پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
تکراری است اما باز هم میگویم!!!! بله!!!!!!!!!!!!!
زمانی که عرب ملخ میخورد ..... کورش به هرکس به اندازه خانواده اش گندم میداد ..... یعنی عدالت
زمانی که عرب در بیابان بز میچراند......کورش نیمی از دنیا راگرفت........ یعنی حکومت
زمانی که عرب دختر را ننگ میدانست ...... کورش به بانوی ایرانى احترام میگذاشت ..... یعنی مردم پرستی
زمانی که عرب را " ام جهل" میخوادند .... شاه کشور من اولین منشور حقوق بشررا نوشت!!!!! یعنی هنر
زمانی که عرب چوب میپرستید ..... کورش نیمی از دنیا را یکتا پرست کرد ...... یعنی وحدت
زمانی که عرب دخترش را زنده در گور میکرد ..... کورش کبیر برای دختران پارس دانشگاه ساخت !!!!!! یعنی عشق
زمانی که عرب در چادر بود ..... کشور من تخت جمشید و پاسارگاد داشت! یعنی عظمت
ﭘﺲ ﻋﺮﺏ ﭼﻪ ﺁﻭﺭﺩ ﮐﻪ ﻣﻦ ﭘﺎﺭﺳﯽ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ ؟؟؟
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
«فانما مثل الذين الدنيا مثل الحية، لين مسها قاتل سمها»
دنيا، مثل آن مار خوشرنگى است كه رنگش زيباست، پوست او هم بسيار نرم است اما همين پوست نرم، سم است.
نهج البلاغه نامه 68.
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
ﻭﻗﺘﻲ ﻧﺎﻧﻮﺍ ﺧﻤﯿﺮ ﻧﺎﻥ ﺳﻨﮕﮏ ﺭﺍ ﭘﻬﻦ
ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺩﺭﻭﻥ ﺗﻨﻮﺭ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﺩ ﺭﺍ ﺩﻳﺪﻱ ﻛﻪ ﭼﻪ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ
ﻣﯽ ﺍﻓﺘﺪ؟ !!!!!
ﺧﻤﯿﺮ ﺑﻪ ﺳﻨﮕﻬﺎ ﻣﯽ ﭼﺴﺒﺪ!
ﺍﻣﺎ ﻧﺎﻥ ﻫﺮﭼﻪ ﭘﺨﺘﻪ ﺗﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ، ﺍﺯ ﺳﻨﮕﻬﺎ ﺟﺪﺍ ﻣﯽ
ﺷﻮﺩ ...
ﺣﮑﺎﯾﺖ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﺳﺖ؛
ﺳﺨﺘﯿﻬﺎﯼ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ،
ﺣﺮﺍﺭﺕ ﺗﻨﻮﺭ ﺍﺳﺖ...
ﻭ ﺍﯾﻦ ﺳﺨﺘﯽ ﻫﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ
ﭘﺨﺘﻪ ﺗﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ...
ﻭ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﭘﺨﺘﻪ ﺗﺮ
ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺳﻨﮓ ﮐﻤﺘﺮﯼ ﺑﺨﻮﺩ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ...
ﺳﻨﮕﻬﺎ ﺗﻌﻠﻘﺎﺕ ﺩﻧﯿﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ...
ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻣﻦ، ﺧﺎﻧﻪ ﻱ ﻣﻦ ...ﻣﻦ ... ﻣﻦ ....
ﺁﻧﻮﻗﺖ ﮐﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺗﻨﻮﺭ ﺧﺎﺭﺝ ﮐﻨﻨﺪ ﺳﻨﮕﻬﺎ ﺭﺍ
ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ !
ﺧﻮﺷﺎ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﺭ ﺗﻨﻮﺭ ﺩﻧﯿﺎ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﭘﺨﺘﻪ
ﻣﯿﺸﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﺳﻨﮕﯽ ﻧﻤﯽ ﭼﺴﺒﺪ!
ﻣﺎ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﻪ ﭼﻪ ﭼﺴﺒﯿﺪﻩ ﺍﯾﻢ؟!
ﺳﻨﮓ ﻭﺟﻮﺩ ﻣﺎ ﮐﺪﺍﻡ ﺍﺳﺖ!..
http://www.farsbook.ir/file/pic/phot...724ebf_500.jpg
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
خداوندا !
ناشکری نمی کنم
از تو گله ای ندارم تو هر چه کُنی صلاحم همونه
من از ادما گله دارم آدمایی که هر چه قدرت مگیرن قلبشون سخت تر میشه
و قوانین رو به نفع خودشون تغییر میدن
و ما باز هم خدایی داریم..
http://www.farsbook.ir/file/pic/phot...61a22c_500.jpg
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
از پدر پرسيم برای چی انقلاب كرديد؟ پاسخ داد: برای اسلام
گفتم مگه اون زمان نماز نميخوندی؟
...چرا
مگه مسجدنميرفتی؟
...چرا
مگه مكه نميرفتی؟
...چرا
مگه محرم تكيه ودسته نبود؟
... چرا بود
مگه زنت حجاب نداشت؟
... چراداشت
مگه نزول بدنبود
...خيلی بدبود
مگه ناموس محلتون حرمت نداشت؟
... چرازياد داشت
مگه صدای اذان از راديو پخش نميشد؟
... چرا ميشد
گفتم خب پس چه تغييری ايجادكرديد؟
كمی درنگ كرد وهيچ پاسخی نداشت گفتم اما امروز فرزندتو نماز نمی خواند از حج متنفر و ازكربلا بغض دارد ازحجاب گريزان و ازچشم حيض و نامرد مردان محله درفغان . نزول بيداد ميكند بانكهای اسلامی را ببين! دختران انقلابی ***** را نشانت بدهم؟ مساجدخالی و پارتيهای انچنانی شبانه را؟ شاه غارت كرد؟چقدر؟ جان بچت چقدرخورد چقدربرد؟ دراين ايام شكوهمند چقدر از پول من و تو به جيب اخوند رفت؟
اسلام امد اما ازنوع جديدش همانيكه جماعت اخوند ميخواستند باشد!
پدر ديگه ازتهديد كسی نميترسم حرفم را با منطق و ادب خواهم گفت هرجاكه باشم ديگه زمان ان فرارسيده كه ما برای خود كاري كنيم پدر. سوغات انقلاب شما براي مافقط ذلت بود و فلاكت و دشمني با همه دنيا. من به فرزندم حقيقت را خواهم گفت!
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
sevda_sj
از پدر پرسيم برای چی انقلاب كرديد؟ پاسخ داد: برای اسلام
گفتم مگه اون زمان نماز نميخوندی؟
...چرا
مگه مسجدنميرفتی؟
...چرا
مگه مكه نميرفتی؟
...چرا
مگه محرم تكيه ودسته نبود؟
... چرا بود
مگه زنت حجاب نداشت؟
... چراداشت
مگه نزول بدنبود
...خيلی بدبود
مگه ناموس محلتون حرمت نداشت؟
... چرازياد داشت
مگه صدای اذان از راديو پخش نميشد؟
... چرا ميشد
گفتم خب پس چه تغييری ايجادكرديد؟
كمی درنگ كرد وهيچ پاسخی نداشت گفتم اما امروز فرزندتو نماز نمی خواند از حج متنفر و ازكربلا بغض دارد ازحجاب گريزان و ازچشم حيض و نامرد مردان محله درفغان . نزول بيداد ميكند بانكهای اسلامی را ببين! دختران انقلابی ***** را نشانت بدهم؟ مساجدخالی و پارتيهای انچنانی شبانه را؟ شاه غارت كرد؟چقدر؟ جان بچت چقدرخورد چقدربرد؟ دراين ايام شكوهمند چقدر از پول من و تو به جيب اخوند رفت؟
اسلام امد اما ازنوع جديدش همانيكه جماعت اخوند ميخواستند باشد!
پدر ديگه ازتهديد كسی نميترسم حرفم را با منطق و ادب خواهم گفت هرجاكه باشم ديگه زمان ان فرارسيده كه ما برای خود كاري كنيم پدر. سوغات انقلاب شما براي مافقط ذلت بود و فلاكت و دشمني با همه دنيا. من به فرزندم حقيقت را خواهم گفت!
من از جنس شما و از همین مشکلاتم.در همین جامعه زندگی میکنم سوار اتوبوس میشم با گرونیهای جامعه رنج میکشم از دیدن صحنه ها خسته میشم و خجالت میکشم ولی برای من وقتی میفهمم که قانونی بوده که یک امریکایی هر کاری انجام دهد کسی با او کاری نداشته باشد یعنی ننگ.زمانی که میفهمم کشورم تماما به دست بیگانگان بوده از خود خجالت میکشم مگر یادمان رفته بیشترین پیشرفتهای ما زمانی بوده که دانشمندانمان مسلمان بودند اگر در امروز ما به انجا نرسیدیم عیب از ماست فکر کنیم.
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
میترا پوررحیم
من از جنس شما و از همین مشکلاتم.در همین جامعه زندگی میکنم سوار اتوبوس میشم با گرونیهای جامعه رنج میکشم از دیدن صحنه ها خسته میشم و خجالت میکشم ولی برای من وقتی میفهمم که قانونی بوده که یک امریکایی هر کاری انجام دهد کسی با او کاری نداشته باشد یعنی ننگ.زمانی که میفهمم کشورم تماما به دست بیگانگان بوده از خود خجالت میکشم مگر یادمان رفته بیشترین پیشرفتهای ما زمانی بوده که دانشمندانمان مسلمان بودند اگر در امروز ما به انجا نرسیدیم عیب از ماست فکر کنیم.
[golrooz][golrooz][golrooz]
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
کودکی هر چه بود زود گذشت
دیده ام باز شد به محنت خلق
دست شستم ز خویش و خاطر من
شد نهانخانهٔ محبت خلق
دیدم آن رنج ها که ملت من
می کشد روز و شب ز دشمن خویش
دیدم آن نخوت و غرور عجیب
که نیارد فرود ، گردن خویش
دیدم آن قهرمان که چندین بار
زیر بار شکنجه رفت از هوش
لیک آرام و شادمان ، جان داد
مهر نگشوده از لب خاموش
دیدم آن چهرهٔ مصمم سخت
از پس میله های سرد و سیاه
آه از آن آخرین ز لبخند
وای از آن واپسین ز دیده نگاه
دیدیم آن دوستان که جان دادند
زیر زنجیر ، با هزار امید
دیدم آن دشمنان که رقصیدند
در عزای دلاوران شهید
همنفس ، همنفس ، مشو نزدیک
خنجرم ، آبداده زهرم
اندکی دورتر ! که سر تا پا
کینه ام ، خشم سرکشم ، قهرم
خنجرم ، خنجرم که تیزی خویش
بر دل خصم خیره بنشانم
آتشم ، آتشم که آخر کار
خرمن جور را بسوزانم
سیمین بهبهانی
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
میگــــویند:
برایت خـــــوابهای خوشی را آرزومــــندیم
مگر کســـی وجود ندارد که بگوید
برایــــت واقعیتـــــی خوش و زیــــبا آرزومــــــندیم!
خواب زیـــبا به چه کارمان میآید
وقتی ما گــــرفتار بــــیداری دردناکــــی هستـــیم...!
.
http://www.farsbook.ir/file/pic/phot...4d8dc1_500.jpg
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
وَقتی سوار ماشین هستم...
عابرها خیلی بی فرهنگ به نظر میرسند :|||
اما همین که پیاده هستم ماشین ها بی شعورند...!
جریان چیـست؟ :|||