نقطه چین
طرح کمرنگی بودم از عشق
نقطه چینی از خویش
تو تمامم کردی
تهران - 66/4/15
نمایش نسخه قابل چاپ
نقطه چین
طرح کمرنگی بودم از عشق
نقطه چینی از خویش
تو تمامم کردی
تهران - 66/4/15
در
دری داشت پیوسته بر دوش خویش
اگر اژدهایی دهان می گشود
دری باز می شد به دریای سرد
نگاه نگاری اگر خیره می شد به او
دری باز می شد به شرم
جهان
در باغ سبزی نشانش نداد
و او سال ها مشت می زد به در
دری داشت پیوسته به دوش خود
و روزی از آن در گریخت
تهران - 66/9/3
کفش و قایق
باد بلندی در خیابان های دریا راه می رفت
با قایق کفش
روح غریبی روی امواج خیابان درگذر بود
با کفش قایق
تهران - 66/9/6
یکی
" یکی بر سر شاخ بن می برید "
و حس کرده بود
که سیبی ست سرخ و درشت
و باید بیفتد به دامان یار
تهران - 66/9/27
با سلام
چه درختانی
شاخه هاشان در خاک
ریشه هاشان افشان روی هوا
و چه مرغانی
بالشان رو به زمین
پایشان رو به هوا
من به دیدار بهار آمده ام
با سلامی که خداحافظی است
تهران - 66/1/27
قیمت
با لباسی پاره
از فروشنده سؤالی کرد :
_ قیمت انسان متری چند است ؟
تهران - آذر 66
عکس
عکسی به دست داشت
از خود
آن را نشان من داد
پرسید :
_ با این مشخصات کسی را ندیده ای ؟
تهران - آذر 66
دو دهان
عده ای این طوری می خواهند
عده ای آن طوری
یک نفر با دو دهان می خواند
تهران - آذر 66
گفت
گفت :
_ هر که عریان آید ، در باران ، خیس نخواهد شد
تهران - آذر 66
از این طرف
ازین طرف
ازین طرف که کوچه ها به رودخانه می رسند
و می رسند موج پله ها به پله های موج
و چوب های پل ، ترق - ترق ، شکفته می شوند
و باد ، چرخ می زند به روی حلقه های آب
و تاب می خورد کمند جاده تا پلنگ و ماه
از این طرف ، ازین طرف
تهران - مرداد 68