ثبت است به کار روزگارم
بر دیـده وظیفه ی تو دارم
نمایش نسخه قابل چاپ
ثبت است به کار روزگارم
بر دیـده وظیفه ی تو دارم
البته یادمه که تو این تاپیک هرموقع من اومدم ث گذاشتم این شعر رو هم دیدم[nishkhand]
اینو بیا
یکی رفت عمر تو امسال همچو پار عبث
چرا و چرا چنین گذرانند روزگار عبث
ااا ندیده بودم ببخشید فکر کنم ویرایشش میکنم[shaad]
ثــــــــــریا کرد با من تـیغ بازی
عطارد تا سحر افسانه سازی
حالا که دست به ث داری اینم بیا بینم
یکی دل سوخته و جان برافروخته فيض
هر چه بردیم بدان یار عبث بود عبث
اووووووووووووووا دیگه کتاب شعر که نیستم!!!
[tafakor]
ثـــوابت جمله حیران ایستاده
چو محکومان به هنگام زلـیفن
مطمئن نیستم ولی...ایشالا همین بود[nishkhand]
نماند صحبت اصحاب را دگر فيضي
مراست فيض همين صحبت كتاب لذيذ
http://rendanh.blogfa.com/cat-12.aspx
اینجا رو ببین همش شعره با ث....
ولی مقایسه که کردم من تعداد اشعارم که آخرشون ث داره از اینا بیشتره[nadidan]
ای بابا...........
خُب الان شما 2تا شعر حفظین هی بیتای اونا رو میگین[negaran]
ذهن فیروزه ای شعرم رایادتوسخت پریشان کرده
کلبه دورامـــــــــیدم رابازفکرهجران تو ویـران کرده [shaad]
[nishkhand]
هر که دارد شیوه نامردمی چون روزگار
از جفای مردمان در روزگار آسوده است
تا بود اشک روان از آتش غم باک نیست
برق اگر سوزد چمن را جویبار آسوده است
[nishkhand]نقل قول:
دوستان برای تشکر از دکمه ی تشکـــر استفاده کنید.
پست های تشکر اسپم محسوب میشوند.
(والبته مانع کسب اند)
الان این مانع کسبه؟