-
**آرزوهای مردونه من**
سلام
اینجا خواستم یکی از آرزوهامو رو بنویسم[nishkhand][nadidan].بی اجازه من کپی نکنید
من آرزوم اینه یه خونه داشته باشم مثل خونه های قدیمی , چهار طرفش اتاق وحجره باشه و وسطش هم حیات و یه حوض مستطیلی پر از هندونه و سیب وخیار[nishkhand]. یه تخت گنده اون گوشه باشه با فرش دستبافت زیبا وبا شکوه. پامو دراز کنم و سه تا بالش بیضی شکل زیر دستم باشه و لم بدم روشون[sootzadan]. یه ظرف پر میوه با پایه بلند که توش موز و انگور و اینا اون وسط کنار پام بذارن [bamazegi]. یه قلیون (دودی نیستمااا[khanderiz]) هم با توتون اماده داغ داغ کنار ظرف میوه باشه[nadidan][nishkhand].
در این حین داد بزنم: ضعیفففففففففففففففففففففف فففففففففففففففه شوووووووووووووم کجاست؟!![nishkhand][nishkhand] اونم با ترس ولرز بیاد بگه آقا!! آقا!! تو رو خدا بزن منو کبود کن[nadidan], الان آماده میشه.[negaran] منم بگم ایندفعه اشکالی نداره .حالا اون شوم رو بیار کوفت کنیم. [asabani] برا شام دو ظرف دیزی بیاره منم طبق معمول هر شب بزنم زیر یکی از دیزی ها و بگم چرا نخودش نپخته؟ اونم بگه اقا تورو خدا[negaran] . من غلط کردم بیجا کردم. منو بزن خالی شی آقا!! [labkhand]
منم بازم مروت کنم وببخشمش و اون یکی ظرف رو بگیرم نون توش تلیت کنم[nishkhand] . یه پیاز گنده هم با دست بشکنم طوری که کل تخت بلرزه[khande]. با دستای ابگوشتیم دهنمو پاک کنم ویه تکه پیاز هم کنار سیبیلم جا بمونه. اونیکی زنم بیاد با ترس ولرز پاکش کنه
[nishkhand][khanderiz][sootzadan]
ادامه دارد.........
-
پاسخ : **آرزوهای مردونه من**
اقاعا می خوای بعدش تو افق محو بشی نه بابا .....افق ظرفیتش پر شده .............[soal][nishkhand][khande]
-
پاسخ : **آرزوهای مردونه من**
حالا هی میگن اسپم ندین.
باحال بود واقعا.ایراد نمی گیرم چون اسمش روشه مردونه!لطفا زودتر جدیدترش رو بنویسین![khande]
-
پاسخ : **آرزوهای مردونه من**
-
پاسخ : **آرزوهای مردونه من**
سلام
حالا کجاشو دیدیدن[khanderiz][nishkhand][nishkhand]
-
پاسخ : **آرزوهای مردونه من**
بچه ها دقت کنین اینا آرزوهای مهدی نیستن ...
اینا توهمات شیرینِ مهدی هستن که برعکسش شاید شدنی باشه !!!
مثلا اینکه خانوم نشستن تو باغ پر گل و آقا مهدی با یه طبق پر از میوه و غذا سر میرسه و البته کباب هم که درش تخصص داره
([nishkhand])رو پخته و با کلی ترس و لرز وارد حیاط میشه که پاش گیر میکنه به لبه ی حوضچه و با مغززززز میخوره زمین[sargije]
و همه چی پهنِ زمین میشه...
خانومه هم که کاسه ی تحملش لبریز شده فریاد بنفشی میکشه و یه دونه مشت میکوبه تو کمر مهدیِ بیچاره [kootak] بعد هم با صدای بلند میزنه زیر گریهsh_omomi37
بعد هم همسایه ها(چون به قول خودش محله قدیمیه همه همو میشناسن)میریزن ببینن که چی شده
بعد میبینن زمین پر غذاهاییه که ریختن زمین و خانوم هم داره مث ابر بهار و خیلی مظلومانه گریه میکنه
اینجا حمل بر این میشه که مهدی زده دعوا راه انداخته و چون خانومش هم داره گریه میکنه پس لابد کتک خورده.....بعد که مهدی مجرم شناخته میشه....
بقیه شم خوده مهدی میاد تعریف میکنه[bamazegi]
راستی مهدی واقعن چی شد؟؟؟؟؟[cheshmak]
- - - به روز رسانی شده - - -
بچه ها دقت کنین اینا آرزوهای مهدی نیستن ...
اینا توهمات شیرینِ مهدی هستن که برعکسش شاید شدنی باشه !!!
مثلا اینکه خانوم نشستن تو باغ پر گل و آقا مهدی با یه طبق پر از میوه و غذا سر میرسه و البته کباب هم که درش تخصص داره
([nishkhand])رو پخته و با کلی ترس و لرز وارد حیاط میشه که پاش گیر میکنه به لبه ی حوضچه و با مغززززز میخوره زمین[sargije]
و همه چی پهنِ زمین میشه...
خانومه هم که کاسه ی تحملش لبریز شده فریاد بنفشی میکشه و یه دونه مشت میکوبه تو کمر مهدیِ بیچاره [kootak] بعد هم با صدای بلند میزنه زیر گریهsh_omomi37
بعد هم همسایه ها(چون به قول خودش محله قدیمیه همه همو میشناسن)میریزن ببینن که چی شده
بعد میبینن زمین پر غذاهاییه که ریختن زمین و خانوم هم داره مث ابر بهار و خیلی مظلومانه گریه میکنه
اینجا حمل بر این میشه که مهدی زده دعوا راه انداخته و چون خانومش هم داره گریه میکنه پس لابد کتک خورده.....بعد که مهدی مجرم شناخته میشه....
بقیه شم خوده مهدی میاد تعریف میکنه[bamazegi]
راستی مهدی واقعن چی شد؟؟؟؟؟[cheshmak]
-
پاسخ : **آرزوهای مردونه من**
[khande]
داداش ما رو باش . خوبه هنوز برات زن نگرفتیم. [nishkhand][nishkhand]
-
پاسخ : **آرزوهای مردونه من**
آقا مهدی چه آرزوهای خشنی دارید [nadidan][nadidan][nadidan]
-
پاسخ : **آرزوهای مردونه من**
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
BaAaHaR
[khande]
داداش ما رو باش . خوبه هنوز برات زن نگرفتیم. [nishkhand][nishkhand]
ابجی زودتر براش زن بگیرید با حقیقت جامعه آشنا بشه [nishkhand][khande]
- - - به روز رسانی شده - - -
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
BaAaHaR
[khande]
داداش ما رو باش . خوبه هنوز برات زن نگرفتیم. [nishkhand][nishkhand]
ابجی زودتر براش زن بگیرید با حقیقت جامعه آشنا بشه [nishkhand][khande]
-
پاسخ : **آرزوهای مردونه من**
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
mamadshumakher
ابجی زودتر براش زن بگیرید با حقیقت جامعه آشنا بشه [nishkhand][khande]
[khande]
این بشر اصلاح بشو نیست[nadanestan].باید فکر اساسی کرد[khande]
از شیطنت فکرنکنم کسی رودستش بیاد .وای به حال زن بیچارش[khanderiz]
-
پاسخ : **آرزوهای مردونه من**
من زیاد ضرب المثل نمیدونم بچه ها کمک بدید....
از آن نترس که های و هوی دارد ............قضیه ی آقا مهدیه!!!الان که خودش نیست پشتش غیبت کنیم کیف داره[bamazegi]
روز بعد(البته من نبودم ببینم دیشب که دعوا شد چی شد خودش بعدا میاد تعریف میکنه ولی)با چشمی که پاش کبوده داره حیاط رو تمیز میکنه و بعدشم آماده بشه بره خونه ی خانومِ خونه برای منت کشی که ببخشید دیشب شوم رو ریختم زمین و اگه برگردین خونه ازین به بعد علاوه بر شستن ظرف ها و پختن غذاها هرکاری رو که شما بگید رو میکنم[bamazegi]
بعدشم خانوم شوتش میکنه و مهدی یه متر میره هوا...............[nishkhand]
چقد خشن گفتمااااا....ولی هرچی خودش گفته بود رو کپی کردم و جای شخصیت های داستان خیالیِ مردسالاریِ آقا مهدی رو هم برعکس کردم[nishkhand]
-
پاسخ : **آرزوهای مردونه من**
اگه از آرزو هات فیلم بسازی فیلم تخیلی خوبی می شه [nishkhand](البته با عرض معذرت)
-
پاسخ : **آرزوهای مردونه من**
سلام دوستان
رفیقمون یه آرزوی تو دلش بود گرفت نوشت
حالا حداقل یه روز صبر میکردید
امشب خوابش میدید بعد واقعیت ها رو می نوشتید
گرچه[sootzadan]
زیاد از اون زمان ها نگذشته[nishkhand][sootzadan]ولی الان تبدیل به یه رویا شده [entezar2][entezar2]
[nishkhand]یادش به خیر عجب دوران باشکوهی بود[nishkhand][khande][khande]
-
پاسخ : **آرزوهای مردونه من**
فرق بین مردای قدیم و جدید:
قدیمترها لحن مردها:
گستاخی مکن زن!! طعام را بیاور
امــا اکنون :
عسلم امشب ظرفا نوبت منه یا تو
[khande][nishkhand]
-
پاسخ : **آرزوهای مردونه من**
اقا مهدي اين همه خوشبختي كمت نيست ي وقت سرديت نكنه انقدر خودتو تحويل گرفتي؛
-
پاسخ : **آرزوهای مردونه من**
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
mahdi42
سلام
اینجا خواستم یکی از آرزوهامو رو بنویسم[nishkhand][nadidan].بی اجازه من کپی نکنید
من آرزوم اینه یه خونه داشته باشم مثل خونه های قدیمی , چهار طرفش اتاق وحجره باشه و وسطش هم حیات و یه حوض مستطیلی پر از هندونه و سیب وخیار[nishkhand]. یه تخت گنده اون گوشه باشه با فرش دستبافت زیبا وبا شکوه. پامو دراز کنم و سه تا بالش بیضی شکل زیر دستم باشه و لم بدم روشون[sootzadan]. یه ظرف پر میوه با پایه بلند که توش موز و انگور و اینا اون وسط کنار پام بذارن [bamazegi]. یه قلیون (دودی نیستمااا[khanderiz]) هم با توتون اماده داغ داغ کنار ظرف میوه باشه[nadidan][nishkhand].
در این حین داد بزنم: ضعیفففففففففففففففففففففف فففففففففففففففه شوووووووووووووم کجاست؟!![nishkhand][nishkhand] اونم با ترس ولرز بیاد بگه آقا!! آقا!! تو رو خدا بزن منو کبود کن[nadidan], الان آماده میشه.[negaran] منم بگم ایندفعه اشکالی نداره .حالا اون شوم رو بیار کوفت کنیم. [asabani] برا شام دو ظرف دیزی بیاره منم طبق معمول هر شب بزنم زیر یکی از دیزی ها و بگم چرا نخودش نپخته؟ اونم بگه اقا تورو خدا[negaran] . من غلط کردم بیجا کردم. منو بزن خالی شی آقا!! [labkhand]
منم بازم مروت کنم وببخشمش و اون یکی ظرف رو بگیرم نون توش تلیت کنم[nishkhand] . یه پیاز گنده هم با دست بشکنم طوری که کل تخت بلرزه[khande]. با دستای ابگوشتیم دهنمو پاک کنم ویه تکه پیاز هم کنار سیبیلم جا بمونه. اونیکی زنم بیاد با ترس ولرز پاکش کنه
[nishkhand][khanderiz][sootzadan]
ادامه دارد.........
[khande]
وااااااااااااااااااااااای عجب فیلم کمدی بود[sootzadan]
با ارزوی موفقیت در راه خطیری که در پیش گرفتید![khanderiz]
فکر کنم ازون فیلم قدیمیا زیاد دیدینا[nishkhand]
منتظر ادامش هستیما .. پس کی میسازی؟!
-
پاسخ : **آرزوهای مردونه من**
تجربه نشون داده اینایی که قبل ازدواج طرز فکرای اینجوری دارن وقتی قاطی مرغا بشن از ترس از مرغداری بیرون نمیان...نمونش پسر عمویه بنده قبل ازدواج اینقدر از این حرفا میزد
زن عموم میترسید واسش استین بالا بزنه ولی الانشو بیا او ببین...ای داد...خانم شده ملکه انگلستان پادشاهی را انداخته که بیا او فیض ببر ...مهدی حواست باشه کار مار ندی دست خودت[cheshmak]
-
پاسخ : **آرزوهای مردونه من**
آرزوي من برای همه خانمها :
فقط باوركنن خودشونو كه ستون اصلی و كانون محبت و عاطفه زندگی هستن و اگر اين ستون نباشه و يا خدای نخواسته بلرزه سقف خونه كه مرد باشه فرو ميريزه ؛ زن مظهر آرامش و عاطفه و پشتوانه اصلی پيشرفت افراد خانواده هست ؛ نقش زن در زندگی ۷۰ درصده و نقش مرد ۳۰ درصد؛
خانمها خودشونو باور كنن و تلاش کنن كه نقش مهمشون رو صحيح ايفا كنن ؛
اين بزرگترين آرزوی مردونه منه
-
پاسخ : **آرزوهای مردونه من**
داش مهدی بیا ادامه داستان رو بگو .........................[tafakor]
-
پاسخ : **آرزوهای مردونه من**
فک کنم آقا مهدی برای ادامه ی داستان رفتن خواستگاری برا زن سوم!!!!!
من کلا با آقایون مشکل دارم یه جورایی فمینیستم اما مرد آرزوهای آقا مهدی رو مرد میدونم اگه آخر داستان و یه کمی مردونه تر و با مروت تر تموم میکرد و از کلمه ی نفرت انگیز ضعیفه استفاده نمیکرد!!!
-
پاسخ : **آرزوهای مردونه من**
یه سری افق کلنگی پیش فروش شده می خوای برات ردیفش کنم ؟
-
پاسخ : **آرزوهای مردونه من**
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
Roksana65
یه سری افق کلنگی پیش فروش شده می خوای برات ردیفش کنم ؟
من به نیابت میخرم. هر چه نزدیک تر بهتر. رنگ هم نداشته باشه
-
پاسخ : **آرزوهای مردونه من**
آقا مهدی کجایییییییییییییییییییییی ی؟؟؟؟
بیا حداقل این داستان رو کامل کن.......کسی ازش خبری نداره
-
پاسخ : **آرزوهای مردونه من**
-
پاسخ : **آرزوهای مردونه من**
سلام . خب یکی دیگه از آرزوهامو بنویسم اینجا فیض ببرید
خب دوست دارم تو جوونی عاشق یه دختری بشم.یه چند مدت با هم باشیم . یعنی دیوونه هم باشیم. به بابام بگم بریم خواستگاری. بگه نه. آخرش بعد چند ماه مخالفت دختره ازدواج کنه و نامردی در حق من صورت بگیره. منم گریون برم تو عروسی و وقتی دارن حلقه تو دستش میکنن شر شر اشک بریزم اونم یه نگاه به من کنه و شوک بشه. بلند شم و یک رز قرمز رو بندازم زمین و اشک ریزان وقدم زنان از تالار برم بیرون. دیگه هیچکی منو پیدا نکنه . بعد از چند روز به بابام زنگ بزنم که من فلان جا هستم (یه جای خیلی دور) . مدت 10 سال بگذره من از داغ عشقش پیر شده باشم. .اتوبوس من برسه کنار خونمون.در این لحضه یه کلوز آپ از پاهای من همراه با ساک دستم نشون بده که قدم زنان دارم میرم خونه. همه باشن تو خونه. منم با یه پالتو و کلاه آمریکایی و یه ساک کلاسیک. دختره هم با شوهرش باشه. من بعد از ده سال هنوز زن نگرفتم. هر چی التماسم کنه دختره که خودتواینجور نکن فقط لبخند معنا داری بزنم وهیچی بهش نگم. اونم عذاب وجدان ولش نکنه. ..........
آره اینه رسم عاشقی. بعد .....
-
پاسخ : **آرزوهای مردونه من**
ببخشید عشقی شد حواسم نبود.
-
پاسخ : **آرزوهای مردونه من**
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
mahdi42
سلام . خب یکی دیگه از آرزوهامو بنویسم اینجا فیض ببرید
خب دوست دارم تو جوونی عاشق یه دختری بشم.یه چند مدت با هم باشیم . یعنی دیوونه هم باشیم. به بابام بگم بریم خواستگاری. بگه نه. آخرش بعد چند ماه مخالفت دختره ازدواج کنه و نامردی در حق من صورت بگیره. منم گریون برم تو عروسی و وقتی دارن حلقه تو دستش میکنن شر شر اشک بریزم اونم یه نگاه به من کنه و شوک بشه. بلند شم و یک رز قرمز رو بندازم زمین و اشک ریزان وقدم زنان از تالار برم بیرون. دیگه هیچکی منو پیدا نکنه . بعد از چند روز به باابم زنگ بزنم که من فلان جا هستم (یه جای خیلی دور) . مدت 10 سال بگذره من از داغ عشقش پیر شده باشم. .اتوبوس من برسه کنار خونمون.در این لحضه یه کلوز آپ از پاهای من همراه با ساک دستم نشون بده که قدم زنان دارم میرم خونه. همه باشن تو خونه. منم با یه پالتو و کلاه آمریکایی و یه ساک کلاسیک. دختره هم با شوهرش باشه. من بعد از ده سال هنوز زن نگرفتم. هر چی التماسم کنه دختره که خودتواینجور نکن فقط لبخند معنا داری بزنم وهیچی بهش نگم. اونم عذاب وجدان ولش نکنه. ..........
آره اینه رسم عاشقی. بعد .....
سلام اول از همه متن اولتون که خیلی خنده دار بود ولی من میدونم که شما روحیه تون لطیف تر از چیزیه که نشون میدین[nishkhand]دوم از همه متن دومی که نوشته بودین واقعا غیر قابل تصوره چون ماشاالله شما پسرا قبل از اینکه برین خاستگاری و جواب رد بشنوین 5 -6 تا یدک میذارین که بعدا دستتون خالی نمونه اینجور آدمایی هستین شما آقایون[nishkhand]
-
پاسخ : **آرزوهای مردونه من**
بله فکر کردین که چی؟؟؟ آدم مگه تو خونش تلوزیون داره سینما نمیره؟؟[khande]
-
پاسخ : **آرزوهای مردونه من**
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
mahdi42
سلام
اینجا خواستم یکی از آرزوهامو رو بنویسم[nishkhand][nadidan].بی اجازه من کپی نکنید
من آرزوم اینه یه خونه داشته باشم مثل خونه های قدیمی , چهار طرفش اتاق وحجره باشه و وسطش هم حیات و یه حوض مستطیلی پر از هندونه و سیب وخیار[nishkhand]. یه تخت گنده اون گوشه باشه با فرش دستبافت زیبا وبا شکوه. پامو دراز کنم و سه تا بالش بیضی شکل زیر دستم باشه و لم بدم روشون[sootzadan]. یه ظرف پر میوه با پایه بلند که توش موز و انگور و اینا اون وسط کنار پام بذارن [bamazegi]. یه قلیون (دودی نیستمااا[khanderiz]) هم با توتون اماده داغ داغ کنار ظرف میوه باشه[nadidan][nishkhand].
در این حین داد بزنم: ضعیفففففففففففففففففففففف فففففففففففففففه شوووووووووووووم کجاست؟!![nishkhand][nishkhand] اونم با ترس ولرز بیاد بگه آقا!! آقا!! تو رو خدا بزن منو کبود کن[nadidan], الان آماده میشه.[negaran] منم بگم ایندفعه اشکالی نداره .حالا اون شوم رو بیار کوفت کنیم. [asabani] برا شام دو ظرف دیزی بیاره منم طبق معمول هر شب بزنم زیر یکی از دیزی ها و بگم چرا نخودش نپخته؟ اونم بگه اقا تورو خدا[negaran] . من غلط کردم بیجا کردم. منو بزن خالی شی آقا!! [labkhand]
منم بازم مروت کنم وببخشمش و اون یکی ظرف رو بگیرم نون توش تلیت کنم[nishkhand] . یه پیاز گنده هم با دست بشکنم طوری که کل تخت بلرزه[khande]. با دستای ابگوشتیم دهنمو پاک کنم ویه تکه پیاز هم کنار سیبیلم جا بمونه. اونیکی زنم بیاد با ترس ولرز پاکش کنه
[nishkhand][khanderiz][sootzadan]
ادامه دارد.........
آرزو بر جوانان عیب نیستsh_omomi44ولیییییییی زهی خیال باطلsmilee_new2 (11)
-
پاسخ : **آرزوهای مردونه من**
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
G1_cute
آرزو بر جوانان عیب نیستsh_omomi44ولیییییییی زهی خیال باطلsmilee_new2 (11)
هی جوانی.....! یه روز ارزو دارم به اون ایام بر گردم! افسوس
-
پاسخ : **آرزوهای مردونه من**
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
mahdi42
سلام . خب یکی دیگه از آرزوهامو بنویسم اینجا فیض ببرید
خب دوست دارم تو جوونی عاشق یه دختری بشم.یه چند مدت با هم باشیم . یعنی دیوونه هم باشیم. به بابام بگم بریم خواستگاری. بگه نه. آخرش بعد چند ماه مخالفت دختره ازدواج کنه و نامردی در حق من صورت بگیره. منم گریون برم تو عروسی و وقتی دارن حلقه تو دستش میکنن شر شر اشک بریزم اونم یه نگاه به من کنه و شوک بشه. بلند شم و یک رز قرمز رو بندازم زمین و اشک ریزان وقدم زنان از تالار برم بیرون. دیگه هیچکی منو پیدا نکنه . بعد از چند روز به باابم زنگ بزنم که من فلان جا هستم (یه جای خیلی دور) . مدت 10 سال بگذره من از داغ عشقش پیر شده باشم. .اتوبوس من برسه کنار خونمون.در این لحضه یه کلوز آپ از پاهای من همراه با ساک دستم نشون بده که قدم زنان دارم میرم خونه. همه باشن تو خونه. منم با یه پالتو و کلاه آمریکایی و یه ساک کلاسیک. دختره هم با شوهرش باشه. من بعد از ده سال هنوز زن نگرفتم. هر چی التماسم کنه دختره که خودتواینجور نکن فقط لبخند معنا داری بزنم وهیچی بهش نگم. اونم عذاب وجدان ولش نکنه. ..........
آره اینه رسم عاشقی. بعد .....
اوه اوه خیلی فانتزی شد دیگه[khande]
-
پاسخ : **آرزوهای مردونه من**
خب یکی از آرزوهای من اینبار
یکی از آرزوهام اینه که شب بعد از یه روز پرکار برگردم خونه بعد همین که درو باز کردم خانمم بیاد دم در ازم استقبال کنه بعد من کت رو در بیارم و همینطوری بشینم رو مبل بعد خانمم از تو آشپزخونه بگم شام یا چایی بعد من بگم چایی و اون چایی رو بیاره و با هم بشینیم صحبت کنیم و چایی بخوریم و بعد بلندشم برم دستمو بشورمو برم سره میز غذامو بخورم بعد بشینم پای تلویزیون ترجیحا فوتبال داشته باشه باشگاه های اروپا و تخمه و هندونه
فقط بعد همه اینا بابام با لگد بیدارم نکنه بگه پاشو باید بری دانشگاه[khande]
-
پاسخ : **آرزوهای مردونه من**
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
نیماماهان
آرزوي من برای همه خانمها :
؛ نقش زن در زندگی ۷۰ درصده و نقش مرد ۳۰ درصد؛
اين بزرگترين آرزوی مردونه منه
اونکه بهلهههههه....قبول دارم نقش خانوما بیشتر از اینم هست ولی آقایون این 30 درصدم یکم اغراقه...اخه خوردن ...اعتراض و بازی با بچه که اینقدا درصد نیاز نداره...فوقش 10 درصد اخرش ش شش [nishkhand][khande]
-
پاسخ : **آرزوهای مردونه من**
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
mahdi42
سلام
اینجا خواستم یکی از آرزوهامو رو بنویسم[nishkhand][nadidan].بی اجازه من کپی نکنید
من آرزوم اینه یه خونه داشته باشم مثل خونه های قدیمی , چهار طرفش اتاق وحجره باشه و وسطش هم حیات و یه حوض مستطیلی پر از هندونه و سیب وخیار[nishkhand]. یه تخت گنده اون گوشه باشه با فرش دستبافت زیبا وبا شکوه. پامو دراز کنم و سه تا بالش بیضی شکل زیر دستم باشه و لم بدم روشون[sootzadan]. یه ظرف پر میوه با پایه بلند که توش موز و انگور و اینا اون وسط کنار پام بذارن [bamazegi]. یه قلیون (دودی نیستمااا[khanderiz]) هم با توتون اماده داغ داغ کنار ظرف میوه باشه[nadidan][nishkhand].
در این حین داد بزنم: ضعیفففففففففففففففففففففف فففففففففففففففه شوووووووووووووم کجاست؟!![nishkhand][nishkhand] اونم با ترس ولرز بیاد بگه آقا!! آقا!! تو رو خدا بزن منو کبود کن[nadidan], الان آماده میشه.[negaran] منم بگم ایندفعه اشکالی نداره .حالا اون شوم رو بیار کوفت کنیم. [asabani] برا شام دو ظرف دیزی بیاره منم طبق معمول هر شب بزنم زیر یکی از دیزی ها و بگم چرا نخودش نپخته؟ اونم بگه اقا تورو خدا[negaran] . من غلط کردم بیجا کردم. منو بزن خالی شی آقا!! [labkhand]
منم بازم مروت کنم وببخشمش و اون یکی ظرف رو بگیرم نون توش تلیت کنم[nishkhand] . یه پیاز گنده هم با دست بشکنم طوری که کل تخت بلرزه[khande]. با دستای ابگوشتیم دهنمو پاک کنم ویه تکه پیاز هم کنار سیبیلم جا بمونه. اونیکی زنم بیاد با ترس ولرز پاکش کنه
[nishkhand][khanderiz][sootzadan]
ادامه دارد.........
من فکرکنم فیلم ایرانی (فردین) زیاد نگاه میکنی جو گیر شدی نه؟؟؟؟؟
این همون جور ارزو میمونه چون الان مردا از زناشون میترسن[khande]
-
پاسخ : **آرزوهای مردونه من**
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
mahdi42
سلام . خب یکی دیگه از آرزوهامو بنویسم اینجا فیض ببرید
خب دوست دارم تو جوونی عاشق یه دختری بشم.یه چند مدت با هم باشیم . یعنی دیوونه هم باشیم. به بابام بگم بریم خواستگاری. بگه نه. آخرش بعد چند ماه مخالفت دختره ازدواج کنه و نامردی در حق من صورت بگیره. منم گریون برم تو عروسی و وقتی دارن حلقه تو دستش میکنن شر شر اشک بریزم اونم یه نگاه به من کنه و شوک بشه. بلند شم و یک رز قرمز رو بندازم زمین و اشک ریزان وقدم زنان از تالار برم بیرون. دیگه هیچکی منو پیدا نکنه . بعد از چند روز به بابام زنگ بزنم که من فلان جا هستم (یه جای خیلی دور) . مدت 10 سال بگذره من از داغ عشقش پیر شده باشم. .اتوبوس من برسه کنار خونمون.در این لحضه یه کلوز آپ از پاهای من همراه با ساک دستم نشون بده که قدم زنان دارم میرم خونه. همه باشن تو خونه. منم با یه پالتو و کلاه آمریکایی و یه ساک کلاسیک. دختره هم با شوهرش باشه. من بعد از ده سال هنوز زن نگرفتم. هر چی التماسم کنه دختره که خودتواینجور نکن فقط لبخند معنا داری بزنم وهیچی بهش نگم. اونم عذاب وجدان ولش نکنه. ..........
آره اینه رسم عاشقی. بعد .....
چه روحیه ی لطیفی داشتی داداش و ما خبر نداشتیم.[nishkhand]
اخه مرد گریه میکنه؟[nishkhand][khande]
فکر کنم وقتشه برات استین بالا بزنیم[nishkhand][nishkhand]
-
پاسخ : **آرزوهای مردونه من**
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
mahdi42
سلام . خب یکی دیگه از آرزوهامو بنویسم اینجا فیض ببرید
خب دوست دارم تو جوونی عاشق یه دختری بشم.یه چند مدت با هم باشیم . یعنی دیوونه هم باشیم. به بابام بگم بریم خواستگاری. بگه نه. آخرش بعد چند ماه مخالفت دختره ازدواج کنه و نامردی در حق من صورت بگیره. منم گریون برم تو عروسی و وقتی دارن.................
آره اینه رسم عاشقی. بعد .....
http://www.pic4ever.com/images/consoling2.gif..........http://www.pic4ever.com/images/inlove2.gif.............http://www.freesmile.ir/smiles/19482_eva.gif
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
RSA71
خب یکی از آرزوهای من اینبار
یکی از آرزوهام اینه که شب بعد از یه روز پرکار برگردم خونه بعد همین که درو باز کردم خانمم بیاد دم در ازم استقبال کنه بعد من کت رو در بیارم و همینطوری بشینم رو مبل بعد خانمم از تو آشپزخونه بگم شام یا چایی بعد من بگم چایی و اون چایی رو بیاره و.......
http://www.pic4ever.com/images/n7.gif..............http://mojdeh.persiangig.com/sheklak/narenji/1.gif.............http://www.freesmile.ir/smiles/19482_eva.gif
-
پاسخ : **آرزوهای مردونه من**
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
mahdi42
هی جوانی.....! یه روز ارزو دارم به اون ایام بر گردم! افسوس
sh_omomi37
-
پاسخ : **آرزوهای مردونه من**
خخخخخخخخخخ!مهدی آرزوهای مردونه ات تو حلقم...
حالا آبگوشته رو که خوردی خواهشا آدامس هم بنداز بالا وگرنه پیازه کار خودشو میکنه ها...[nishkhand]
-
پاسخ : **آرزوهای مردونه من**
منم میخام یه خورده از ارزو هام بگم
من بچه که بودم دوس داشتم یه اسب سفید داشته باشم
یکی دیگه از ارزوهام این بود که یه عصای جادویی داشته باشم
کی دیگه این بود که یه بالون داشته باشم همه جا باش سفر کنم
خو کلا تو تخیل و رویا بودم ولی خب ارزو بر جوانان عیب نیست[tafakor]
-
پاسخ : **آرزوهای مردونه من**
خدا کنه جمعیت مردا از نامردا بیشتر بشه...