دیشب خوابت رو دیدم ،
و داشتی در باغی قدم می زدی ،
و در اون باغی که قدم می زدی مرا صدا زدی ،
و گفتی زندگی ات در حال نابودی است به خودت بیا ،
و ناگهان از خواب پریدم و بیش از قبل دلتنگت شدم ،
کاش بودی و راهنمایی ام می کردی ،
تا با زندگیم بهتر کنار میومدم ،
یک چیزی رو می دونی که من دیگه خسته شدم ،بی حالم ، بدون هدفم،
و احتیاج به کمک دارم ،
و در آخر...
http://t3.gstatic.com/images?q=tbn:A...i914Cl7_7bA3Iy