تا اشارات نظر نامه رسان من و توست
نشود فاش کسی انچه میان من و توست
نمایش نسخه قابل چاپ
تا اشارات نظر نامه رسان من و توست
نشود فاش کسی انچه میان من و توست
توئی آن گوهر پاکیزه که در عالم قدس
ذکر خیر تو بود حاصل تسبیح ملک
کیسه مکن پر زر و سیم ای پسر
کیسه برانند درین رهگذر
روی کار دیگران و پشت کار من یکی ست
روز و شب در دیدهی شبزندهدار من یکی ست
سنگ راه من نگردد سختی راه طلب
کوه و صحرا پیش سیل بیقرار من یکی ست
گر چه در ظاهر عنان اختیارم دادهاند
حیرتی دارم که جبر و اختیار من یکی ست
تا نگردی آشنا زین پرده رمزینشنوی
گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش
شاهدان گر دلبري زين سان كنند
زاهدان را رخنه در ايمان كنند
دوش با من گفت پنهان کاردانی تیزهوش
وز شما پنهان نشاید کرد سر می فروش
شکفته ام به تماشای چشم شهلایی
که جز به چشم دلش نشکفد تماشایی
يك چند پشيمان شدم از رندي و مستي
عمريست پشيمان ز پشيماني خويشم
من ترک عشق شاهد و ساغر نمیکنم
صد بار توبه کردم و دیگر نمیکنم