هیچ کس برایت از صمیم دل
دست دوستی تکان نمیدهد
[negaran][nadanestan]
نمایش نسخه قابل چاپ
هیچ کس برایت از صمیم دل
دست دوستی تکان نمیدهد
[negaran][nadanestan]
دوش مرا حال خوشي دست داد
سينه ما را عطشي دست داد
نام تو بردم لبم آتش گرفت
شعله به دامان سياوش گرفت...
تکیه بر دوست مکن محرم اسرار کسی نیست /
ما تجربه کردیم کسی یار کسی نیست
تا سر نکنم در سرت ای مایهی ناز
کوته نکنم ز دامنت دست نیاز
هرچند که راهم به تو دورست و دراز
در راه بمیرم و نگردم ز تو باز
زندگي زيباست اي زيبا پسند
زيبه انديشان به زيبايي رسند
در محفل خود راه مده همچو مني را
افسرده دل افسرده كند انجمني را
ابر آمد و باز بر سر سبزه گریست
بی باده ارغوان نمیباید زیست
این سبزه که امروز تماشاگه ماست
تا سبزه خاک ما تماشاگه کیست
تهمتن چنين گفت پاتسخ به اوي
كه اي بيهوده مرد پرخاش جوي
تو مرا سوزی و من سوزم از این غم که مباد
بــاد بیرون بَرَد از کـوی تــو خـاکستر مـن
ناكرده گنه در اين جهان كيست بگو
آنكس كه گنه نكرد و چون زيست بگو
من بد كنم و تو بعد مكافات كني
پس فرق ميان من و تو چيست بگو