بین خودمون باشه
ولی ...
دلم بازم برات تنگ شد
نمایش نسخه قابل چاپ
بین خودمون باشه
ولی ...
دلم بازم برات تنگ شد
هرگز حسرتی در هیچ کجای دنیا اینچنین یکجا جمع نمیشود که در این سه واژه کوتاه
او دوستم ندارد
دلم به صورت مداوم
نه بریده بریده ها
مداوم واست تنگه...
حالم بده،
مغزم کار نمیکنه دکتر میگه 2 راه دارم،
یاICU
یاI See you
تو صبح باش!!!
من تمام شب های تاریخ را تاب می اورم !!
- - - به روز رسانی شده - - -
یه قانون مهم هست که میگه:
اونی که تو خیالمونه بی خیالمونه
من یک دشت سپید که به دریای سیاه
غم دل برورقی می نگارد گاه گاه
شاید از فرط سکوت شده فریاد قلم
بهترین ساز ونوا بهر این دل که به غم
شده همخانه به عمر شدم از غم دلگیر
دگر از بی رنگی آهم شده دلگیر
تن این دشت سپید خسته از تیرگی است
دگر این دم به امید لب به گفتن در بست
شاید این است هنر قلمی بشکسته
گوید از شهر تهی آدمی دلخسته
شعر خودمه[tashvigh][tashvigh]
نرسیده به بعضی خاطره ها .....
باید بنویسیند:
آهسته به یاد آورید....
.
.
.
خطر ریزش اشك
- - - به روز رسانی شده - - -
مي گويند : شاد بنويس
نوشته هايت درد دارند
و من ياد دخترکی می افتم ، که با ويولونش
گوشه ی خيابان شاد ميزد
اما با چشمهای خيس!!!!
ماسه ها فراموش کارترین رفیقان راهند!پا به پایت می آیند،آنقدر که گاهی سماجتشان درهمراهی حوصله ات را سر می برد،اما کافی است تا اندک بادی بوزد یا خرده موجی برخیزد،تا رد پایت برای همیشه از حافظه ضعیفشان پاک شود!!!من از نسل ماسه نیستم...از نسل صدفهایم،صدف هایی که به پاس اقامتی یک روزه در دریا،تا دنیا دنیاست صدای دریا را برای هر گوش شنوایی زمزمه می کنند....
بچه بودیم دخترا عاشق عروسک بودن و پسرا عاشق مردای قوی ....بزرگ شدیم دخترا عاشق مردای قوی شدن و پسرا عاشق عروسک ....
- - - به روز رسانی شده - - -
بچه بودیم دخترا عاشق عروسک بودن و پسرا عاشق مردای قوی ....بزرگ شدیم دخترا عاشق مردای قوی شدن و پسرا عاشق عروسک ....
ای عشق به شوق تو گذر می کنم از خویش
تو قاف قرار من و من عین عبورم
بگذار به بالای بلند تو ببالم
کز تیره نیلوفرم و تشنه نورم