-
پاسخ : به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی_ حکایت های روزگار خود را بگویید!
-
پاسخ : به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی_ حکایت های روزگار خود را بگویید!
-
پاسخ : به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی_ حکایت های روزگار خود را بگویید!
-
پاسخ : به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی_ حکایت های روزگار خود را بگویید!
-
پاسخ : به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی_ حکایت های روزگار خود را بگویید!
-
پاسخ : به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی_ حکایت های روزگار خود را بگویید!
-
پاسخ : به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی_ حکایت های روزگار خود را بگویید!
-
پاسخ : به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی_ حکایت های روزگار خود را بگویید!
-
پاسخ : به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی_ حکایت های روزگار خود را بگویید!
-
پاسخ : به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی_ حکایت های روزگار خود را بگویید!
-
پاسخ : به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی_ حکایت های روزگار خود را بگویید!
-
پاسخ : به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی_ حکایت های روزگار خود را بگویید!
-
پاسخ : به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی_ حکایت های روزگار خود را بگویید!
-
پاسخ : به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی_ حکایت های روزگار خود را بگویید!
-
پاسخ : به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی_ حکایت های روزگار خود را بگویید!
-
پاسخ : به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی_ حکایت های روزگار خود را بگویید!
-
پاسخ : به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی_ حکایت های روزگار خود را بگویید!
-
پاسخ : به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی_ حکایت های روزگار خود را بگویید!
مرا به خاطر خویش بسپار
که بی منّت دوست می دارمت..
و نام مرا
در گوشه ای از دفترت بنویس..
برای روزی که دیگر نیستم..!
رجایی اشکان
-
پاسخ : به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی_ حکایت های روزگار خود را بگویید!
-
پاسخ : به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی_ حکایت های روزگار خود را بگویید!
-
پاسخ : به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی_ حکایت های روزگار خود را بگویید!
ز بس به دامن شب اشک انتظارم ریخت
گل سپیده شکفت و سحر دمید بیا
سیمین بهبهانی
-
پاسخ : به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی_ حکایت های روزگار خود را بگویید!
-
پاسخ : به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی_ حکایت های روزگار خود را بگویید!
شما رهبر ارکستر سمفونیک افکار و احساسات خویشید.
نباید گامهای خود را با صدای طبل و شیپور دیگران هماهنگ کنید.
گوش به نوای درون خود بسپارید.
نواهایی که از درونتان بر می خیزد را هدایت کنید.
استاد الهی قمشه ای
-
پاسخ : به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی_ حکایت های روزگار خود را بگویید!
-
پاسخ : به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی_ حکایت های روزگار خود را بگویید!
تیره بختی را میپذیرم
اگر بدانم
روزی چشمهای تو را خواهم سرود
سکوت را می پذیرم
اگر بدانم
روزی با تو سخن خواهم گفت
مرگ را میپذیرم
اگر بدانم
روزی تو خواهی فهمید
که دوستت دارم
جبران خلیل جبران
-
پاسخ : به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی_ حکایت های روزگار خود را بگویید!
-
پاسخ : به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی_ حکایت های روزگار خود را بگویید!
در گوش من فسانهٔ دلدادگی مخوان!
دیگر ز من ترانهٔ شوریدگی مخواه!
هوشنگ ابتهاج
-
پاسخ : به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی_ حکایت های روزگار خود را بگویید!
-
پاسخ : به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی_ حکایت های روزگار خود را بگویید!
-
پاسخ : به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی_ حکایت های روزگار خود را بگویید!
من آن مرغم که افکندم به دام سد بلا خود را
به یک پرواز بی هنگام کردم مبتلا خود را
نه دستی داشتم بر سر، نه پایی داشتم در گل
به دست خویش کردم اینچنین بی دست و پا خود را
-
پاسخ : به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی_ حکایت های روزگار خود را بگویید!
-
پاسخ : به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی_ حکایت های روزگار خود را بگویید!
-
پاسخ : به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی_ حکایت های روزگار خود را بگویید!
-
پاسخ : به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی_ حکایت های روزگار خود را بگویید!
-
پاسخ : به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی_ حکایت های روزگار خود را بگویید!
-
پاسخ : به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی_ حکایت های روزگار خود را بگویید!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
farhad_jomand
[taajob][taajob][taajob][taajob][taajob][taajob][taajob][taajob][taajob][taajob][taajob][taajob][taajob][tafakor][tafakor][tafakor][tafakor]
http://scontent-a.cdninstagram.com/h...77017788_a.jpg[tafakor]
-
پاسخ : به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی_ حکایت های روزگار خود را بگویید!
-
پاسخ : به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی_ حکایت های روزگار خود را بگویید!
اگر
دوست مني
كمكم كن
تا از پيشت بروم .
اگر
مي دانستم كه عشق خطر دارد
دل نمي دادم .
اگر
مي دانستم كه دريا عميق است
دل نمي زدم .
و اگر پايان را مي دانستم
آغاز نمي كردم ... نزار قبانی
-
پاسخ : به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی_ حکایت های روزگار خود را بگویید!
-
پاسخ : به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی_ حکایت های روزگار خود را بگویید!
گر در طلب لقمه ناني ناني
گر در طلب گوهر كاني كاني
اين نكته رمز اگر بداني داني
هر چيز كه اندر پي آني آني
مولانا