حالا عربی خوندم ... ولی حس مرور نیست ، اصرار نکنین لطفا !
حالا شاید صبح مرور کردم
نمایش نسخه قابل چاپ
حالا عربی خوندم ... ولی حس مرور نیست ، اصرار نکنین لطفا !
حالا شاید صبح مرور کردم
ساعت چه زود میگذره .امروز متوجه نشدم چه جوری گذشت اما از سرچ هام راضی بودم .
ساعت تو نت گم میشه .
حالا دارم به این فکر میکنم که چقدر روزایی خوبی رو پشت سر گذاشتمو نفهمیدم.کاش اون روزا برمیگشتن کاش...
حالا اینو میخوام به شما بگم که آدم زندگی رو به بیخیالی درباره این افراد بگذرونه خودشو جونش در امان میمونه.حالا خودم الان چند روزه که دلم بدجور گرفته خدایی که اون بالاست شاهده که من کم کم دارم از توان میفتم
هنوز نگران نتيجه اشياي مكشوفه از حفاري هستم چرا جواب ازمايشگاه اينقدر دير معين ميشه
مطمنم اشياي بسيار پر قدمت هستن....
و اينكه مقاله براي تيرماه اماده ميشه
و اينكه صعود به كوه دماوند ميتونه بسيار عالي برنامه ريزي بشه
الان همه اينا تو ذهن من هست...
من الان حرفي ندارم و اينجوري هستم فقط[nishkhand]
من امروز سر جلسه امتحان فقط خندیدم
زبان تخصصی بود
جالب اینه که بخش تخصصیشو میدونستم ولی لغات زبان عمومی را نه
امروز چه روزی بود!!!
سر امتحان مخم سوت کشید.(شیمی)
خیلی سوالارو سخت طرح کرده بود...
امروز كلي كار داشتم ...
صبح يكي از ارباب رجوع ها خيلي نازنين بودsh_omomi52 كه اخلاقش بسيار عالي بود sh_omomi69و با آرامش كامل وارد اتاق شد و [nadidan][tahavoo]sh_omomi52sh_omomi52sh_omomi52
صبح اول صبح روز ما رو خراب كرد و اينطوري رفت روي اعصاب ما sh_omomi95sh_omomi95
خلاصه [asabani]
الان هم دارم مي رم خونه sh_varzeshi14