پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
خاطراتت صف کشیده اند !
یکی پس از دیگری …
حتی بعضی هاشان آنقدر عجولند که صف را بهم زده اند !
و من …
فرار می کنم
از فکر کردن به تو
مثل رد کردن آهنگی که …
خیلی دوستش دارم خیلی !
.
.
.
شاید تو…
سکوت میان کلامم باشی!
دیده نمیشوی
اما من تو را احساس می کنم!
شاید تو ….
هیاهوی قلبم باشی!
شنیده نمیشوی
اما من تو را نفس می کشم!
.
.
.
دلایل بودنم را مــــــــرور میکنم هر روز!
هر روز از تعدادشان کــــــــم میشود!
آخرین باری که شمردمشان
تنها یک دلیل برایم مانده بود..!
آنهــــــــــم دیدن تو بود !!
.
.
.
بــــاز هـــــم خیال تــــو
مــــرا
“برداشــــت”
کجــــا می بــــرد نمــــی دانــــم!
.
.
.
اگر کارگردان بودم
صدای نفس هایت
موسیقی متن تمام فیلم هایم بود…
.
.
.
می دانم تا پلک به هم بزنم
می آیی ؛ با انار و آینه دردست هایت !!
.
به قول ِ فروغ :
” من خواب دیده ام ”
.
.
.
فاجعــــه یعنى…
آنقدر در تو غــرق شـــده ام
که از تلاقـــى نگاهـــم بادیگرى احســـاس خیانــت میـــکنم!!
عشـــق یعنى همین…
.
.
.
گریــــــه شاید زبان ضعـــف باشد
شاید کودکــانه ..شاید بی غــرور …
اما هر وقت گونه هــــایم خیس می شـــود
می فهمــــم نه ضعیفم ..نه کودکم.. بلکه پر از احساســـم …
.
.
.
خوبم …!
باور کنید …
اشک ها را ریخته ام …
غصه ها را خورده ام …
نبودن ها را شمرده ام …
این روزها که می گذرد …
خالی ام …
خالی ام از خشم، دلتنگی، نفرت …
و حتی از عشق …!
خالی ام از احساس …
.
.
.
می خواهم خودکشی کنم؛
نه اینکه تیغی بردارم و رگم را بزنم؛
قید احساسم را می زنم …
.
.
.
روزگارم این است :
دلخوشم با غزلی
تکه نانی ، آبی
جمله ی کوتاهی
یا به شعر نابی
و اگر باز بپرسی گویم :
دلخوشم با نفسی
حبه قندی ، چایی
صحبت اهل دلی
فارغ از همهمه ی دنیایی
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
از آدم ها خسته ام
مثل جنگجويي
از شمارش زخمهايش ...
- مژگان عباسلو
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
صبر کردن دردناک است ..
و فراموش کردن دردناک تر !!
ولی از این دو دردناک تر این استکه
ندانی باید صبر کنی یا "فراموش" ...؟!
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
محسن مهابادی زاده
شوخی شوخی ، اما دلها جدی میشکنه
راحت میشه حرف زد...راحت میشه زخم زد...راحت میشه شکست
اما راحت نمیشه برگردوند...
شاید گاهی وقتها باید این جوری بشکنی تا از آدمها دل بِبُری و بگی دیگه برای شکستن چیزی نمونده پس راحت باشید ...
اینها میشن قانون که اگه باز هم سادگی کنی و نقض کنی قوانین خودتو ، اونوقت درحق خودت جنایت کردی...
>>گاهی وقتا یه جوری میشکننت، که وقتی تیکه هاتو میچسبونی به هم ،میشی یه آدم دیگه...!!!<<
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
زنی ک سیگار میکشد یعنی یک تناقص پر معنی: یعنی روحی ظریف با زخمی مردانه.