حالیا معجزه باران را باور كن...
و سخاوت را در چشم چمن زار ببین ...
و محبت را در روح نسیم....
كه در این كوچه تنگ با همین دست تهی
روز میلاد اقاقی ها را جشن می گیرد...
خاك جان یافته است...
تو چراسنگ شدی؟؟
تو چرا این همه دلتنگ شدی؟؟؟
بازكن پنجره را و بهار را باور كن...
*فریدون مشیری*