آدم حسابی نیستم
اشتباه زیاد دارم
کامل هم نیستم
حتی غیرمعمولی هم نیستم
بعضی وقتا دیوونم
شایدم همیشه ولی حداقل خودمم و خودم رو شبیه فرد دیگه ای نکردم
نمایش نسخه قابل چاپ
آدم حسابی نیستم
اشتباه زیاد دارم
کامل هم نیستم
حتی غیرمعمولی هم نیستم
بعضی وقتا دیوونم
شایدم همیشه ولی حداقل خودمم و خودم رو شبیه فرد دیگه ای نکردم
بهترینم
ای دوست
من برایت دلتنگ میشوم هر روز....
مشکل از خود ماست
واسه کسی که یه قدم واسمون برمی داره
دو کیلومتر می دویم
شبی که زجه های من ...بگو که گوشت با منه.... ببین که زخمای تنم شاهد حرفای منه.... ای خدا دلگیرم ولی احساس غم نمیکنم....چون با توام پیش کسی سرمو خم نمیکنم....
smilee_new1 (11)
شیشه های شکسته تعویض می شوند …
پل های شکسته ، تعمیر …
آدم های شکسته ، فراموش !!!
کاش میشد مثل یک “در” به رفتن و آمدن آدمها عادت کنیم …
خدایا هوا بارانی شده اما دل من هنوزم همون کویر خشکی هست که بود...
بعضی وقتا هر چی هم به خاک آب بدی بازم تشنه میمونه ...
به شکل خاصی آب رو میبلعه ... دیگه خاصیتش رو از دست داده ..
و شاید ارزشی نداشته باشه ، درسته شایه درختی ازش بار نیاد
اما دلش خوشه که بعضیا بوی خاک تازه رو دوست دارن...
انتظار را از کوچه های بن بست بیاموز که دلخوش به تماشای هیچ رهگذری نیستند !
چشم به راه آمدن کسی می نشینند که اگر بیاید ، ماندنیست …
- - - به روز رسانی شده - - -
بارالها …
“زخم”ها ، “رحم” میخواهند …
فقط این دو نقطه را بردار …
کوچیک بودیم میگفتن آن مرد در باران آمد و غافل از اینکه تا آن مرد نیاید باران نمی بارد ...
سهراب گفتی:" زیرباران باید رفت...
چشمها را باید شست...
جور دیگر باید دید
" چشمها راشستم باز همان را دیدم جز دو رنگی و دروغ جز غم و غصه و تلخی هیچ به چشمم نرسید.
پس چه شد آن همه توصیف قشنگت سهراب.
دورهء تلخ فریب دورهء رنگ سیاهی ایست سهراب.
دورهء این همه نامردی هاست.
تو اگرمیدانستی! دل آسمان هم از دست بشر می گرید؟
باز سر می دادی زیر باران باید رفت؟