در بنفشه زار چشم تو
برگ های زرد و نیلی و بنفش ،
عطهای سبز و آبی و کبود ،
نغمه های ناشنیده ساز می کنند ،
بهتر از تمام نغمه ها و سازها !
نمایش نسخه قابل چاپ
در بنفشه زار چشم تو
برگ های زرد و نیلی و بنفش ،
عطهای سبز و آبی و کبود ،
نغمه های ناشنیده ساز می کنند ،
بهتر از تمام نغمه ها و سازها !
امشب غریبانه کو چه را گذشتم. فردا شهر غریبی را سفر ...
امروز تاریکتر از شب ٬ فردا را نمی دانم!
دیروز را مانده ام ٬ امروزم نیامده ٬ فردا...!
تمام نوشته هایم خط خط قدم هایی است که ناتوان ٬ به سویتشتابزده می آیند.
ولی بی فایده از ندیدن تو کوچه را بر می گردند. به امید فردایی کهنمی دانم...
صدای برگشتنی زمزمه ی کوچه می شود٬ دوباره٬ سه باره ٬ و چند باری شنیده
می شود ٬ ولی دیده نه...!
پژواک انتظاربود و بس! انتظاری ترسناکتر از تنهایی شبهای بی شبگردیکه
کابوسم می شدند.
دیگر تمام شدم!
سکوتی ممتد ٬ انتهای کوچه فریادم میزند که بیا!!! من می روم!
ولی کوچه بی پایان است! غرق در بینهایتِ کوچه...
دیگر خودم را نمی یابم.
خدانگهدارم!!![khodahafezi]
ما نه رندان ریاییم و حریفان نفاق
آن که او عامل سر است بدین حال گواست
فرض ایزد بگذاریم و به کس بد نکنیم
وانچه گویند روا نیست، نگوییم رواست
تو نیكی می كن و در دجله انداز كه ایزد در بیابانت دهد باز
ز هرچه گشت پدیدار در زمانه ، ندید
کسی به دیده دل خوشتر از پدیده عشق
قدح پر كن كه من در دولت عشق ---------جهان بخت جهانم گرچه پيرم
قراري بسته ام با مي فروشان ------------ كه روز غم بجز ساغر نگيرم
من از دست غمت مشکل برم جان
ولی دل را تو آسان بردی از من
نفس نفس اگر از باد نشنوم بویت
زمان زمان چو گل از غم کنم گریبان چاک
کجاست اهل دلی تا کند دلالت خیر
که ما به دوست نبردیم ره به هیچ طریق
قرار برده ز من آن دو سنبل رعنا
فراغ برده ز من آن دو نرگس محکول