الآن ګذاشتم تو ماست دستم رو ...[negaran]
[golrooz]
نمایش نسخه قابل چاپ
ووووووووووووووووووووووووو ووووووووووووووی ، یخ بهتر بود که .................... سوختم اینجوری که !!!!!!!!!!!!!!!!!!!! خیلی می سوخت ......... همین الآن ګذاشتم تو یخ دوباره ....[negaran][negaran][negaran][negaran][negaran]
من خیلی وقته نبودم این ورا خیلی از کاربرا رو هم نمیشناسم خیلیا هم من رو نمیشناسن. پس اول سلام و خوش اومدم.
امروز کلا برای من خیلی روز پرخاطره ای بود.
یه خواستگار داشتم که فکر کنم فرار کرد
تازه می فهمم چرا این قدر با ادمین این سایت مشکلاااااااات داشتم .
البته فکر کنم خودشون هم بی مشکل نبودن. طرفای شما هم نهار میان خواستگاری؟؟
البته به قول خودشون فقط جهت آشنایی تشریف اووردن.
نهایتا اینکه من بی تقصیرم و خیلی هم دختر خوبیم و می خوام بچه بغل ادامه تحصیل بدم:)
راه حل به این مشخصی جلومه!
دوستم به این شدت ناراحت شده...
و راه حل هم چنان مشخصه!
راه حلی که همه چیزو درست میکنه...
چم شده؟؟؟ چرا نمیتونم؟؟؟
چرا کاری نمیکنم؟
برای یه تصمیمی خیلی مردد بودم، گفتم استخاره کنم خوب میاد دیگه، بعد منم دلم قرص و محکم میرم دنبالش!sh_omomi33
نتیجش شد خیـــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــلی بــــــــــــــــــــــــ ـــــدsh_omomi112 الان دیگه مردد نیستم![nishkhand]
"امروز 2 شهریور 92، روز شنبه، ساعت 7:41"
هیییییی
یه مسائلی هست که از درون داره له ام میکنه
ای خدا این روزا هم یعنی میگذره؟
اهم امروز مثل دیروز تو باغ بودم خودمم تنهام کف پام یه طوریش بود سوار قاطر یکی از همسایگان شدم چنان سرعتی بود این قاطرهمعمولا قاطر ها قدرتی اند تا سرعتی
خلاصه واقعا بسی لذت بردم حال داد! دست صاحبش درد نکنه!
امروز خیلی ناراحتم.اونم از دست خودم .دارم دق می کنم احساس می کنم هرچی زحمت میکشم بی فایدست اصلا حال خوبی ندارم...
امروز چیزی رو که فکر می کردم امکانش 0 هست رو بدست آوردم
باورم نمیشه
چیزی که 1 ماه بود فکرم رو مشغول کرده بود
الان بی نهایت خوشحالم
تازه میفهمم که هیچ کاری نشدنی نیست
و خدا رو هم شکر می کنم
تا من باشه که دیگه از خودم نا امید نشم [nishkhand]
92.6.3