مناجات و الهی نامه خواجه عبدالله انصاری
الهی !
نور تو ، چراغ معرفت بیفروخت ، دل من افزونی است .
گواهی تو ، ترجمانی من بکردند ، ندای من افزونی است
قرب تو ، چراغ وجد بیفروخت ، همت من افزونی است
بود تو کار من راست کرد ، بود من افزونی است
الهی !
از بود خود چه دیدم مگر بلا و عنا ؟ و از بود تو همه عطاست و وفا !
ای به بر پیدا و به کرم هویدا ! ناکرده گیر کرد رهی .
و آن کن که از تو سزا
تهیه و تنظیم : سایت علمی نخبگان جوان
پاسخ : مناجات و الهی نامه خواجه عبدالله انصاری
الهی !
نام تو ما را جواز و مهر تو ما را جهاز
الهی !
شناخت تو ما را امان و لطف تو ما را عیان
الهی !
فضل تو ما را لوا و کَنَف تو ما را مأوی !
الهی !
ضعیفان را پناهی ، قاصدان را بر سر راهی ،
مأمنان را گواهی ، چه بود که افزایی و نکاهی ؟
الهی !
چه عزیز است او که تو او را خواهی ! ور بگریزد ، او را در راه ، آیی
طوبی آن کس را که تو اورایی ! آیا که تا از ما خود که رایی ؟
تهیه و تنظیم : سایت علمی نخبگان جوان
پاسخ : مناجات و الهی نامه خواجه عبدالله انصاری
الهی !
تو را که داند ؟ که تو را ، تو دانی ! تو را نداند کس
تو را ، تو دانی بس ! ای سزاوار ثنای خویش !
و ای شکر کننده عطای خویش !
رهی به ذات خود از خدمت تو عاجز ،
و به عقل خود از شناخت منت تو عاجز ،
و به کل خود از شادی به تو عاجز ،
و به توان خود از سزای عقل تو عاجز .
کریما !
گرفتار آن دردم که تو درمان آنی ،
بنده آن ثنایم که تو سزای آنی ،
من در تو چه دانم ؟ تو دانی !
تو آنی که گفتی که من آنم ! آنی .
تهیه و تنظیم : سایت علمی نخبگان جوان
پاسخ : مناجات و الهی نامه خواجه عبدالله انصاری
الهی !
نمی توانیم که این کار بی تو به سر بریم ،
نه زهره آن داریم که از تو به سر بریم ،
هر گه که پنداریم که رسیدیم ، از حیرت شمار با سر بریم .
خداوندا !
کجا باز یابم آن روز که تو ما را بودی و نبودیم ،
تا باز به آن روز رسیم ، میان آتش و دودیم ،
اگر به دو گیتی ، آن روز یابیم برسودیم ،
ور بود خود را دریابیم ، به نبود خود خوشنودیم .
تهیه و تنظیم : سایت علمی نخبگان جوان
پاسخ : مناجات و الهی نامه خواجه عبدالله انصاری
الهی !
از آنچه نخواستی چه آید ؟ و آن را که نخواندی کی آید ؟
ناکشته را از آب چیست ؟ و نابایسته را جواب چیست ؟
تلخ را چه سود اگر آب خوش در جوار است ؟
و خار را چه حاصل از آن که بوی گل در کنار است ؟
تهیه و تنظیم : سایت علمی نخبگان جوان
پاسخ : مناجات و الهی نامه خواجه عبدالله انصاری
الهی !
گر زارم ، در تو زاریدن خویش است ،
ور نازم ، به تو نازیدن خویش است .
الهی !
شاد بدانم که بر درگاه تو می زارم ،
بر امید آنک روزی در میدان فضل ، به تو نازم ،
تو ، من بپذیری و من با تو پردازم ،
یک نظر در من نگری و دو گیتی به آب اندازم .
تهیه و تنظیم : سایت علمی نخبگان جوان
پاسخ : مناجات و الهی نامه خواجه عبدالله انصاری
الهی !
نسیمی دمید از باغ دوستی ، دل را فدا کردیم .
بویی بافتیم از خزانه دوستی ، به پادشاهی بر سر عالم ندا کردیم ،
برقی تافت از مشرق حقیقت ، آب و گل کم انگاشتیم و دو گیتی بگذاشتیم ،
یک نظر کردی ، در آن نظر ، بسوختیم و بگداختیم .
بیفزای نظری و این سوخته را مرهم ساز ،
و غرق شده را دریاب که می زده را هم به می دار و مرهم بود .
تهیه و تنظیم : سایت علمی نخبگان جوان
پاسخ : مناجات و الهی نامه خواجه عبدالله انصاری
الهی !
تو دوستان را به خصمان می نمایی ،
درویشان را به غم و اندوهان می دهی !
بیمار کنی و خود بیمارستان کنی !
درمانده کنی و خود درمان کنی !
از خاک ، آدم کنی و با وی چندان احسان کنی !
سعادتش بر سر دیوان کنی و به فردوس او را مهمان کنی !
مجلسش روضه ی رضوان کنی ، ناخوردن گندم با وی پیمان کنی !
و خوردن آن در علک غیب ، پنهان کنی ، آن که او را به زندان کنی و سال ها گریان کنی !
جباری تو ، کار جباران کنی !
خداوندی ، کار خداوندان کنی ، تو عتاب و جنگ ، همه با دوستان کنی !
تهیه و تنظیم : سایت علمی نخبگان جوان
پاسخ : مناجات و الهی نامه خواجه عبدالله انصاری
الهی !
بنده با حکم از دل چون برآید ؟ و آنچه ندارد چه باید ؟
جهد بنده چیست ؟ کار ، خواست تو دارد ،
بنده به جهد خویش ، نجات خویش ، کی تواند ؟
الهی !
ای سزای کرم و ای نوازنده عالم ،
نه با جز تو شادی است و نه با یاد تو غم ،
خصمی و شفیعی و گواهی و حکم ، هرگز بین ما نفسی با مهر تو به هم .
آزاد شده از بند وجود و عدم ، باز رسته از رحمت لوح و قلم ،
در مجلس انس ، قدح شادی بر دست نهاده دمادم .
تهیه و تنظیم : سایت علمی نخبگان جوان
پاسخ : مناجات و الهی نامه خواجه عبدالله انصاری
الهی !
کار آن دارد که با تو کاری دارد ، یار آن دارد که چون تو یاری دارد .
او که در دو جهان تو را دارد ، هرگز کی تو را بگذارد ؟
عجب آن است که او تو را دارد ، از همه زارتر می گدازد ،
او که نیافت به سبب نایافت می زارد ،
او که یافت ، باری چرا می گدازد ؟!
در بر آن را که چون تو یاری باشد
گر ناله کند سیاه کاریباشد
تهیه و تنظیم : سایت علمی نخبگان جوان