باز لعنت فرست بر عبید اللَّه بن زیاد پسر مرجانه و عمر سعد و شمر و آل ابى سفیان و آل زیاد و آل مروان تا روز قیامت.
سپس به سجده رفته و می گویی:
اَللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشَّاكِرینَ لَكَ عَلى مُصابِهِمْ اَلْحَمْدُ للَّهِ عَلى عَظیمِ رَزِیَّتى اَللَّهُمَّ ارْزُقْنى شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ یَوْمَ الْوُرُودِ وَ ثَبِّتْ لى قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَكَ مَعَ الْحُسَیْنِ وَ اَصْحابِ الْحُسَیْنِ الَّذینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ.
خدایا ترا ستایش مى كنم بستایش شكر گزاران تو؛ برغم اندوهى كه بمن در مصیبت رسید. سپاس خدا را، بر عزادارى و اندوه و غم بزرگ من. پروردگارا شفاعت حضرت حسین را روزى كه بر تو وارد می شوم نصیبم بگردان. و مرا نزد خود ثابت قدم بدار به صدق و صفا در روزى كه بر تو وارد می شوم؛ با حضرت حسین و اصحابش كه در راه خدا جانشان را نزد حسین فدا كردند (همنشین) باشم.
سلام به دوستاي گلم من هم از امروز به اميد خدا شروع ميكنم .
اهمیت زیارت عاشورا، آثار اجتماعی و فردی آن و ....
درباره زیارت حضرت سیدالشهدا روایات فراوانی وجود دارد1 و در خصوص زیارت عاشورایمعروف، احادیث متعددی از امام باقر علیهالسلام و امام صادق علیهالسلام نقل شدهاست.2 امام باقر علیهالسلام این زیارت را به یکی از اصحابش به نام «علقمة بن محمدحضری» آموزش داده است.
از آن جا که زیارت، نوعی اعلام موضع و مشخص کردن خط فکری است و آثار سازندهعجیبی دارد، آن چه به عنوان متن زیارتی خوانده میشود، از نظر محتوا و جهتدهی، ازحساسیتی ویژه برخوردار است. به همین جهت، ائمه علیهمالسلام با آموختن نحوه زیارتبه یاران خود، به این عمل سازنده جهت و غنای بیشتری بخشیدهاند؛ به گونهای کهزیارتنامههای رسیده از معصومان علیهمالسلام - مانند زیارت جامعه کبیره، عاشورا،آل یاسین و ناحیه مقدسه - گنجینهای از تعالیم و آموزشهای عالی آنان است.
زیارت عاشورا - که از تعالیم امام باقر علیهالسلام است - به سبب آثار سازندهفردی و اجتماعی و بیان مواضع فکری و عقیدتی شیعه و نشانه گرفتن خط انحراف، اهمیتویژهای دارد. شماری از دستاوردهای این زیارت عبارت است از:
1. ایجاد پیوند معنوی با خاندان عصمت و تشدید علاقه و محبت به آنان
این محبت موجب میشود که زائر، آن بزرگان را الگوی خویش سازد و در جهت همسوییفکری و عملی با آنان بکوشد؛ همچنان که در قسمتی از زیارت، از خدا میخواهد که زندگیو مرگش را یکسره همانند آنان قرار دهد؛ «اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد ومماتی ممات محمد و آل محمد».
از آن جا که این محبت به خاطر خداوند است - و خاندان عصمت از آن جهت کهالهی ومنسوب به اویند، محبوب واقع شدهاند - مایه تقّرب به خداوند است. در قسمتی از اینزیارت چنین میخوانیم: «اللهم انی اتقرب الیک بالموالاة لنبیک و آل نبیک».
2. پیدایش روحیه ظلم ستیزی در زائر
تکرار لعن و نفرین بر ستمگران در این زیارت، موجب پیدایش روحیه ظلمستیزی درزائر میشود. او با اعلام برائت و نفرت از ستمگران و ابراز محبت به پیروان حق ودوستان خاندان عصمت، پایههای ایمان دینی خود را مستحکم میکند. مگر ایمان چیزی جزحب و بغض در راه خداست؛ «هل الایمان الاّ الحب و البغض»؟ موءمن واقعی در برابر ستم،بیموضع نیست؛ از ستمگر نفرت و انزجار آشکاری دارد و با مظلوم و جبهه حق، اعلامهمراهی میکند؛ «یا اباعبدالله! انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم».
3. دوری جستن از خط انحراف
در این زیارت، ریشههای ظلم هدف قرار میگیرد؛ «فلعن الله امةً اسّست اساس الظلمو الجور علیکم اهل البیت و لعن الله امة دفعتکم عن مقامکم و ازالتکم عن مراتبکمالتی رتّبکم الله فیها». ستمی که در عاشورا تحقق یافت، در قلب تاریخ ستم ریشه دارد. این ظلم، یک حلقه از حلقههای ستمی است که با انحراف مسیر اصیل خلافت آغاز شد.
4. الهام گرفتن، درس آموختن و الگو قرار دادن اسوههای هدایت
در این زیارت آمده است: «فاسئل الله الذی اکرمنی بمعرفتکم و معرفة اولیائکم ورزقنی البرائة من اعدائکم، ان یجعلنی معکم فی الدنیا و الآخرة و ان یثبّت لی عندکمقدم صدق فی الدنیا و الاخرة». زائر پس از آن که به حق معرفت پیدا کرد و ستم وستمگر را شناخت و از آنان دوری جست، با ثبات قدم در مکتب خاندان عصمت و پیروی عملیاز آنان، خود را در مسیر سعادت دنیا و آخرت قرار میدهد؛ یعنی، اسوهها و الگوهایهدایت را - که از سوی خداوند منصوب شدهاند - سرمشق خود قرار میدهد و همگامی باآنان را میطلبد.
5. ترویج روحیه شهادتطلبی و ایثار و فداکاری در راه خدا.
6. احیای مکتب و راه و هدف خاندان عصمت.
پینوشت
1. ابن قولویه، کامل الزیارات، ص180.
2. مجلسی، بحارالانوار، ج101، ص290؛ سید بن طاووس، اقبال الاعمال، ص38؛ شیخطوسی، مصباح المتهجد، ص 538، 542 و 547 .
به نقل از سایت حوزه
در سیره ابرار و نیکان آمده است که آنان حق آن مقام والا رامیشناختند و در سایهاین شناخت در مقام عمل حق او را گرامیمیداشتند. بزرگان از رهگذر این احتراماتبزرگی یافتهاند:
آیت الله العظمی اراکی:
یکی از ملازمان ایشان نقل نموده که برنامه معظم له این بود کههر روز بالای باممیرفتند و به حالت ایستاده به خواندن زیارتعاشورا میپرداختند و صد لعن و صدصلوات که در زیارت عاشوراوارد شده است مقید بودند بطور کامل قرائت کنند و اینبرنامهایشان به همین نحو یعنی بالای بام و رو به قبله حتی در روزهایبرفی و سرد همبدون کم و کاست ادامه داشت تا موقعی که تواناییجسمی داشتند. (4)
شیخ مرتضی نواده شیخ انصاری:
در شرح حال ایشان آوردهاند که از جمله عادات او خواندن زیارتعاشورا بوده که درهر روز دو بار، صبح و عصر آن را میخواندندو بر آن بسیار مواظب بودند، بعد از وفاتشکسی او را در خوابدید و از او احوالش را پرسید.
در جواب سه مرتبه فرمود: عاشورا، عاشورا، عاشورا. (5)
آیت الله میرزا ابو القاسم محمدی گلپایگانی:
فرزند ایشان در شرح احوال ایشان نقل نمودند که وی در تمامزندگی پشتباممیرفتند و حضرت امام حسین(ع) را زیارت مینمودندو گاهی در حالی که برف زیادی رویپشتبام بود، ایشان میرفت وحضرت را زیارت مینمود و جالب آن که نام همه فرزندانذکور خویشرا حسین گذاشت. (6)
آیت الله سید زین الدین طباطبایی:
روزی ایشان از وصف کربلا و روز عاشورا برای دوستان تعریفمیکردند و همچنین دراهمیت زیارت عاشورا گفتند:
شبی در حجره مشغول زیارت عاشورا بودم، در سجده شکر زیارت حالممنقلب شد و کربلابا آن صحنههای روز عاشورا و امام حسین(ع) رادیدم و غش کردم. (7)
آقانجفی قوچانی:
ایشان در ضمن خاطرات خود میگوید: روزی بنا گذاشتم چهل روززیارت عاشورا روی باممسجدشاه (اصفهان) بخوانم و سه حاجت درنظر داشتم، یکی قرض پدرم ادا شود و یکی مغفرتو دیگری علممزیاد شود و درجه اجتهاد، پیش از ظهر شروع کردم و هنوز ظهرنشده تماممیشد، از اول تا به آخر دو ساعت طول میکشید، چهلروز تمام شد. یک ماه نگذشت کهپدرم نوشته بود که قرض مرا موسیبن جعفر(ع) ادا کرده، من به او نوشتم بلکه سیدالشهداء اداکرد. (و کلهم نور واحد) چون قویدل شده در ماه محرم و صفر جهتمطلبی کهدر نظرم اهم مطالب بود، چهل روز زیارت عاشورا رویبام مسجد خواندم، با اهتمام تمامو کمال احتیاط، به این معنیکه در آن دو ساعت همه را رو به قبله، سر پا در مقابلآفتابایستاده بودم تا تمام میشد.
چهل روز ختم ما تمام شد، بعد از آن خوابی دیدم که مطلببرآورده شده است. (8)
پینوشتها:
4- به نقل از یکی از ملازمان ایشان.
5- مردان علم در میدان عمل، سید نعمت الله حسینی، انتشاراتسید الشهداء، ج 2،ص376.
6- به نقل از حجه الاسلام و المسلمین حاج آقای غلامحسین محمدیگلپایگانی.
7- برنامه سلوک در نامههای سالکان، علی شیروانی، انتشاراتدار الفکر،1376،ص233.
8- سیمای فرزانگان، رضا مختاری، ص 201.
به نقل از سایت حوزه
نام واقعی رقیه دختر امام حسین(ع)نام واقعی رقیه دختر امام حسین علیه السلام چیست؟ آیا این نام (رقیه) درست است و صحیح میباشد؟
اصل وجود دختری چهار ساله برای امام حسین علیه السلام در منابع شیعی آمده است در کتاب کامل بهائی نوشته علاء الدین طبری (قرن ششم هجری) قصه دختری چهار ساله که در ماجرای اسارت در خرابه شام در کنار سر بریده پدر به شهادت رسیده، آمده است.[1]
اما در مورد نام او، آیا رقیه بوده یا فاطمه صغری و... اختلاف است.
دو خطاب از امام حسین علیه السلام در کربلا در مصادر شیعی آمده است که یکی از دختران حرم خود را با نام رقیه صدا زده است.
1)- “یا اختاه یا ام کلثوم، و انت یا زینب و انت یا رقیه و انت یا فاطمه و انت یا رباب، ...”.[2]
2)- “ثم نادی: یا ام کلثوم و یا سکینه و یا رقیه و یا عاتکه و یا زینب یا اهل بیتی علیکن منی السلام”.[3]
اکثر محدثان دو دختر به نامهای سکینه و فاطمه برای امام حسین (ع) ذکر کردهاند اما علامه ابن شهر آشوب و محمد بن جریر طبری، سه دختر به نامهای سکینه فاطمه و زینب (ع) را برای آن حضرت برشمردهاند.
در میان محدثان قدیم تنها علی بن عیسی اربلی ـ صاحب کتاب کشف الغمه (که این کتاب را در سال687 ه ق تألیف کرده است) به نقل از کمال الدین گفته است که امام حسین (ع) شش پسر و چهار دختر داشت ولی او نیز هنگام شمارش دخترها، سه نفر به نامهای زینب سکینه و فاطمه را نام میبرد و از چهارمی ذکری به میان نمیآورد.
احتمال دارد که چهارمین دختر همین رقیه (ع) بوده است.
علامه حائری در کتاب معالی السبطین مینویسد: بعضی مانند محمد بن طلحه شافعی و دیگران از علمای اهل تسنن و شیعه مینویسند “امام حسین (ع) دارای ده فرزند، شش پسر، و چهار دختر بوده است.
سپس مینویسد: دختران او عبارتند از: سکینه، فاطمه صغری، فاطمه کبری و رقیه علیهن السلام.
آنگاه در ادامه میافزاید: رقیه پنج سال یا هفت سال داشت و در شام وفات کرد. مادرش “شاه زنان“ دختر یزجرد بود.[4]
باید دانست که گاهی بعضی از دختران دو نام داشتند مثلاً طبق قرائتی به احتمال قوی همین حضرت رقیه (س) را فاطمه صغری میخواندند و شاید همین موضوع باعث غفلت از نام اصلی او شده است.
بهرحال از لحاظ تحقیقی هیچ استبعادی وجود ندارد که نام این دختر امام حسین (ع) رقیه باشد.
[1] کامل بهائی، ج 2، ص 179
[2] اللهوف، سید بن طاووس ص 140 و 141
[3] مقتل ابن مخنف، ص 131
[4] سرگذشت جانسوز حضرت رقیه (س) ص 9 به نقل از معالی السبطین، ج 2، ص 214
قاتل واقعی امام حسین علیه السلام
فَلْینْظُرِ الْإِنْسَانُ إِلَى طَعَامِهِ
انسان باید به غذای خویش بنگرد! «عبس/24»
راز قتل امام حسین علیه السلام در کریمه یاد شده نهفته است!
خواهید پرسید چرا و چگونه؟
پاسخ را با یک سوال آغاز می کنیم:
چرا خداوند متعال خطاب به ابنای بشر می فرماید: انسان باید به غذای خویش بنگرد؟
در این نگریستن چه رازی نهفته است که حضرت باری تعالی در خطابی امر گونه و به تعبیر اهل اجتهاد نزدیک به وجوب انسان را بدان فرا می خواند؟
ممکن است بگویید غایت خداوند در شریفه یاد شده این است که انسان را به تامل در نحوه پیدایش و چگونگی آفرینش غذا فرا خواند.
ونیز ممکن است همچون اهل طب ظاهر آیه را گرفته بگویید:
نگاه به غذا در حین تناول طعام، موجب ترشح غدّه های بزاقی در سطح دهان و معده شده در نتیجه انسان مبتلا به سوء هاضمه نمیشود چنانکه یافته ای پزشکی نیز موید این مدعاست.
با نگاهی ژرفتر می توان باطن آیه را کاوید و گفت:
طعام کنایه از دانش است و آدمی باید به دانش خود بنگرد و ببیند علمش را وامدار چه کسی است و از که می ستاند.
همه آنچه گفته شد البته در جای خود درست است و قابل اعتنا؛ اما برداشت دیگری نیز وجود دارد که به جهاتی اندکی درستتر می نماید.آن برداشت سوم این است که انسان آنگاه که بر سفره طعام می نشیند می بایست کمی اندیشه کند و بنگرد این غذایی که بر سر سفره گذاشته اند آیا حلال است یا حرام؟
اکنون به پاسخ سوال ابتدایی خود تا حد زیادی نزدیک شدیم. با نگاهی به خطبه امام حسین علیه السلام در روز عاشورا، به خود حق می دهیم که بگوییم: غذای حرام و حتی شبهه ناک بود که امام حسین علیه السلام را کشت.
آری! این ادعا به هیچ روی گزاف نیست چه آنکه در روز عاشورا پس از آن که هر دو سپاه آماده پیکار شدند عمر سعد دستور داد تا لشکریانش پرچمهای خود را برافرازند و بر طبل جنگ بکوبند.
سید الشهدا با دیدن این صحنه از خیمه گاه بیرون آمد و در برابر صفوف دشمن ایستاد؛ آنگاه به قصد موعظه از ایشان خواست تا سکوت اختیار کنند و به سخنان وی گوش فرا دهند؛ ولی آنها با همهمه و هلهله نگذاشتند که صدای امام به لشکریان برسد.
حضرت ناگزیر خطاب به ایشان فرمود : "ویلکم ما علیکم أن تنصتوا إلی فتسمعوا قولی...؛ وای بر شما! چرا گوش فرا نمی دهید تا سخنم را بشنوید که هر کس از من پیروی کند نیکبخت است و هر کس راه عصیان پوید بی شک در جرگه هلاک شدگان فرو خواهد افتاد. و شما که به گفتارم گوش فرا نمی دهید البته عصیانگری بیش نیستید.
در اثر هدایای حرامی که دریافته اید و در نتیجه غذاهای حرام و لقمه های غیرمشروعی که شکم های خود را از آن انباشته اید، اینگونه خداوند بر دل های شما مهر زده است. وای بر شما! ...
آری! اگر نبود "ملئت بطونهم من الحرام" چه کسی این گستاخی را داشت که جگر گوشه پیامبر(ص) را سر بریده آنگاه بر فراز نیزه ها در هر کوی برزن بچرخاند و پیوسته هتک حرمت کند؟!
دین و اندیشه
ابوالقاسم شکوری
آيا اینكه در زیارت عاشورا مثلا یا ابا عبدالله ع را 4 بار می گوییم یعنی 3 بار بیشتر اشكال دارد؟
در زیارت عاشورا همه این ها یک بار آمده است، و شخص نباید به دلخواه خودش چیزی را اضافه کند و آن را جزء زیارت عاشورا بداند.
البته تکرار یک فراز با علم به این مطلب که این تکرار جزء زیارت نیست، اشکالی ندارد.
آیا گریه كردن كافیست؟!
چگونه حسینی شویم؟
حادثه کربلا، حادثهای است که دیگر تکرار نمیشود و تنها یکبار در سال 61 هجری قمری رخ داده است. اما این حادثه حاوی درسها و محتوای غنی فرهنگ انسانی از سوی امام حسین (علیهالسلام) و اصحابش میباشد و از سوی دیگر شامل وحشیانهترین اعمال پست و غیرانسانی است که از سوی اردوگاه کفر و نفاق یعنی یزید و یارانش اتفاق افتاده است.
امروز که پس از 1369 سال، این حادثه سینه به سینه و دست به دست به ما رسیده است باید چه کنیم؟ وظیفه ما چیست؟ آیا فقط وظیفه ما اینست كه با فرارسیدن ماه محرم شهر را سیهپوش کنیم و بیرقهای عزا بپا کنیم و لباس مشکی بر تن کنیم و ماتم گرفته و گریه کنیم؟!
در این شکی نیست که برای حفظ و برپایی شعائر الهی باید قطعاً این کارها انجام شود. ولی سوال ما اینست که باید به اینها بسنده شود؟!
پر واضح است که در چنین حادثهای بس عظیم، درسهای بسیاری نهفته است. و بلاشک در آن قیام خونین چیزیهایی نهفته است که فقط منحصر به آن زمان نبوده و آن موارد مربوط به تمامی زمانها میشود.
حال امروز دین به دست ما رسیده و در مقابل این دو دغدغه فرزند رسول خدا مسئولیت داریم. آیا ما برای زنده نگهداشتن سنت پیامبر اکرم تلاش میکنیم؟ آیا سنتهای رسول خدا را عمل میکنیم؟
چقدر روشهای اخلاقی رسول خدا را شناختهایم و به کار میگیریم؟ چقدر پایبند به اصول اخلاقی هستیم؟ تا چه میزان به دنبال اجرای عدالت نبوی هستیم؟ چقدر به احكام و دستورات دین توجه داریم؟ در برپایی نماز چقدر حساسیت داریم؟ چقدر در مورد بدعت گذاریهای در دین حساس هستیم؟ چقدر در مقابل بدعتها میایستیم و با آنها مبارزه میكنیم تا دین از آسیبها در امان بماند؟ و ...
قیام امام حسین(علیه السلام) از چنان عظمتی برخوردار است که در روایات آمده اگر کربلا نبود کعبه باقی نمیماند. چنانکه به کعبه حمله کردند و آن را تخریب نمودند. یعنی اگر قیام امام حسین (علیهالسلام) نبود، اسلام از بین میرفت.
خوردن هر خاکی، حرام است ولی خوردن تربت حرم امام حسین(علیه السلام) اگر به قصد استشفاء باشد، مستحب و خداوند شفای بیماریها را در آن قرار داده است.
سجده بر تربت پاک سیدالشهدا در نماز باعث قبولی نماز میشود و نُه امام معصوم بعد از واقعه کربلا بر تربت حرم امام حسین(علیه السلام) سجده نمودهاند.
بنابر روایات در روز عرفه خدای متعال اول به زائران امام حسین(علیه السلام) نگاه میکند بعد به زائران بیت الله الحرام در صحرای عرفات.
اینها عظمت واقعه کربلا و حضرت سیدالشهدا(علیه السلام) را میرساند. پس منطقی و عقلانی است که این واقعه بزرگ تاریخ که تنها یک رخداد تاریخی نیست بلکه یک فرهنگ است را بازکاوی نماییم و درسهای موجود در آن را آموخته و عامل باشیم.
امام حسین(علیه السلام) در نامهها و سخنرانیهایشان، انگیزه خود را از قیام ، بیان فرمودهاند. امام، زمانی که به مکه رسیدند برای سران قبایل مختلف؛ نامههایی نوشتند و توسط چهار سفیر آنها را به دست ایشان رساندند؛ چرا كه در آن عصر، نظام به صورت قبیلهای بود. اگر رئیس قبیله چیزی را میپذیرفت، مردم را نیز با خود همراه میکرد و اگر موردی را نمیپذیرفت مردم نیز حق پذیرش نداشتند. پس نامهها به سوی روسای قبایل ارسال شد.
دوست عزیز، ای همشهری و ای هموطن. ای كسی كه عاشق و شیدای حسین هستی و وقتی نام دلربایش را میشنوی از خود بیخود میشوی!اگر میخواهی امام حسین (علیهالسلام) را تجلیل کنی، سنت پیامبر گرامی را زنده کن .
ای خواهر و برادر اگر میخواهی با امام حسین(علیه السلام) همراه شوی در دین بدعت مگذار و با بدعتگذار مبارزه كن و برای ریشهكن شدن بدعتها تلاش كن.
بنا به نقل طبری، یکی از این نامهها توسط سفیر امام "سلیمان بن رزین" برای پنج نفر از سران قبایل شهر بصره که عبارت بودند از: مالک بن مسمع بکری، احنف بن قیس تمیمی، منذر بن جارود عبدی، مسعود بن عمرو ازدی، قیس بن هیثم ارسال شد.(1)
"منذر بن جارود" پس از دریافت نامه، سلیمان، سفیر امام را به همراه نامه تحویل ابن زیاد داد. و ابنزیاد یک شب قبل از حرکت به سوی کوفه، دستور داد سلیمان را گردن زدند.
نامه امام به سران قبایل بصره کوتاه است. اما در دو جمله انگیزه خود را از رفتن به کربلا و قیام خود را بیان میفرماید:
1- "فَانَّ السُّنَّة قد اُمیتَت" یعنی بدرستی که سنت و روش و منشهای پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) از میان جامعه اسلامی رخت بر بسته است و مرده است.
از رحلت پیامبر زمان زیادی نگذشته است اما دیگر خبری از سنتهای رسول خدا نیست. پیامبر اکرم جامعه نبوی ایجاد کرده بود ولی اکنون تبدیل شده به جامعه اموی و افرادی چون معاویه و یزید حاکمان آن بودهاند.
پیامبر جامعه ارزشی ایجاد کرده و اکنون تبدیل شده به جامعه غیر ارزشی.
پیامبر جامعه ولایی ایجاد کرده بود ولی اکنون به جامعه سلطنتی تبدیل شده و قصر و بارگاه و ثروتاندوزی و ظلم و ستم ایجاد شده است.
امام حسین(علیه السلام) وقتی دیدند که سنت پیامبر از بین رفته و بدعتها جای آن را گرفته سکوت را جایز ندیده و قیام کردند تا دین الهی را زنده نگه دارد که اگر این کار را نمیکردند معلوم نبود چه بلایی به سر دین میآمد.
پیامبر در مسجد در حضور مردم میفرماید من هیچ اجری از شما نمیخواهم فقط به خاندانم دوستی و محبت ورزید. "لا اسئلکم علیه اجراً الا مودة فی القربی."(2)
ولی آنان با اهل بیت پیامبر چه کردند؟
فدک را از حضرت زهرا(علیهاالسلام) غصب کرده و او را به شهادت رساندند. با امیرالمومنین علی(علیهالسلام) سه جنگ راه انداختند و بعد هم او را در محراب، به شهادت رساندند. امام حسن(علیهالسلام) را نیز به شهادت رساندند و در آخر با امام حسین(علیه السلام) به جنگ برخاستند.
آنان اجر رسالت پیامبر را اینگونه دادند و سنتشکنی کردند.
2- و البِدعَةَ قد اُحییَت؛ (جای عمل به سنت پیامبر) در دین، بدعت و تغییرات ایجاد كردهاند.
امام دومین علت قیام خود را بدعت گذاری در دین اعلام كردهاند.
ایشان احکام را تغییر دادهاند و برخی احکام حلال را حرام و اعمال حرام را حلال اعلام کردهاند. حتی در اذان هم تصرف کرده و آن را کم و زیاد نمودهاند.
امام حسین(علیه السلام) با قیام خود میخواهد، سنتهای پیامبر را زنده کند و مقابل بدعتها بایستد و آنها را از بین ببرد تا دین از خطرات مصون بماند.
امام حسین(علیه السلام) وقتی دیدند که سنت پیامبر از بین رفته و بدعتها جای آن را گرفته، سکوت را جایز ندیده و قیام کردند تا دین الهی را زنده نگه دارد که اگر این کار را نمیکردند معلوم نبود چه بلایی به سر دین میآمد.
پیامبر در مسجد در حضور مردم میفرماید من هیچ اجری از شما نمیخواهم فقط به اهل بیتم مودت و محبت داشته باشید. " لا اسئلکم علیه اجراً الا مودة فی القربی."ولی آنان با اهل بیت پیامبر چه کردند؟
فدک را از حضرت زهرا(علیهاالسلام) غصب کرده و او را به شهادت رساندند. با امیرالمومنین علی (علیهالسلام) سه جنگ راه انداختند و بعد هم او را در محراب، به شهادت رساندند. امام حسن (علیهالسلام) را نیز به شهادت رساندند و در اكنون در سال 61 با امام حسین(علیه السلام) به جنگ برخاستهاند.
و اکنون دین به دست ما رسیده و در مقابل این دو دغدغه فرزند رسول خدا مسئولیت داریم. آیا ما برای زنده نگهداشتن سنت پیامبر اکرم تلاش میکنیم؟ آیا سنتهای رسول خدا را عمل میکنیم؟
چقدر روشهای اخلاقی رسول خدا را شناختهایم و به کار میگیریم؟ در مقابل خانواده، دوستان و مردم چقدر با گذشت و ایثار هستیم؟ چقدر به نیازمندان و فقرا توجه داریم؟ حق همسایهها را چگونه ادا میکنیم؟ چقدر پایبند به اصول اخلاقی هستیم؟ تا چه میزان به دنبال اجرای عدالت نبوی هستیم؟ چقدر به احكام و دستورات دین توجه داریم؟ در برپایی نماز چقدر حساسیت داریم؟ چقدر در مورد بدعت گذاریهای در دین دقیق هستیم؟ چقدر در مقابل بدعتها میایستیم و با آنها مبارزه میكنیم تا دین از آسیبها در امان بماند؟ و ...
دوست عزیز، ای همشهری و ای هموطن. ای كسی كه عاشق و شیدای حسین هستی و وقتی نام دلربایش را میشنوی از خود بیخود میشوی! اگر میخواهی امام حسین(علیهالسلام) را تجلیل کنی، سنت پیامبر گرامی را زنده کن .
ای خواهر و برادر اگر میخواهی با امام حسین(علیه السلام) همراه شوی در دین بدعت مگذار و با بدعتگذار مبارزه كن و برای ریشهكن شدن بدعتها تلاش كن.
امام در نامه خود پس از بیان دو مطلب فوق، راه درمان را نیز میفرمایند که:
"فَإن تَسمعوا قَولی أهدِکُم إلی سَبیل الرّشاد؛ اگر سخن مرا بشنوید شما را به راه سعادت و خوشبختی هدایت خواهم کرد."
لازمه این که در دین بدعت نگذاریم اینست که دین را خوب بشناسیم، و بدانیم که فرمان الهی در احکام دین چیست؟ آنگاه است که درست عمل میکنیم. وقتی چهارچوب دین را شناختیم، وقتی سنتهای رسول خدا را آموختیم، دیگر جایی برای بدعت و کارهای سلیقهای و من درآوردی نمیماند. آنوقت هست كه دقیقا بنا بر دستورات الهی عمل خواهیم كرد.
یادمان باشد که حسینی بودن صرفاً به مشکی پوشیدن و گریه کردن برای آن امام نیست گر چه آن نیز بزرگداشت شعائر الله است بلکه حسینی بودن به نحو اکمل یعنی همانند امام حسین(علیه السلام) عمل کردن و دغدغههای امام را داشتن. چرا که امام در نامه خود پس از بیان دو مطلب فوق، راه درمان را نیز میفرمایند که: "فَإن تَسمعوا قَولی أهدِکُم إلی سَبیل الرّشاد" یعنی اگر سخن مرا بشنوید شما را به راه سعادت و خوشبختی هدایت خواهم کرد.
پینوشتها:
1- تاریخ طبری، حوادث سال 61 .
2- شوری/ آیه 23 .
مهری هدهدی
سلام به همه دوستان خوبم و تمام دوستداران اباعبدالله الحسين ع
اگه يادتون باشه يه ختم زيارت عاشورا در اوائل محرم راه انداختيم كه قرار بر اين شد تا اربعين حسيني ادامه پيدا كنه
دوستان خوبمون هم اومدن و اعلام آمادگي كردن و شركت كردن كه اجرتون با خود امام حسين ع. اميدوارم زيارت عتبات عاليات به زودي نصيب شما بشه . الهي آمين
الان براتون يه نويد و هديه دارم بعد از اين ختم و زحمتي كه شما كشيدين خوندنش خستگي رو از تنتون در مياره و اميدوار مي شين و به كاري كه كردين افتخار مي كنين.
معاويه بن وهب مي گويد (به خانه امام صادق ع رفتم) و از ايشان اذن دخول خواستم ؛ به من گفته شد كه داخل شو (خود امام نگفت) و من داخل شدم در حالي كه ديدم امام صادق ع در مصلاي خود در خانه در حال نماز است پس نشستم تا نمازش تمام شود.
(در همين حين) شنيدم از او كه با خدايش مناجات مي كرد و مي گفت « خدايا اي كه ما اهل بيت را به كرامت اختصاص دادي و به ما وعده شفاعت دادي (شفاعت از مومنين) و امامت را به ما اختصاص دادي و به ما علم آنچه بوده و آنچه خواهد بود را عطا كردي و قلب مردم را طوري قرار دادي كه به سمت ما حركت كنند ... اي خدا از تو طلب مغفرت مي كنم براي خودم و برادرانم و براي زوار قبر پدرم حسين ع كساني كه مالشان را انفاق مي كنند و خود را به سختي مي اندازند به خاطر رغبت به ما ، و...( و دعا مي كند در حق زوار امام حسين تا به اينجا مي رسد كه مي فرمايد ) خدايا رحم كن به آن صورتهايي كه در زير آفتاب تغيير مي كند و رحم كن به گونه هايي كه به خاطر حسين ع منقلب مي شود و رحم كن به چشمهايي كه اشك از آنها به خاطر ما جاري مي شود و رحم كن به قلبهايي كه ميسوزد و غمگين مي شود براي ما و رحم كن به كساني كه به ما استغاثه مي كنند. خدايا من اين بدنها و نفسها را به تو امانت مي دهم تا در حوض كوثر آنها را به من برساني در روز عطش اكبر (قيامت) .
معاويه بن وهب مي گويد : امام صادق ع دعا مي كرد در حالي كه در سجده بود و وقتي سر از سجده برداشت به ايشان عرض كردم : جانم به فداي شما اين دعاهايي كه از شما شنيدم حتي اگر درباره كسي بود كه خدا را هم نميشناخت فكر مي كردم كه ديگر آتش جهنم بر او حرام شده است و اينك از خدا تمنا ميكنم كاش قبر حسين را زيارت مي كردم و حج نمي رفتم . امام صادق فرمود : به زودي زيارتش نصيبت مي شود و چيزي هست كه تو را از زيارت حسين منع كند ( ارزشي بالاتر هست؟ ) سپس فرمود اي معاويه بن وهب زيارت قبر حسين را رها نكني عرض كردم نمي دانستم اين قدر زوار امام حسين ع اجر و قرب دارند سپس امام فرمود كساني كه براي زوار حسين ع در آسمانها دعا مي كنند بيشتر از كساني هستند كه در زمين براي آنها دعا مي كنند.
كامل الزيارات /116
--------------------------------------