اینقدر الکی خندیدم..
وقتی راستکی ناراحتم..
هیچ کسی جدی ام نمیگیرد!..
نمایش نسخه قابل چاپ
اینقدر الکی خندیدم..
وقتی راستکی ناراحتم..
هیچ کسی جدی ام نمیگیرد!..
زِنـدِگـی یـِک چـَمـدآن اَست کِه مـی آوَریـشبـآر و بـَنـدیـل سـَبـُک میکـُنـی و مـی بـَریـش
هر سکه که هست جز به نام تو مباد
هر خطبه که هست جز به بام تو مباد
منوچهری
به یکدیگر دروغ نگویید آدم است ،
باور می کند
دل می بندد!
سيد علي صالحي
شکوه آرزو را
بازگو کن
ندار از هیچ کس باکی ،هراسی
به هر چیزی نمیخواهی
بگو نه
اگر راه رهایی زیر سنگ است
تمام کوه ها را زیرو رو کن
وگر بشکست جام آرزویت
تلاطمهای دریا را
سبو کن
ضربه خوردیم و شکستیم و نگفتیم چرا؟
ما دهان از گله بستیم و نگفتیم چرا؟
جای "بنشین" و "بفرما" "بتمرگی" گفتند
ما شنیدیم و نشستیم و نگفتیم چرا؟
"تو" نگفتیم و "شمایی" نشنیدیم هنوز
ساده مثل کف دستیم و نگفتیم چرا؟
دل سپردیم به آن "دال" سر دشمن و دوست
دشمن و دوست پرستیم و نگفتیم چرا؟
چه "چراها" که شنیدیم و ندانیم چرا
ما همین بوده و هستیم و نگفتیم چرا؟
اگر بدانید مردم چقدر به ندرت فکر می کنند
هیچ گاه ازینکه درباره ی شما چه فکر می کنند
نگران نمی شوید . . .
زمانی که عرب ملخ میخورد ..... کورش به هرکس به اندازه خانواده اش گندم میداد ..... یعنی عدالت
زمانی که عرب در بیابان بز میچراند......کورش نیمی از دنیا راگرفت........ یعنی حکومت
زمانی که عرب دختررا ننگ میدانست ...... کورش به بانوی ایرانى احترام میگذاشت ..... یعنی مردم پرستی
زمانی که عرب را " ام جهل" میخوادند .... شاه کشور من اولین منشور حقوق بشررا نوشت!!!!! یعنی هنر
زمانی که عرب چوب میپرستید ..... کورش نیمی از دنیارا یکتا پرس کرد ...... یعنی وحدت
زمانی که عرب دخترش را زنده در گور میکرد ..... کورش کبیر برای دختران پارس دانشگاه ساخت !!!!!! یعنی عشق
زمانی که عرب در چادر بود ..... کشور من تخت جمشید و پاسارگاد داشت! یعنی عظمت
ﭘﺲ ﻋﺮﺏ ﭼﻪ ﺁﻭﺭﺩ ﮐﻪ ﻣﻦ ﭘﺎﺭﺳﯽ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ ؟؟؟