نه خانمی نباید سنگ دل بود
آدم همیشه باید خودش باشه ازاون قلبی که خدابهش داده وپرازصفت های خوبه استفاده کنه و مهربون باشه
بقیه کارهارو بسپاره به خدا
خدا خودش هیچکاریو بی جواب نمیذاره
نمایش نسخه قابل چاپ
بی لشکریم، حوصله شرح قصه نیست
فرمانبریم، حوصله شرح قصه نیست
با پرچم سفید به پیکار می رویم
ما کمتریم، حوصله شرح قصه نیست
فریاد می زنند ببینید و بشنوید
کور و کریم، حوصله شرح قصه نیست
تکرار نقش کهنه ی خود در لباس نو
بازیگریم، حوصله شرح قصه نیست
آیینه ها به دیدن هم خو گرفته اند
یکدیگریم، حوصله شرح قصه نیست
همچون انار خون دل از خویش می خوریم
غم پروریم، حوصله شرح قصه نیست
آیا به راز گوشه ی چشم سیاه دوست
پی می بریم؟ حوصله شرح قصه نیست
از سخن چینان شنیدم آشنایت نیستم
خاطراتت را بیاور تا بگویم کیستم
سیلی هم صحبتی از موج خوردن سخت نیست
صخره ام هر قدر بی مهری کنی می ایستم
تا نگویی اشک های شمع ازکم طاقتی است
در خودم آتش به پا کردم ولی نگریستم
چون شکست آینه، حیرت صد برابر می شود
بی سبب خود را شکستم تا بیننم کیستم
زندگی در برزخ وصل و جدایی ساده نیست
کاش قدری پیش از این یا بعد از آن می زیستم
آدمهاآنقدردورم زدند...!
که بعید نیست یکی ازهمین روزها میدانی را بنامم کنند.!!!
پـُـر شد آیینه از گل چینی
آه از این جلوه های تزئینی
گفته بودی چگونه می گریم
به همین سادگی که می بینی
سکه ی زندگی دو رو دارد
گاه غمگین و گاه غمگینی
شاخه های همیشه بالایی
ریشه های همیشه پایینی
عاقبت میهمان یک نفریم
مرگ ! با طعم تلخ شیرینی
سیگارم را اتش میزنم
اینجا زندگی یعنی
اتش زدن
تمام خواهشها و خواسته هایت
اتش میزنم
سیگارم را
تا
مجبور نباشم
خواسته هایم را
اتش بزنم
چه سخته میبین
ادمها
فقط بازیت میدن
و تو مجبوری سکوت کنی
"تمام "امن یجیب" های دلم را گره زده ام به کلماتت وروانه آسمان کرده ام..
من مطمئنم خدا تو را برای دلم نگه می دارد........"
گاهی لال می شود ، آدم . . .
حرف دارد ؛
ولی . . .
کلمه ندارد . . . !
[golrooz]
بر این سنگ چیزی ننویسید
یا فقط بنویسید
گیاهی دلواپس
که همه بره ها را گم کرده بود..