پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)
منی ک تا دو هفته پیش روزی حداقل با 10نفر در ارتباط بودم . اینروزا غیر خونوادم دیگه با هیشکی در ارتباط نیسم
باورم نمیشد حتی طاقت بیارم .ولی در عین ناباوری الن عادت کردم !!!
چ روال زندگی من .مدام در حال تعغییره ...
من دیروز . من امروز . من فردا ....
خدایا خودت راهمو بکش .هرچی بکشی شکرت[golrooz]
پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)
خدارو شکر
خداکنه ناراحت نشه
پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)
خداروشکر اولین برف امسال دیدم از دیشب یه برفی داره میباره که نگوووووووووووووو
الانم داره به شدت میباره حدود 5 کیلومتر پیاده روی کردم هر کی با ماشین میاومد یه بوق میزد منم میگفتم نه نه میگفتن این دیوانست!!!!!!!!!!عاشق برفم.
حالا فردا هم برف ادامه داره!!!!!!!!!!!خداروشکر این اواخر هر چی میخوام هر چی دلم میخواد میبینم!!!!!
پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)
برف زیادی باریده و دانشگاه هم تعطیله.....دارم میرم سرسره بازی اگه حیاط مجتمع خلوت باشه....[shaad]
پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)
عجب اومدم از وضع ابو هوای اینجا بنویسم دیدم همه....
خب...اینجام صبح تگرگ اومد....یکی از بچه ها توهم زد وسط کلاس گفت بچه هااااااااااااا داره برف میاد!!!
مام خب امسال کلا تهران برفو ندیدیم...هول زدیم به سمت پنچره ها.....ندید بدید!یه صداییم داشت....شب شد و.....![sootzadan]
زنگ خورد....اومدیم بیرون دیدیم خبری نیست...یه کم زمین خیسه...یه گوشه هایی از حیاط دونه های ریز یخ مانند یافت میشه...افسرده برگشتیم داخل کلاس باز...همش یه مین بود...تا اومدیم تو حیاط قطع شد![bihes]از دیروز تا حالا فقط بارونه...!
من برف میخوام...[afsoorde]دلم برای زمین سفید پوش تهران تنگ شده...[narahat]
پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)
خدا خودش به دادم برسه
روز اول کاریم به رئیسمون میگم 4 روز مرخصی میخوام با اسم شما برم جشنواره میگه همچین چیزی امکان نداره
فک کنم 22 ماه از تمام جشنواره ها و همایشات عقب میفتم [negaran]
پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)
ابرهایی
از
آسمان
آه هایی
از دلِ
ما
می
گذ
ر
د
.. .
پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)
پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)
درد من، درد فراق است، خدایا کم نیست / اشکهایم بجز از فراق و غم و ماتم نیست
بر دل غم زده و بغض پر از فریادم / بجز آن لطف نگاه برادرم مرهم نیست
دلم خیلی گرفته......خونه رو بدون داداشم نمی تونم ببینم....http://www.nowaroos.com/images/smilies/new/crying.png
*******************************************
با اینکه هم خندیدم هم ناراحت بودم اما خداروشکر یکم برف امسال تو شهرمون دیدم.
پاسخ : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)
احساست رو به هر قیمتی
بکش!
خاکستر کن!
ولی غرورت رو نشکن!
غرورت رو به باد بدی
تمام میشی
بی معنی میشی
میمیری!