آيا بشقاب پرندهها واقعيت داشته و ماهيت فيزيكي دارند ؟
اولا حكايت بشقاب پرندهها حكايت چوپان دروغگو است ، براي اينكه عدهاي آنقدر دروغ و قصه موهوم تحويل مردم دادهاند كه اكثر انسانها حاضر به قبول واقعيتها در مورد بشقاب پرندهها نيستند و با شك و ترديد به موضوع مينگرند ، دوما وجود و عدم وجود بشقاب پرندهها در زندگي بيشتر مردم عادي بيتاثير است و آنها لزومي جهت توجه به اين موضوع را ندارند مگر براي سرگرمي آنهم در برنامههاي تلويزيوني و سينما و يا بازي هاي كامپيوتري و .... ، براي اينكه انسانها از مواد غذايي تغذيه ميكنند نه از بشقاب پرندهها و لزومي هم ندارد كه با مردم عادي در اينچنين مواردي گفتگو و بحث كرد براي اينكه آنها هيچ علاقهاي هم به اينچنين موضوعاتي ندارند زيرا تا حد كافي در زندگي خود مشكلات دارند و اين ضربالمثل قديمي كه " به فكر نان باش كه خربزه آب است " ، ولي دانستن اين موضوعات براي بعضي از اشخاص منجمله خلبانان و فرماندهانشان و مسئولان كنترل پرواز و همچنين فضا نوردان مسئلهاي حياتي است كه در اين رابطه آنها آموزشهاي محرمانهاي را پشت سر ميگذارند براي اينكه آشكار شدن بعضي از حقايق ميتواند پيامدهايي را در جامعه به دنبال داشته باشد كه براي اكثر حكومتها و دولتها خوش آيند نيست ، سوما عدهاي از انسانها خود را عقل كل و برترين و هوشمندترين موجودات هستي ميدانند كه وجود بشقاب پرندهها را با ماهيت واقعي خودشان در تناقض مييابند و همواره سعي در انكار اين پديدهها را دارند و در كل اين موضوع بيشتر به سياستمداران مربوط ميشود تا محققين و دانشمندان ، براي اينكه فعلا گرانش سياره زمين بزرگترين مانع براي سفرهاي فضايي انسانها است و اين موضوع توسط فيزيكدانان كاملا قابل درك و احساس است و آنها از حقايق باخبر هستند ، چهارما بعضي حكومتها و قدرتها خود را قويترين موجودات هستي ميدانند و با آشكار شدن توانايي هاي بشقاب پرندهها و سرنشينانشان ، اعتبار آنها لكه دار ميشود و سعي ميكنند هميشه تحقيقات و شواهد در اين مورد را مخفي و محرمانه نگه دارند و اگر موضوعي دستگيرشان شد صرفا خودشان بهره بردار باشند نه ديگران ، اينگونه مطالب فوق سري محسوب ميشود و در حيطه دستگاههاي امنيتي طبقه بندي ميشود ، البته ما بايد به اين موضوع بخصوص فقط از ديد علمي بنگريم براي اينكه شناخت پديدههاي فيزيكي ، ميتواند كمك شاياني در پيشبرد آگاهيها و دانش بشري داشته و صد البته تاثيرات مهمي در نحوه زندگي انسانها دارد و دير يا زود حقايق آشكار ميشوند و شايد زماني فرا رسد كه انسانها مجبور باشند با سرنشينان بشقاب پرندهها همزيستي مسالمت آميزي داشته باشند . چنين به نظر ميرسد كه آنها با انسانها در مورد اكوسيستم سياره زمين شراكت دارند براي اينكه آنها بعد از جنگ جهاني دوم و اولين انفجار هستهاي ، بيشتر مشاهده شده و بيشتر از همه با انسانها بر سر مسئله آلودگي محيط زيست درگير شدهاند و شايد انسانها در حال وارد كردن بزرگترين صدمه و لطمه به ادامه نسل و تداوم حيات آنها هستند و خود انسانها از اين موضوع غافلند كه در راه نابودي خود نيز قدم بر ميدارند و چنين به نظر ميرسد كه انسانها كبوتراني هستند كه در آشيانه عقابها تخم گذاشتهاند . آنها نسبت به دو فعل انسانها همواره حساسيت خاصي دارند 1- تحقيقات و فعاليتهاي هوا و فضا 2- تحقيقات و فعاليتهاي هستهاي ، و بيشتر از همه جا در اين دو مكان يعني جايي كه تحقيقات و فعاليتهاي هوا و فضا و تحقيقات و فعاليتهاي هستهاي انجام ميشود ، حضور دارند . جالب است بدانيم كه تنها كشورها و حكومتها براي يكديگر در تحقيقات و فعاليتهاي هوا و فضا و هستهاي مشكل و محدوديت ايجاد نميكنند بلكه در كل بشقاب پرندهها و سرنشينانشان بزرگترين مانع سر راه انسانها هستند و چنين به نظر ميرسد كه آنها هرگز نخواهند گذاشت تا پاي انسان به فضا گشوده شده و انسانها بر كيهان مستولي شوند . بهترين راه براي انسانها در اين مورد بخصوص ، واقع گرا بودن و مواجه شدن با حقايق از راه و شيوه عقلاني درست و علمي است چرا كه انسانها با موجودات فوقالعاده باهوشي سرو كار دارند و صد البته اتخاذ شيوههاي نادرست ميتواند براي انسانها بسيار مخاطره آميز باشد يعني شروع جنگي كه از روز قبل شروع آن ، انسانها شكست خورده ميدان هستند و در نهايت صدمهاي به چوپان دروغگو وارد نمي شود و اين گوسفندان هستند كه طعمه گرگها ميشوند .
موضوع جالبتر اين است كه انسانها در بيشتر موارد توانايي درك و توجيه پديدههاي فيزيكي مشاهده شده از يوفوها را ندارند و بنابه اين اصل به اين نتيجه ميرسند كه آنها وجود ندارند و صرفا زاييده خيال و توهم هستند براي اينكه ممكن نيستند . شايد اين مسئله به نوعي واكنش دفاعي شخص در مقابل جنون و براي بقاي هوش و عقل لازم باشد . اگر در آينده وجود يوفوها براي بشريت مسلم و اثبات شود ، آن روز ، روز تنزل انسان از مقام موجود فوق هوشمند و با شعور به مقامي با هوش و شعور متوسط است و به خاطر همين مسئله ، تحقق موجوديت آنها براي بشريت زياد خوشآيند نيست .
سخن آخر اينكه سعي ميشود مطالب اين مبحث جنبه فيزيكي داشته باشد نه سياسي ، اجتماعي و ...... كه در نهايت ميتوانيم نتيجه بگيريم كه با شناخت ساختار فيزيكي كهكشانها ميتوان به ساختار فيزيكي بشقاب پرندهها پيبرد و بر عكس اين موضوع نيز ممكن است . البته اقدام به ساختن بشقاب پرنده توسط انسان ميتواند بسيار خطرناك باشد ، مثل اين است كه كسي سرش را وارد كندوي عسل كند ، در اين مورد بخصوص هجوم و حمله يوفوها چنين به نظر ميرسد كه گروهي و دسته جمعي باشد ، يعني آنها مثل ملخها لشكر كشي ميكنند و آسمان منطقه را آكنده از بشقاب پرنده ميكنند . همانطور كه اشاره شد شواهد نشان داده است كه يوفوها تمايل چنداني به تحقيقات هوا ، فضا و هستهاي انسانها ندارند و همواره انسانها را تحت نظر گرفته و در بعضي از موارد اقدام به سرقت اشخاص و وسايل و خراب كاري در تجهيزات هم كردهاند . خيلي از كساني كه در اين رابطه مشغول تحقيقات بوده و به نتايجي هم رسيدهاند ، ناگهان ناپديد و مفقودالاثر شدهاند كه تا به امروز كاملا مشخص نشده است كه انسانها در اين كار دست داشتهاند يا يوفوها . و صد البته كه فعلا چيز مهمي دستگير ما نشده است تا خطري مواجه ما باشد و انشا الله خطري هم شما را تهديد نميكند براي اينكه كنجكاوي ، مطالعه و برسي علمي جرم و خطا محسوب نميشود و همه اين موضوع را ميدانند حتي خود يوفوها و مسئله مهم استفاده از علم و دانش در راه درست و سالم است و شايد از راه شناخت ساختار كهكشانها و بشقاب پرندهها بتوان به غايله بحران انرژي و آلودگي محيط زيست در ميان انسانها خاتمه داد و در نهايت خود يوفوها وارد معامله شوند ، چرا كه شناخت اين پديده تنها جنبه ساختن تجهيزات جنگي ندارد و صد در صد موضوعي كاملا علمي و فيزيكي است .