تعال اله یکی بی مثل و مانند
که خواننش خداوندان خداوند
نمایش نسخه قابل چاپ
تعال اله یکی بی مثل و مانند
که خواننش خداوندان خداوند
در خواب دوش پیری در کوی عشـق دیدم [golrooz]
با دست اشارتم کرد که عزم سوی ما کن [golrooz]
نقطه خال تو بر لوح به صبر نتوان زد/ مگر از مردمک دیده مدادی طلبیم
حافظ
می باش به عمر خود سحر خیز / وز خواب سحر گهان بپرهیز
زر و نقره گر نبودندی نهان
پرورش کی یافتندی زیر کان
نا کرده گنه کیست بگو / آنکس که گنه نکر چون زیست بگو
وادی پر از فرعونیان و قبطیان است [golrooz]
موسی جلودار است و نیل اندر میان است [golrooz]
تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
هم قصه نا نموده دانی / هم نامه نا نوشته خوانی
یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور