پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
solinaz
خب امروز روز خیلی افتضاحی بود
با مامانم کل وسایل خونه رو ریختیم بیرون!!!دستمال کشی.....از این ور ببر اون ور وسایلو همشو من انجام دادم!کمرم شیط شد!
به اتاقم که رسیدیم......وایییییییییییییی ییی........هرچی اشغال بریدیم بیرون بیشترش مااااااااااااااااااال اتاق من بووووووووووووووووووووود!!!
.
.
.گاهی موقع ها ادم خعلی دلش میگیره......من نمیدونم چرا امسال اینجوری شدم
یه روز شاد شاد روز بعدش زدم رو دست هرچی ادم افسرده و......هست!
الانم اینجوریم...تو خونه تنهای تنها نشتم پای کامیپوتر دارم گرییه میکنم!
به نظرم خودم دارم دیوونه میشم....
انگاری مشکل روحی روانی پیدا کردم!
یه وقتایی واقعا تصمیم به خود******میگیرم
دست خودم نیست دیگه یه روزاییی..
خیلی خیلی از زندگی کردن سیر میشم!
الان من اینو مینویسم بقیه نیاید به من هشدار و نصیحت و.....بگیدا!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
نه کار از ایین کارا گذشته!
خب درخواستم از شما اینکه اگر من بعدچهار روز نیومدم سایت(بخاطر این روزا میگم که معتاد سایت شدم)
بدونید که*********
همین......
همین جام از همه ی دوستام میخوام منو حلال کنن!
دوستان خوبم که مثل خواهرو برادر نداشتم دوستتون داااااااااااااااااااااااا اارم!شاید شما الان نتونین واقعا باور کنید!
مهشاد جان ابجی بزرگم خعلی ماهی.....دلسوزو مهربون....مطمئا بودم که میتونستم تمام رازامو بهت بگم!
مونا جان ببخشید سر قضیه همکار شدن اذییت کردم....عاشتقم!
و پونه جان و مرضیه جان ببخشید چند باربا موبایلم مزاحمتون شدم!اینا همش اثرات دیوونه شدنه!
خودتون میدونید با اسم گفتم!
تمام حرفامم جدی جدی بود!
خدافظ دوستان عزیزم
92/4/1
سلی ناز!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!! !!!!!!!!!!!!!
این چیه؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!هیچ کس نمییاد!!!!!!!!!!!!!!!!!!
پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)
اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد
منو ساقی بهم سازیم که بنیادش براندازیم
پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
سامان 14
سلی ناز!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!! !!!!!!!!!!!!!
این چیه؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!هیچ کس نمییاد!!!!!!!!!!!!!!!!!!
فرقی نمیکنه!
من.....
بیا پ.خ
- - - به روز رسانی شده - - -
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
سامان 14
سلی ناز!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!! !!!!!!!!!!!!!
این چیه؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!هیچ کس نمییاد!!!!!!!!!!!!!!!!!!
فرقی نمیکنه!
من.....
بیا پ.خ
پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
solinaz
فرقی نمیکنه!
من.....
بیا پ.خ
- - - به روز رسانی شده - - -
فرقی نمیکنه!
من.....
بیا پ.خ
خانومی چرا اینطوری شد نه میشه پ خ داد نه بازدیدکنندگان
پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
solinaz
فرقی نمیکنه!
من.....
بیا پ.خ
- - - به روز رسانی شده - - -
فرقی نمیکنه!
من.....
بیا پ.خ
ساره جونم من خواستم برات پیام خصوصی بدم نشد گذاشتم تو یادداشت های کاربریت!
باز کن صفحتو بابا اینچه کاریه آخه!!!!!
می خوای تا صبح نخوابم از استرس؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟
پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)
سلام آبجی کوچولوی من تو خوبی؟یه حرفایی زدی که خیلی ازات دلخور شدم>من اینارو تو سایت دیدم اما تو که نوشتی دوست داری همکار ما بشی؟!ما همکار ه دیوونه نمیخوایما؟!البته منظورم از خودمون دیوونه تره ها؟آدم اگه بخواد اینقد راحت شونه خالی کنه که الان جمعیت زمین به ادازه انگشتای دست نبود؟تو فکر میکنی بقیه مشکل ندارن؟تو بدون همه پشت این چهره خندان و شادشون غم های خیلی بزرگی دارن که شاید غم تو درمقابلش یه جک باشه؟آدم باید حواسش به خدا باشه و کاری نکنه که هم خدا ازاش ناراضی باشه و هم بنده خدا.من منتظرم که بهم پیام بدی؟آبجی کوچولو من که تورو از دوستام حذف کرده بودم ولی دیشب گل دادی و برگشتی؟من اینجا فقط یه آبجی کوچولو دارم اونم توییا؟
پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
solinaz
خب امروز روز خیلی افتضاحی بود
با مامانم کل وسایل خونه رو ریختیم بیرون!!!دستمال کشی.....از این ور ببر اون ور وسایلو همشو من انجام دادم!کمرم شیط شد!
به اتاقم که رسیدیم......وایییییییییییییی ییی........هرچی اشغال بریدیم بیرون بیشترش مااااااااااااااااااال اتاق من بووووووووووووووووووووود!!!
.
.
.گاهی موقع ها ادم خعلی دلش میگیره......من نمیدونم چرا امسال اینجوری شدم
یه روز شاد شاد روز بعدش زدم رو دست هرچی ادم افسرده و......هست!
الانم اینجوریم...تو خونه تنهای تنها نشتم پای کامیپوتر دارم گرییه میکنم!
به نظرم خودم دارم دیوونه میشم....
انگاری مشکل روحی روانی پیدا کردم!
یه وقتایی واقعا تصمیم به خود******میگیرم
دست خودم نیست دیگه یه روزاییی..
خیلی خیلی از زندگی کردن سیر میشم!
الان من اینو مینویسم بقیه نیاید به من هشدار و نصیحت و.....بگیدا!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
نه کار از ایین کارا گذشته!
خب درخواستم از شما اینکه اگر من بعدچهار روز نیومدم سایت(بخاطر این روزا میگم که معتاد سایت شدم)
بدونید که*********
همین......
همین جام از همه ی دوستام میخوام منو حلال کنن!
دوستان خوبم که مثل خواهرو برادر نداشتم دوستتون داااااااااااااااااااااااا اارم!شاید شما الان نتونین واقعا باور کنید!
مهشاد جان ابجی بزرگم خعلی ماهی.....دلسوزو مهربون....مطمئا بودم که میتونستم تمام رازامو بهت بگم!
مونا جان ببخشید سر قضیه همکار شدن اذییت کردم....عاشتقم!
و پونه جان و مرضیه جان ببخشید چند باربا موبایلم مزاحمتون شدم!اینا همش اثرات دیوونه شدنه!
خودتون میدونید با اسم گفتم!
تمام حرفامم جدی جدی بود!
خدافظ دوستان عزیزم
92/4/1
سلیییییییییییی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟جدی که نگفتی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)
امروز خیلی احساس تنهایی می کنم.مهدیه جون میخواد بره از سلی که خبری نیست.از ظهر تا حالا دارم اشک می ریزم.اصلا حالم خوب نیست...
پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)
بغض داره گلومو پاره میکنه.نمی خوام مامانم گریه هامو ببینه.تنهای تنها نشستم فکر کنم زیادی به این فضای مجازی و آدماش دل بستم....
پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)
سلام و عرض ادب.
به جای اینکه تاریکی را نفرین کنی شمعی روشن کن...شریعتی