ممنون.
خودم فکر میکنم بخاطر حساسیت به ادویه خاصی باشه.
قبلا این طوری شده بودم
ولی تا حالا صورتم کهیر نزده بود.
نمایش نسخه قابل چاپ
آری آری زندگی ریباست
زندگی
اتشگهی دیرنده پا برجاست
گر بیفروزیش
رقص شعله اش در هر کران پیداست
ورنه خاموش است و خاموشی گناه ماست ...
اصلا شرایط روحیه خوبی ندارم
این اولین تعطیلات تابستونیه که حال وحوصله هیچ جایی رو نذارم صب تاشب توخونه م هیچ کاری نمیکنم
نمیدونم چرا همیشه اون طرز فکری که ازش خوشم نمیاد ادم ها راجبم میکنن
بخدا من اون قصدونداشتم بخداااااااااااا
چندروزه هی اهنگ دنیای ارزوی ابی رو که گوش میدم گریه م میگیره کاش میشد ی فرصت دیگه بهم بده
و اینک دستپخت م.محسن برای همسر عزیزتر از جانش!!!
دیدن یه دوست واقعی بعد سه ماه.
برگشتن به جایی که یه زمانی بیش اوقاتتو اونجا میگذروندی یه حس عجیب به آدم میده
خدایا شکرت بابت این همه اتفاقات خوب
و راهی که پیش روی من قرار دادی
اه اه
حالم از این بی عدالتیا بهم میخوره
اون دنیا چه خبر میخواد بشه؟سر این حق الناس...
این مدت دلگرفته وبی عصاب بودم[nishkhand]اما بلاخره بعد یک مدت برگشتم به حالت طبیعی.
حالا بازم اگرخدا بخواد هستم تا اونجایی که عمر کفاف بده.
اما.........
یک مشکل هست. خیلی ارز دوستان دیگه نیستن واین باعث ناراحتی