3546
نمایش نسخه قابل چاپ
3546
3547
3548
3549
3550
3551
3552
پيشواي عزيزم;شايد به دعاهاي ما صلاح نباشد كه در فرجت تسريعي شود اما
اما اگر ديشب و امروز هرجا را بنگري براي عموجانتان ايرانيان و شيعيان عالم نوحه سرايي ميكنند و هر نوحه خواني هم وعده حضور شما در جمع عزاداران عمويتان را ميدهد.كاش از جانمان دريغي نداشتيم و هر روز براي عموجانتان ذكر مصيبت ميكرديم تا هيچ روزي مارا از سايه پربركتتان بي نصيب نگذاريد.
http://www.sistani.org/files/58,840.png
دست افشان پای کوبان می روم* بر در سلطان خوبان می روم
می روم بار دگر مستم کند* بی سر و بی پا و بی دستم کند
می روم کز خویشتن بیرون شوم* در پی لیلا رخی مجنون شوم
هر که نشناسد امام خویش را* بر که بسپارد زمام خویش را
با همه لحن خوش آواییم* در به در کوچه ی تنهاییم
ای دو سه تا کوچه ز ما دورتر* نغمه ی تو از همه پر شور تر
کاش که این فاصله را کم کنی* محنت این قافله را کم کنی
کاش که همسایه ی ما می شدی* مایه ی آسایه ی ما می شدی
هر که به دیدار تو نایل شود* یک شبه حلال مسائل شود
دوش مرا حال خوشی دست داد* سینه ی ما را عطشی دست داد
نام تو بردم لبم آتش گرفت* شعله به دامان سیاوش گرفت
نام تو آرامه ی جان من است* نامه ی تو خط اوان من است
ای نگهت خاستگه آفتاب* بر من ظلمت زده یک شب بتاب
پرده برانداز ز چشم ترم* تا بتوانم به رخت بنگرم
ای نفست یارومدد کار ما* کی و کجا وعده ی دیدار ما
دل مستمندم ای جان به لبت نیاز دارد* به هوای دیدن تو هوس حجاز دارد
به مکه آمدم ای عشق تا تو را بینم* تویی که نقطه ی عطفی به اوج آیینم
کدام گوشه ی مشعرکدام گوشه ی منا* به شوق وصل تو در انتظار بنشینم
ای زلیخا دست از دامان یوسف بازکش* تاصبا پیراهنش را سوی کنعان آورد
ببوسم خاک پاک جمکران را* تجلی خانه ی پیغمبران را
خبر آمد خبری در راه است* سر خوش آن دل که ار آن آگاه است
شاید این جمعه بیاید...شاید* پرده از چهره گشاید...شاید...
***حاج محمد رضا آقاسی***
3553
3554
3555