آسمان بار امانت نتوانست کشیدن / که نشستند خدایا ک شکستند سبویش....از شعر شهادت حضرت علی اکبر)
نمایش نسخه قابل چاپ
آسمان بار امانت نتوانست کشیدن / که نشستند خدایا ک شکستند سبویش....از شعر شهادت حضرت علی اکبر)
شعاع درد مرا ضرب در عذاب كنيد
مگر مساحت رنج مرا حساب كنيد...
دلم قلمرو جغرافياي ويراني است
هواي ناحيه ما هميشه باراني است
(قیصر امین پور)
تویی بهانه آن ابر ها ک می گریند
بیا ک صاف شود این هوای بارانی
یارم چو قدح به دست گیرد .......بازار بتان شکست گیرد
دوستان شرح پریشانی من گوش کنید
داستان غم پنهانی من گوش کنید[golrooz]
در کار ما روایی از طعن بداندیشان مکن............پروانه گو در محفل این شمع بی پروا بیا
ای دل همه را بیازمودیم و شدیم ........................ کشتیم وفا،جفا درودیم و شدیم
مرا هزار امید است و هر هزار تویی
شروع شادی وپایان انتظار تویی
بهارها که ز عمرم گذشت و بیتو گذشت
چه بود غیر خزانها اگر بهار تویی
یا رب به دل دوست ما غم نکنی...........با تیر قضا قامت او خم نکنی
یار مرا غار مرا عشق جگر خوار مرا
یار تویی غار تویی خواجه نگه دار مرا