در یک هوای سرد
در یک هوای سرد پس از باران
مردی رمیده بخت
با سرفه های سخت
دیدم که پهن می کرد
عریانی خودش را
روی طناب رخت
تهران - 54/9/23
نمایش نسخه قابل چاپ
در یک هوای سرد
در یک هوای سرد پس از باران
مردی رمیده بخت
با سرفه های سخت
دیدم که پهن می کرد
عریانی خودش را
روی طناب رخت
تهران - 54/9/23
تور
صبح سیم اندام
در کنار حوض
هر چه بر تن داشت ، دور انداخت
نغمه ی مرغان بازیگوش
باغ را در شوق و شور انداخت
دود و داد صد موتور ، ناگاه
روی صبح و نغمه تور انداخت
تهران - 55/2/14
مهتاب نامه
مهتاب
دامن به دست دارد و در دشت
می گردد و برنج می افشاند
مهتاب را که خوب ترین بانوست
آب غلیظ شالیزار
تا زانوست
مهتاب
دم پائی مرا پوشیده
رفته کنار ساحل
مهتاب
در قایقی نشسته و تورش را
انداخته در آب
چلندر نوشهر - 55/4/16
قلیان
پک به قلیان می زنم
شعر
غلغل می کند
روی قلیان
طبع من گل می کند
تهران - 55/12/10
درخت
در کنج پیاده رو درختی
با دست دراز و قامت خم
می گفت به عابری شتابان :
_ در راه خدا به من کمک کن
تهران - 56/1/6
مستی و راستی
شاپورخان می گوید :
_ وقتی که مست مستم
_ تازه
یک آدم معمولی هستم
تهران - اردیبهشت 56
اشک و خنده
دلشان می خواست
چشم مردم را گریان بینند
گاز اشک آور را ول کردند
خنده اور بود
تهران - شهریور 57
جدول
یک نفر در میان آتش و دود
جدول روزنامه حل می کرد
تهران - شهریور 57
گمشده
صاحب عکس فوق ، گم شده است
رفته از خانه و نیامده است
مادرش گریه می کند شب و روز
صاحب عکس فوق
چشمهایش درشت
دستهایش همیشه مشت
صاحب عکس فوق ، با خونش
روی اسفالت می کشد فریاد
سینه اش باغ لاله های غریب
صاحب عکس فوق
در خیابان آرزو جان داد
می روم پیش مادرم امروز
تا بگویم :
_ صاحب عکس فوق ، من هستم
تهران - 57/7/5
سه صحنه
1
نوشته بود سر کوه : زنده باد فلان
2
نشست برف و حجابی کشید بر سر کوه
3
غریو مردم ده : زنده باد برف !
مراغه - 50/11/8