با شتکر ازشما
لازمه ورود به این بحث چند مورد است :
1- آیا شهیدان بزررگوار معصوم بوده اند ؟ آیا شهادت مهر تاییدی برای همه ی حرف های آن ها ؟ آیا هر کدام از آن ها عالمی آگاه به معارف اصیل دینی بوده اند ؟
مجید گرامی اتفاقا برا من هم این یه مسئله بود که چرا با شهدا در حد معصومین برخورد میشه؟ حداقل برداشت من این بود . ولی با خودم فکر کردم درسته که معصوم نبودند ولی حداقل کاری که کردند اینه که تو جهاد اصغر شرکت کردند البته با جهاد اکبر ، چون از خانه و کاشانه و تازه عروس دست کشیدن و پدر و مادر را ندیدن اینها همه اش چیزی نیست جز جهاد با نفس که همان جهاد اکبر است. پس اگر معصوم نیستند یه کارایی کردن که بتونن معرف معصوم باشن و حرهاشون بتونه تلنگر باشه.
2- بیشتر سخنان که تو وصیت نامه ها هست بازخوردی هست که این افراد در آن زمان خودشان داشته اند ! و دغدغه ی خودشان در آن زمان بوده است !
با توجه به اینکه حجاب دغدغه همه عصره،این آینده نگری اونا رو نشون میده.
3- اصلا بحث چیست ؟ شما یک سری مطلب آورده اید در مورد اینکه حجاب مورد تاکید بوده است ! خب مگر کسی منکر این وصیت نامه ها که هیچ ، آيات 29 تا 31 سوره نور واضحترين توصيهها را براي مردان و زنان
مومن دربر دارد می تواند منکر شود ؟
وضوح این آیات توسط مفسرین و عاملین پر واضح میشه ، تاکید و یادآوری هم یکی از راهای روشن نگه داشتن چراغه، مثلا همین حجاب که فعلا بحث ما رو همین قضیه هست.
هر چند اینجا بحث هست که تو آیه چرا للمسلمین نیاورده شده ! چرا للناس نیاورده شده و گفته شده مومن ! چه فرق است بین مسلم و مومن !
مسئله جالبیه دوست دارم علتش رو بدونم.
بحث از اینجایی شروع شد که این عکس هم گذاشته شد توسط یکی از کاربران
http://hijabiran.com/data_file/636.jpg
اگر کسی در تاپیک های قبل حرفی زده اتفاقا بحث ش روی اجبار بوده
این عکس و این همه وصیت نامه کاملا درست و حق هست اما برداشتی که از از این عکس و وصیت نامه ها میشه درست و حق نیست
اینکه همه اش بگند شهید دغدغه اش چادر بوده ، چادر ادامه دهنده ی راه اون هاست ، و این که شهید رو متعلق به خودشون بدانند و خیلی چیز های دیگر حرف های لغو و بیهوده هست
اگر واقعا کسی بخواد تنها دغدغه شهدا رو چادر و حجاب بدونه به نظر من توهین به اوناست، یعنی اونا یک انسان رو اینقدر ضعیف فکر میکردن که حجاب تنها سر منزل مقصوده؟! یعنی جانشون برا اینکه اسلام رو یک منظوره معرفی کنن دادن؟ اصلا کیا و چند درصد نظرشون راجع به شهدا اینه؟
از شما دو خواهش دارم
1- تفکرات شخصی خود و وضع موجود را به اسلام ناب محمدی نسبت ندهید و بدانید فرق است بین اسلام آورده و اسلام عرضه به شما ! در این موضوع می تونید به تشیع علوی و تشیع صفوی اثر دکتر شریعتی مراجعه کنید. در ادامه ی مطلب جواب شما داده می شود.
بعنوان یه کاربر هیچ ابراز یا تحمیل تفکری شخصی رو برداشت نکردم.
مجید گرامی ، اگه میشه این مطلب رو برام توضیح بدین :بدانید فرق است بین اسلام آورده و اسلام عرضه به شما! در مقابل شما باید ما باشد ،منظور از شما و ما کیه؟ اونا کیان؟ ما کی هستیم؟
2- تعصب را کنار بگذارید ، شما حقی ندارید که بخواهید به یک سری انسان دیگر هر چند بی خدا توهین کنید چرا که همگی آن ها ، در اعتقادات مسلمانان حقیقی بندگان خدا هستند و در آفرینش یکسان و بهتر است بدانید که مردم عصر حجر و حیوان صفت کسانی هستند که هنوز یاد نگرفته اند به اعتقاد و ارزش دیگران احترام بگذارند
متاسفانه یه سری افراد با تعصبات سرسختانه که اصلا معلوم نیست از کجا آوردن و آخرش کجاست در واقع تیشه گرفتن دستشون اسمشو گذاشتن دین برای ریشه دین. خدا هدایتشون کنه.
تو تاپیک و پستهای kamanabroo گرامی الحمدالله سلامت ریشه رو میشه دید.
چون تیشه ای در کار نبود.
و در ضمن توجه کنید که
وجود مطالب کپی پیستی از این دست برای تایید حرفتان دلیلی نیست برای درست بودن حرف تان و بهتر است بدانید امروز سخن آقای طالقانی و آقای خمینی در مورد حجاب هم پیلتر می شود
مگه آقایان طالقانی و خمینی راجع به حجاب چه چیز متفاوتی ارائه میکردن ؟!! واقعا راجع به این فیلترها خبر نداشتم. اگه اطلاعاتی هست به من هم بدین لطفا.
استفاده ابزاری به این معناست که بدون در نظر گرفتن حرف کلی شهدا ، دغدغه های زمانه ی شان ، ارزش های دوران زندگی شان و هزار تا مورد دیگر
بیایم در جهت تایید حرف های خودمان در جامعه ی امروز مان عکس شهید را بیاوریم کنار حرف مان و جوری نمایش دهیم انگار آن ها فقط مشکل شان این هدف ما بوده است و اگر آن ها امروز بوده اند مثل ما فکر می کرده اند
-------------------------------------------------
و حالا بحثی که ارزش بحث کردن دارد این است که افرادی که حجاب را لازمه ی جامعه اسلامی برای همه ی افراد(با هر دینی و آیینی ) جامعه منبع و مدرک شان چیست ؟
بیایید به این سوالات جواب بدهید
با توجه به اينكه حد و مجازاتي براي فرد بي حجاب در دين اسلام و توسط پیامبر بیان نشده نشانه ی چیست ؟
ببخشید وارد بحث تخصصی میشم، وقتی قبول نداشتن یک آیه از آیات قرآن کفره و حدود حجاب رو معین میکنن تو همون سوره نوری که شما اشاره کردین، رعایت نکردن یعنی چی؟ نتیجه ای برا کافر تو قرآن اومده چیه؟ مجازاتش رو معلوم کردن خب.
اینکه در احاديث و روايات يك مورد از برخورد (مجازات) پيامبر اسلام با فرد بي حجاب وجود ندارد نشانه ی چیست ؟
kamanabroo گرامی برای من هم این مورد سواله.
خطاب خداوند در ابتدا متوجه روح و روان زنان است و در واقع از او ميخواهد كه با رعايت تقوا حجابي براي روح خود قائل شود و بعد از اين است كه تظاهر بيروني آن را بصورت حجاب ظاهري توصيه ميكند ! اما چرا امروز عکس شده است ؟
واقعا چرا؟؟آیا همه اش تقصیر تربیته؟ تاثیره محیطه؟ چطور چیزی اکه اینهمه نتایج خوب میده نمیتونه به راحتی نهادینه بشه؟؟
حتي در 260 صفحه كتاب "مسئله حجاب" آيت الله مطهري اثري از روايت و حديثي از ائمه و پيامبر مبني بر اجباري بودن حجاب و مجازات زنان بيحجاب يا بدحجاب ديده نميشود،( بر عكس، اين رفتار خشن و متعصبانه عمر نسبت به اين مسئله است كه در قسمتهاي مختلف به آن اشاره شده است) اما امروز در کمال تعجب برای این موضوع مجازات تعیین شده است !
اظهار نظر معروف مرحوم طالقانی هم هست در مورد عدم اجبار حجاب !
یا اینکه آيتالله شوشتري(امام جمعه سابق شاهين شهر اصفهان و از افراد مقبول محافظهكاران و صد البته مقام عظمي) در جلسهاي نقل ميكرد كه: « در سالهاي اوليه انقلاب بهعنوان عضوي از سفارت ايران در واتيكان فعاليت ميكردم. در آنجا بسياري از زنان مسيحي علاقهمندي خود را به اسلام ابراز ميكردند و براي مشورت نزد من و ساير اعضاء سفارت ميآمدند. عمده مسئلهاي كه آنها بدان اشاره ميكردند اين بود كه ما با مطالعه دستورات اسلام آنرا كاملتر و مفيدتر از مسيحيت يافتهايم، اما دو مشكل با احكام اسلام داريم اول مسئله يك ماه روزهداري ماه رمضان است و دوم رعايت حجاب. من و تني چند از مسئولين اين مسئله را با امام (آيت الله خميني) در ميان گذاشتيم و ايشان فرمودند: روزه براي آنانكه توان انجام آن را ندارند و موجب ضرر است كه اصلاً حرام است و در مسئله حجاب هم، مهم حجاب روح و حجاب دروني است و زنان اروپائي هم با توجه به تربيت و محيط زندگيشان در هر حدي كه در توانشان است، رعايت كنند.» فكر ميكنم اين پاسخ خود، تفاوت بين "آنچه بايد باشد" و "آنچه هست" را بخوبي نمايان ميكند.
مجید گرامی کتاب مقتضیات زمان استاد فکر میکنم تا حدودی جوابگو این شبهه باشه.
یا آنجا که در وصیت نامه شریعتی آنجا كه ميگويد:«... اين چادرهاي سياه را، نه فرهنگ و تمدن جديد و نه رشد فكري و نه شخصيت يافتن واقعي و نه آشنائي با روح و بينش و مدنيت اروپا، بلكه آجان و قيچي از سر اينان برداشت، بر اندام آنان دريد و آنگاه نتيجه اين شد كه همان شاباجي خانم شد كه بود؛ منتها بجاي حنا بستن، گلمو ميزند و بجاي خانهنشستن و غيبت كردن، شب نشينش ميكند و پاسور ميزند. يك ملاحاجي، اگر ناگهان تنبانش را در آورد و يا به زور در آورند چه تغيراتي در تفكر و شخصيتش رخ خواهد داد؟...