باد
باد آمد هو هو هو
در این سو ، در آن سو
بوسید او رویم را
درهم ریخت مویم را
دور من می چرخید
خندیدم ها ها ها
او خندید هو هو هو
هو هو خواند من خواندم
او رفت و من ماندم
هو هو هو ، هو هو هو
هو هو هو ، هو هو هو
نمایش نسخه قابل چاپ
باد
باد آمد هو هو هو
در این سو ، در آن سو
بوسید او رویم را
درهم ریخت مویم را
دور من می چرخید
خندیدم ها ها ها
او خندید هو هو هو
هو هو خواند من خواندم
او رفت و من ماندم
هو هو هو ، هو هو هو
هو هو هو ، هو هو هو
بارون
وقتی میاد فصل خزون
ابرا میان تو آسمون
بارون میباره ، بارون میباره (2)
وقتی که بارون می باره
هر کی پا بیرون میذاره
یه چتری داره ، یه چتری داره (2)
وقتی که بارون بند میاد
ابرا سوار باد میشن
میرن دوباره ، میرن دوباره (2)
بارون بارونه ، بارون بارونه (2)
جوجه
جوجه جوجه طلایی
نوکت سرخ و حنایی
تخم خود را شکستی
چجوری بیرون جستی
گفتا جایم تنگ بود
دیوارم از سنگ بود
نه پنجره نه در داشت
نه کس ز من خبر داشت
یهو دادم یک تکان
مثل رستم پهلوان
تخم خود را شکستم
هم اکنون بیرون جستم
تابستون
به به به تابستون
از راه رسیده اکنون
به به به تابستون
از راه رسیده اکنون
شادی کنید بخندید
که رفت بهار خندون
حالا باید چیکار کرد
از پنجره نگاه کرد
نگاه کنید به دریا
موج قشنگ و زیبا
میوه ها
این میوه های رنگارنگ
خوش آب و شیرین و قشنگ
بعضی هستند خیلی درشت
بعضی قد بند انگشت
قبل از غذا ، بعد از غذا
ما می خوریم با دل و جان
میوه ها ویتامین دارن
طعم ترش و شیرین دارن
این شعر رو الان گفتم هرکی هم بگه زشته هم باهاش قهر میکنم[bamazegi]
اتل متل یه انگور
افتاد تو لونه زنبور
خاستم برم بردارم
آبجیم اومد کردم دور
با مهربونی و صبر
با لطافتی مث ابر
گفت که خطر داره برات
زود دوری کن از حشرات
که نیش دارن
نیش میزنن
جسمتو آتیش میزنن
دختر خوبم.....ناز و عزیزم.....پسر ریز و تر و تمیزم
آفتاب سر اومد....مهتاب میتابه
بچه ی کوچیک.....آروم میخوابه
لا لا لا لایی لا لا لا لایی.... لا لا لا لایی
بادومه خونه.....پسته ی خندون
صورت ماهت ....گل تو گلدون
چقدر شیرینی....قند تو قندون
برات میخونم....از دل و از جون
لا لا لا لایی......لا لا لا لا لایی
چیک و چیک و چیک صدای بارون ....داره میباره از تو آسمون
شبنم میزنه رو گل و ریحون....خدای خوبم .....ممنونم ممنون
تیک و تیک و تیک ساعت بیتابه.....خاله قورباغه توی مردابه
واسه بچه هاش قصه میخونه...خوابشون میاد.....اینو میدونه
شب تو آسمون ماه هم خوابیده
لحافی از ابر رویش کشیده
از توی جنگل ازون پایینا
صدایی میاد صدایی تنها
ماه مهربون دستش میگیره، یه چتره ابری، تا پایین میره
لا لا لا لایی تق و تق و تاق دارکوبه بخواب بی نوره چراغ
لا لا لا لایی جیک و جیک و جیک باید بخوابی گنجشک کوچیک
لا لا لا لایی گردوی غلتون وقت خوابته سنجاب شیطون
لا لا لا لایی لا لایی لا لا بچه ها شده وقت خواب حالا
رو بالش نرم لحاف رنگین همه ببینین خوابای شیرین
لا لا لا لالایی لا لا لا لایی
قور و قور و قور صدا آشناست، از توی برکه، قورباغه اونجاست
برگ نیلوفر جای خوابشه بالش نداره هی بیدار میشه
ماه مهربون دلش میسوزه از یه تیکه ابر بالش میسوزه
بچه قورباغه آروم میخوابه باز تو آسمون مهتاب میتابه
لا لا لا لایی لا لایی لا لا بچه ها شده وقت خواب حالا
رو بالش نرم لحاف رنگین همه ببینین خوابای شیرین
مادربزرگ
مادربزرگ وقتی اومد خسته بود
چارقدش رو دور سرش بسته بود
صدای کفشش که اومد دویدم
دور گلای چارقدش پریدم
بوسه زدم روی لپاش
تموم شدند خستگیاش
پدربزرگ
بابابزرگ چه پیره
الهی هیچ وقت نمیره
عینک داره با عصا
قصه میگه با ادا
خوشحاله مثل بنده
با ریش سفیدش میخنده
دست میکنه تو سینی
به من میده شیرینی
خوشحاله مثل بنده
با ریش سفیدش می خنده