نمایش نسخه قابل چاپ
من همونم که همیشه غم و غصه‌م بیشماره
اونی که تنهاترینه، حتا سایه هم ندارهاین منم که خوبیام‌و کسی هرگز نشناخته
اون که در راه رفاقت همه‌ی هستی‌شو باختههر رفیق راهی با من دو سه روزی همسفر بود
ادعای هر رفاقت واسه من چه زودگذر بودهر کی با زمزمه‌ی عشق دو سه روزی عاشقم شد
عشق اون باعث زجر همه‌ی دقایقم شداون که عاشق بود و عمری از جدا شدن می‌ترسید
همه‌ی هراس و ترسش به دروغش نمیارزیدچه اثر از این صداقت، چه ثمر از این نجابت
وقتی قد سر سوزن به وفا نکردیم عادت [golrooz][khejalat]
پاره‌ای از هستی
لاک پشت پشتش سنگین بود و جاده‌های دنیا طولانی. می‌دانست که همیشه جز اندکی از بسیار را نخواهد رفت. آهسته آهسته می‌خزید، دشوار و کُند و دورها همیشه دور بود. سنگ‌پشت تقدیرش را دوست نمی‌داشت و آن را چون اجباری بر دوش می‌کشید. پرنده‌ای در آسمان پر زد، سبک و سنگ‌پشت رو به خدا کرد و گفت: این عدل نیست، این عادلانه نیست. کاش پشتم را این همه سنگین نمی‌کردی. من هیچ‌گاه نمی‌رسم. هیچ‌گاه. و در لاک سنگی خود خزید، به نیت ناامیدی. خدا سنگ‌پشت را از روی زمین بلند کرد. زمین را نشانش داد. کُره‌ای کوچک بود و گفت: نگاه کن، ابتدا و انتها ندارد. هیچ کس نمی‌رسد؛ چون رسیدنی در کار نیست. فقط رفتن است. حتی اگر اندکی.. و هر بار که می‌روی، رسیده‌ای.. و باور کن آنچه بر دوش توست، تنها لاکی سنگی نیست، تو پاره‌ای از هستی را بر دوش می‌کشی پاره‌ای از مرا. خدا سنگ‌پشت را بر زمین گذاشت.. دیگر نه بارش چندان سنگین بود و نه راهها چندان دور. سنگ‌پشت به راه افتاد و گفت: “رفتن”، حتی اگر اندکی.. و پاره‌ای از خدا را با عشق بر دوش کشید.
http://www.asheghaneha.ir/wp-content...13/11/barg.jpg
اسمش را می گذاریم؛ دوست مجازی
اما آنسو یک آدم حقیقی نشسته؛
علایق خود را که نمیتواند مخفی کند.
وقتی دلتنگی ها و آشفتگی هایش را مینویسد !
وقت میگذارد برایم ... وقت میگذارم برایش؛
نگرانش میشوم..
دلتنگش میشوم..
وقتی در صحبت هایم، به عنوانِ دوست یاد میشود،
مطمئن میشوم که حقیقی ست ..
.
.
.
هرچند کنار هم نباشیم ،
هرچند صدای هم را هم نشنیده باشیم،
من برایش سلامتی و شادی آرزو دارم .
هر کجا که باشد...
http://images2.persianblog.ir/688238_TPrCOWVD.jpg
از اینجایی که..................................
من هستم ...............
تا اونجایی که................................
تو هستی...................
وجب به وجب دلم تنگ شده ..!
http://images2.persianblog.ir/688238_SWHc3nVl.jpg
گاهی وقتا...یه نفر باعث می شه
حس کنی ،
چیزی که تو رو روی زمین نگه داشته ؛
جاذبه ی زمین نیست ! http://images2.persianblog.ir/688238_Bxx1wrVp.jpg
هنوز کسی نمی داند که...http://upload7.ir/images/18787480872585502736.jpg
چوپان قصه هایمان دروغ میگفت تا تنهایی اش بشکند ..!.
.. آ آ آ آ آ آ آ آی مَردم !
گرگ گوسفندهای مرا هم خورد ..!
هی فلانی...! نردبان هوس را بردار ؛
از این جا برو ؛
با این چیزها قدَّت به عشق نمی رسد . عشق بال می خواهد ...ه
عاشق که میشوی!به این سادگیها نخواهند گذشت...
مواظب خودت باش
شبهای باقیمانده عمرت
http://images.persianblog.ir/592370_x6VXluE6.jpg
تا نباشد این جدایی ها ،کس نداند قدر یاران را ،کویر خشک می داندبهای قطره باران را...
گاهی اوقات آرزو می کنم ای کاش تک پرنده عاشقی بودم که میان صدها هزار پرنده بتوانم به قله بلند سرزمین هستی برسم و پرواز کان نغمه سر دهم که… من شیدای تو وعاشقانه دوستت دارم
- - - به روز رسانی شده - - -
دوستت ندارم به اندازه ی اقیانوس، . چون یه روز به آخرش میرسی . دوستت ندارم به اندازی خورشید، . چون غروب میکنه . دوستت دارم . به اندازی روت که هیچوقت کم نمیشه