چقدر دورتر از احساسم ایستاده ای!
آنـــــجا که تــــــــــــــــــو ایستاده ای
صـــــــدای مــــــــرا هم نمی شنوی،
چه برسد به دلتـــــــــ♥ـــــــــنگی...!!!
نمایش نسخه قابل چاپ
چقدر دورتر از احساسم ایستاده ای!
آنـــــجا که تــــــــــــــــــو ایستاده ای
صـــــــدای مــــــــرا هم نمی شنوی،
چه برسد به دلتـــــــــ♥ـــــــــنگی...!!!
ای فراموشی کجایی تا به فریادم رسی بار اندوه دل غم پرورم آمد به یاد
بیدل دهلوی
جلوترنیا....
خاکستری میشوی....
اینجادلی راسوزانده اند...
غنچه با دل گرفته گفت:
زندگی
لب زخنده بستن است
گوشه ای درون خود نشستن است
گل به خنده گفت
زندگی شکفتن است
با زبان سبز راز گفتن است
گفتگوی غنچه وگل از درون با غچه باز هم به گوش می رسد
تو چه فکر میکنی
کدام یک درست گفته اند
من فکر می کنم گل به راز زندگی اشاره کرده است
هر چه باشد اوگل است
گل یکی دو پیرهن بیشتر ز غنچه پاره کرده است!
قیصر امین پور
دلم برای بچه های قدیمی خودم تو سایت تنگ شده [bihes]
همگان به جست و جوي خانه مي گردند
من کوچه ي خلوتي را مي خواهم
بي انتها براي رفتن
بي واژه براي سرودن
و آسماني براي پرواز کردن
عاشقانه اوج گرفتن
رها شدن
سيد علي صالحي