در آن درگه که گه گه به ناگه که که و که که شود / به امروزت مشو غره نه ای آگه
نمایش نسخه قابل چاپ
در آن درگه که گه گه به ناگه که که و که که شود / به امروزت مشو غره نه ای آگه
همه ذرات نمازم متبلور شده است
من نمازم را وقتی میخوانم که
اذانش را باد گفته باشد سر گلدسته سرو
من نمازم را پی تکبیره الاحرام علف می خوانم
مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هردم / جرس فریاد می دارد که بر بندید مهمل ها
ساغر جون چند بار گفتی اینو؟[nishkhand]
دل اگر خدا شناسی همه در رخ علی بین
به علی شناختم من به خدا قسم خدا را
آسایش دوگیتی تفسیر این دو حرف است / با دوستان مروت با دشمنان مدارا
اهل کاشانم
روزگارم بد نیست
تکه نانی دارم خرده هوشی سر سوزن ذوقی
مادری دارم بهتر از برگ درخت
یارب مکن از لطف پریشان مارا / هر چند که هست جرم و عصیان مارا
آشنایان ره عشق گرم خون بخورند/ناکسم گر به شکایت سوی بیگانه روم