پاسخ : معماران برجسته ی دنیا
تویو ایتو TOYO ITO
تویو ایتو «باد» را به عنوان شعارخود انتخاب کرده است؛ بدون هیچ زیاده گویی، معماری او به زیبایی باد را به تصویر می کشد. سَبُکی ، لحظهای بودن، تا حدودی به حال خود رها بودن، موجودیتی که احساس نمیشود (کم رنگ)، اینها همگی مشخصاتی شایسته ای برای معماریی «باد» گونه است. حقیقتا او از ابتدا به حرکت باد توجه خواصی داشته و هرچه آثارش نو تر می شود می توان دید که او زبردستانه تر ازباد استفاده می کند.... البته استفاده ازباد نه به معنای واقعی آن، بلکه درمعنایی رویاگونه، هماهنگ، ساده و انتزاعی، بیشتر تحسین برانگیز است!
http://markb-photo.que.jp/images/061027-02-22.jpg
بعد از لویی کان که از معماران فریور مکتب مدرنیته بود، دوران پست مدرن آغاز می شود؛ نهضتی برای مقابله با سیستم و نوع نگاه معماری مدرن، تلاش بر این بود که ادبیات کهن معماری که مدرنیته برچسب «ممنوع» روی آنها زده بود، ترویج و آزاد شود. بنابراین در این فعالیتها هیچ ادبیات جدیدی خلق نشد! در عوض نسل بعدی معماران نمایش جدیدی از معماری را آغاز می کنند که ایتو هم از رهبران این نسل است
http://mocoloco.com/archives/container_inax_tokyo.jpg
اگر «باد» (یکی از اصول معماری ایتو) به عنوان اصلی منفرد مطرح شود، شاعرانه است، حتی میتوان در آن نواهایی زیست محیطی نیز احساس کرد، ولی معنای آن به این روشنی نیست؛ با اینحال اگر «باد» را در مقابل «ماشین» (اساس معماری اوایل قرن 20 ) قرار دهیم معنای آن بسیار واضح می شود.
«ماشین» نماد عقلانیت است ولی « باد» نامریی بوده و غیر قابل اعتماد است؛ با دیدی دیگر، باد گاهی قوی و گاه ضعیف است، گاهی از غرب می وزد گاهی از شرق، به زبانی واضحتر، قابلیت آن را دارد که شرایط مختلف را به نمایش بگذارد. ارتباط نزدیکی با زندگی ما دارد ولی کنترل پذیر نیست. ماشین یک سیستم بسته و قابل برنامهریزی است، ولی عوامل ایجاد باد بسیار زیاد است، سیستمی باز دارد با کنترلی محدود!
http://www.dexigner.com/forum/upload...1130691847.jpg
از لغت ماشین پی به مجموعه ای که از اجزا (اجسام) مختلف تشکیل دهنده که مابین آنها ارتباطی حساب شده است می بریم. درضمن کاربردی بودن کل مجموعه را نیز میفهمیم؛ به همین دلیل وقتی می گوییم که بهمانند «ماشین» ارتباط جزء با کل را بیان کرده ایم. درمقابل آن باد یک حالت و یا فعلی برای هوا است، باد «مکان جریان» (field) را نشان می دهد. باد به مکان ساختمان یعنی مرزهای آن محدود نمی شود و بدون محدودیت است. موقعیت باد تابعی از زمان است. البته «باد» هم به مانند ماشین کارایی دارد و می توان کارایی آن را هم «کار کردن» نامید. ولی کارکردن «باد» به مانند ماشین ثابت و قابل اعتماد نیست.
تویو ایتو را می توان در میان آن دسته از معماران قرار داد که معماری آن ها 3 ویژگی زیر را دارد:
1) یک موقعیت از فضا را به نمایش می گذارند نه کاربرد ساختمان را.
2) فعل (فعالیت هوا، نور یا انسان) را به نمایش می گذارند نه جسم (دیوار یا بام).
3) تلاش می کنند درتقابل با جامعه و یا محیط، سیستمی باز را به نمایش بگذارند
http://www.arcspace.com/architects/ito/tod/1tod.jpg
http://www.arcspace.com/architects/ito/tod/2tod.jpg
یتو در راستای خلق آثار «باد»گونه تکنیک های مختلفی را یکی پس از دیگر به مرحله اجرا می گذارد؛ تکنیک هایی از قبیل «هندسه منحنی»، «سبک و روشن بودن»، «ناپایدار، لحظهای بودن». در نهایت با آنها «مدل معماری بدون سازه» را بعنوان یک مدل جدید معماری خلق می کند.
http://www.caspian-forum.com/images/.../wol_error.gifThis image has been resized. Click this bar to view the full image. The original image is sized 660x600 and weights 164KB.http://hackitectura.net/escuelas/show_image.php?id=24
هندسه منحنی
معماری ایتو با خانه کوچکی (خانه ناکانو هون ماچی) که پلان U شکل دارد آغاز میشود. این ساختمان آغاز معماری با هندسه منحنی است. هندسه منحنی را می توان در اکثر آثار ایتو مانند سقف رستوران «نوماد» (Nomad) و یا بام موزه «شی موسووا» دید. براحتی می توان دریافت که این هندسه یک عنصر پایهای و اساسی در کارهای ایتو است.
فرم U در پلان خانه «ناکانو هون ماچی» ثابت کرد که می توان در کالبدهای مختلفی با استفاده ازهندسه پیچیده منحنی هم «سادگی» را به نمایش گذاشت. ولی مهمترین ویژگی استفاده از فرم U در پلان ساختمان، این است که تجربه انسان به موازات انحنای دیوار منحنی شکل به دست می آید. در راهرو )با فرم U) این خانه نمی توان کسی را که در چند قدم جلو تر است، دید! هرچند که نمی توان اطلاعات دقیقی و مطمئنی ازاو کسب کرد ولی می توان وجود او را حس کرد. اگر راهرو مستقیم باشد، وجود یا عدم وجود فرد را دقیقا می توان تشخیص داد. ولی در راهرویی بشکل U، نمی توان مطمئن بود که فردی در چند قدمی شما هست یا نه. با زندگی در چنین محیطی دیدارها و اتفاقات نامشخصی را هر لحظه می توان تجربه کرد. این خصوصیت نا مشخص بودن همان چیزی است که ایتو به دنبال خلق آن است. به عبارت دیگر بجای راهروی مستقیم و «ماشینی» که در آن با دیدن ویا ندیدن فرد می توان پی به موقعیت فرد برد، ایتو ساختمان و راهروی را طراحی کرده که احتمال بودن و یا نبود فرد را در خود باقی می گذارد. اگر شرط لازم برای مفهومی بودن یک معماری این باشد که معماری وسیله ای برای آزمایش آن مفهوم بخصوص باشد، خانه Uشکل ایتو یک معماری مفهومی برای هندسه منحنی است.
اگر آثار ایتو شاعرانه است، به دلیل این است که او ساختمان را مکانی برای جریان می داند؛ ساختمان را پیوسته با محیط اطرافش می داند و در اطراف آن جریان های مختلفی را ایجاد می کند. این جریانها با «باد» تعریف شدهاند ولی در عین حال جریان (فعالیت) انسان و یا جریان نوری که به داخل ساختمان می تابد را هم دربر میگیرند یا حتی جریان دید انسان وقتی که متحرکی را دنبال می کند هم شامل می شود! بنابراین در مقایسه با معمارهایی مانند کوربوزیه که ساختمان را ماشین می دانند معماری ایتو ساختمان را «مکانی برای جریان» می داند و در مقایسه با معماری مینمالیسم به رهبری میس وندرو، معماری ایتو معماری «هندسه منحنی» است.
http://mocoloco.com/upload/2007/03/m...soundscape.jpg
سبک و روشن بودن
محقق معماری ژاپن کریستین ای بروکنر (Chridtine E. Brookner) ویژگی معماری ژاپن را با مفهوم «Light» توضیح می دهد؛ این لغت خیلی ظریفانه «سبکی و روشنی»، دو ویژگی معماری ژاپنی را به خوبی نشان می دهد. همگان معماری «کازویو سه جیما» (Kazuyo Sejima) و هم نسلان او را با عنوان های light Construction ویا light Architecture می شناسند.... ولی آغاز گر این حرکت ایتو می باشد.
وقتی ایتو از باد صحبت می کند براحتی می توان پی به هدف او که همان معماری سبک است پی برد؛ بطور کلی در معماری سنتی ژاپن دیوار وجود ندارد و می توان آن را معماری سبک به حساب آورد. با این همه خیلی سخت است که ایتو را یک معمار پایبند به اصول معماری سنتی ژاپن به حساب آورد. حتی با در نظر گرفتن اینکه او تحت تاثیر نا خودآگاه معماری چوبی ژاپن بوده است، «سبکی» را در زیباشناسی پاپ آرت (هنر مردموار) یا جامعه مصرفی می بیند! ایتو وقتی خانه شخصی خود یعنی «کلاه نقرهای» (silver hat) را ساخت، یک چادر کوچک مانند «پا او» (Pao، خیمه به سبک مغولستان) در اتاق دخترش می سازد. در حالی که خود کلاه نقره ای یک نمونه از ساختمان لایت (light) است، باز هم یک وسیله مفهومی دیگر یعنی چادر را در آن می سازد. لازم به توضیح نیست که پااو، چادرقابل حمل اقوام ایلیاتی است. ایتو در توضیح این چادر از عبارت دختران کوچ نشین توکیو استفاده می کند!
برای ایتو باد به منزله آزاد زندگی کردن، آزادانه ساختمان ساختن است؛ این رهایی از ماشین در معماری مدرن و یا آداب ورسوم ژاپنی وجود دارد. در مقابل معماری مدرن و سنگین چاره ای جز ساختن ساختمان سبک وجود ندارد. براستی ایتو چگونه این مطالب را در ساختمان اجرا کرد؟ هر کدام از ایدههای «هندسه منحنی» یا «مکانی برای جریان» بنمایههای «آزادی» و «سبکی» هستند. همانطور که در خانه سالمندان اداره آتش نشانی «کوماموتو» می توان دید، شکی نیست که ایتو قطعات ساختمانی را نازک و اتصالات را ساده کرد . بخصوص استفاده از بام های مسطح و ورقهایی که به راحتی برش داده می شوند، در بام ساختمان از فاکترهای مهم «سبکی و شفافیت» ساختمان های ایتو است. ولی ایتو یک روش بسیار مهم و بنیادی معماری برای «سبک» کردن دارد و آن این است که ایتو ساختمان را تکمیل نمی کند و نیمه کاره رها می کند. به عبارت دیگر ایتو به تکمیل عملیات ساختمانی توجه نمی کند. ایتو ساختمان سبک و روشن را مد نظر دارد ولی او نمی خواهد که تنها کالبد ساختمانی سبک و روشن بسازد. او برای اینکه «مکان جریان» را سبک و روشن کند، به کالبد ساختمان هم سبکی و روشنی عطا میکند!
ناپایدار، لحظهای بودن
از دوران معماری «ماشینی»، پیشرفت معماری را نمی توان از پیشرفت تکنولوژی تولیدی جدا کرد؛ سبک های مختلف معمار مدرن هم به موازات تکنولوژی تولید ابداع و عمومی میشوند. اگر این فرایند را پیشرفت بنامیم، یکی از ویژگیهای پیشرفت این است که در جریان آن کشف ها و اختراعات زیادی به وقوع میپیوندند که با استفاده از آنها «کالا» های مختلفی تولید شده و پخش میشود. در این میان تدریجا معماری هم از وسیلهای برای ثبت کشف و اختراع به «کالا»یی حاصل از پیشرفت تبدیل می شود.
معمارهای جوان تر از ایتو که خود با این تکنولوژی بزرگ شده اند، معماری را مانند طراحی لباس به عنوان کاری شیک و تحت تاثیر مد (fashionable) درک کردهاند. ولی ایتو برداشتی دیگرگون دارد؛ آن چیزی که در «کالا» یا «جامعه مصرفی» نظر ایتو را بخود جلب کرده است خصلت لحظه ای بودن آنها است، این خصلت با خصلت معماری کلاسیک یعنی «جاودانیت» در تضاد است. شاید بتوان گفت که صفت لحظهای بودن برای زمان، مانند نسبت صفت سبکی برای فضا است. بدون شک هدف ایتو خلق ساختمانهای ناپایدار (غیر جاودانه) است. نه تنها درساختمان هایی نظیر رستوران «نوماد» که برای زمانی کوتاه ساخته شدهاند، بلکه وقتی که در معماری «سبکی و شفافیت» فاکتورهای مهمی باشند، طبیعی است که ساختمان ناپایدار (غیر جاودانه یا موقتی) می شود. ولی آنچه که ایتو می خواهد با ناپایدار ساختن نشان دهد مفهوم « گذرا بودن» است. همانگونه که ما در زندگی خود «گذر کالا» های مختلف را شاهدیم.
http://archive-www.smt.city.sendai.j...mpetition1.gif
«گذار» متضاد «سکون» است. مثلا در دیدگاه کلاسیک مفهوم اجتماع (community) وجود دارد، که پیش فرض آن این است که تمام انسان ها در مجتمع هایی ساکن هستند، ولی امروزه این اصل عمومیت خود را از دست داده و شاید دیگر مفهوم سکونت اهمیت گذشته را نداشته باشد. درضمن امروز عصر الکترنیک و فناوری اطلاعات است که در آن مبحث دوری و فاصله اهمیت خود را از دست داده است و ایتو می خواهد بگوید که «سکون» و «گذار» هم دیگرتفاوت گذشته را ندارد!
مدل معماری بدون سازه http://www.miyagitheme.jp/cd/main_da...001_img004.jpg
پروژه سندای مدیاتک (Sendai MediaTheque)، ایتو را به جهان شناساند و او را رهبر جریان معماری امروز کرد؛ در این ساختمان تمام تکنیک های «هندسه منحنی»، «سبک و روشن بودن»، «ناپایدار، لحظهای بودن» را می توان به یکباره دیدآنچه این اثر را از آثار دیگر متمایز میسازد، این است که یک مدل معماری بنیادی را ارائه کرده که شاید بتوان آن را در ردیف مدل سیستم دومینو (Domino) کوربوزیه قرار داد. البته قبلا هم ساختمان هایی ساخته شده است که در آنها بار سقف را هسته مرکزی تحمل می کرد و موفق به حذف ستون وتیر شده بودند، ولی اینها همگی تنها درحد بهسازی یا جابجایی سازه ها بودهاند. در مدل معماری ایتو، هسته مرکزی (core) لولهای (tube) است که نور را از خود عبور میدهد و هوا را حمل می کند، وسیله است برای «گذار». این هسته مرکزی به طوری که کالبد آن «هندسه منحنی» است باقی میماند، به عبارت دیگر برعکس درک عمومی از معماری که در آن سازه وجودی قدرتمند دارد. در سندای مدیاتک حتی الامکان اجسام (سازه) حذف شده وبا فعلی مانند «گذار» نور و هوا، مدل «معماری بدون سازه» به نمایش گذاشته شده است. مدلی که ایتو برای معماری ارائه داده را شاید بتوان به عنوان مدلی برای فضا دانست
پاسخ : معماران برجسته ی دنیا
سانتیاگو کالاتراوا معمار اسپانیایی
معمار – مهندس – هنرمند اسپانیایی سانتیاگو کالاتراوا برنده مدال طلای 2005 موسسه آمریکایی معمارانAIA
آرشيتکت ٬ هنرمند و مهندس سانتياگو کالاتراوا در ۲۸ ژولای ۱۹۵۱ در شهر والنسيا در کشور اسپانيا متولد شد.
کالاتراوا يک نام اشرافی است که از شواليه های قرون وسطايی گرفته شده است.
خانواده کالاتراوا دارای صادرات کشاورزی وسيعی بودند که اين امر در زمان ديکتاتوری
ژنرال فرانکو بسيار نادر بود ودارای وضع مالی خوبی بودند.
کالاتراوا دوران ابتدايی را در والنسيا گذراند و موقعی که ۸ سال داشت به مدرسه هنر و صنعت وارد شد در آنجا مهارتهای فرمی کشيدن و نقاشی کردن را ياد گرفت.
وی دوران تحصيل خود را در والنسيا به پايان رساند و به پاريس رفت و در رشته بوم شناسی ثبت نام کرد ولی به زودی فهميد که علاقه ای به آن ندارد.
او سپس به والنسيا باز گشت ودر دانشکده تکنيکهای ساختمانی والنسيا ثبت نام کرد.و تحقيقات و تاليف هايی نيز در اين دانشکده داشت.
ولی قانونهای محکم رياضی و استفاده معماران قديمی از رياضی او را به سوی استفاده از اين رشته در معماری سوق داد...
معمار – مهندس – هنرمند اسپانیایی سانتیاگو کالاتراوا برنده مدال طلای 2005 موسسه آمریکایی معماران AIA است.
از پروژه های اجرا شده کالاتراوا می توان از توسعه موزه هنر میلواکی (Milwaukee) ، پل معلق Sundial ، کالیف (Calif) و استادیوم المپیک تابستانی 2004 آتن نام برد.
همچنین کالاتراوا در حال طراحی مرکز حمل و نقل مرکز تجارت جهانی “WTC”و برج "Turning Torso" سوئد است.
فرم های کالاتراوا با عنوان "elemental and lyrical" خوانده می شود که شاید بتوان آن را در فارسی به "خالص و موسیقیایی" تعبیر کرد.
او شصت و یکمین برنده مدال طلای
AIA است و مدال طلای خود را در11 فبریه 2005 طی مراسمی در موزه ملی ساختمان واشنگتن دریافت خواهد کرد.
بررسي معماري تحسين برانگيز کالاتراوا - ترجمه : امیر اصلان معصومی
سانتيگو کالاتراوا ، مهندس هنرمند معمار ، کسي که بلند پروازيهاي شاعرانه ساختمانها و پل هايش کوله باري از تحسين بين المللي را به همراه داشته است . در دوم دسامبر امسال منتخب هيئت AIA جهت دريافت مدال طلا شد . اين مدال بزرگترين افتخار اين موسسه است که به شخصي اعطا مي شود . دريافت مدال طلا يعني تصديق و برسميت شناختن شخصي است که او کاري با پشتوانه با معني که بيشترين تاثير ماندني را بروي تئوري و عمل را در معماري داشته است .کالاتراوا اين هديه را به همراه مدال از موسسه معماري آمريکا در يازدهم فوريه 2005 در محل ساختمان موزه بين المللي در واشنگتن DC دريافت داشته که اين خود تاکيدي بر هنر معماري وي مي باشد .
وي پس از نشست هيئت AIA گفت وقتي اين خبر در زوريخ و از طرف مدير ايوژنس هاپکينز به من رسيد گفتم " شگفت آور است . متشکرم . من خيلي احساس افتخار مي کنم " و در هنگام دريافت جايزه گفت (( من سعي خواهم کرد در اين سطح افتخار براي باقيمانده مسير زندگي ام بمانم و به شما افتخار مي کنم و به کارم .)).
سانتيگو کالاتراوا در والنسياي اسپانيا در سال 1951 متولد شد . او تحصيل هنر را از 17 سالگي آغاز کرد و از سال 1981 کارهاي معماري خود را پس از تکميل تحصيلات ، در زوريخ بصورت تخصصي آغاز کرده است .
ظرافت و سادگي
فرمها و عناصر شاعرانه معماري کالاتراوا در سراسر گيتي شناخته شده و تحسين برانگيز است . همچنين در کار اخير طراحي کليسا مانند مرکز تجارت جهاني قطب حمل و نقل که با بودجه 2 بيليون دلاري در فضاي بازي طراحي شده و ارتباط و هارموني مناسبي که با ترنها ، مسافرين برون شهري و خطوط ترن زيرزميني دارد مشابهت زيادي به سايت اين مرکز تجارتي داده است . از طرف ديگر در سال 2004 ، ميليونها نفر از هارموني خلق شده در المپيک بازيهاي تابستاني در آتن به خاطر طراحي جامع و زيباي کالاتراوا ، و به خاطر طراحي تماشايي استاديوم المپيک و مجموعه آن، وي را تحسين کردند. از جمله کارهاي اخير برجسته کالاتراوا طرح توسعه موزه هنري ميلواکه که از سال 2001 کار ساخت آن آغاز شده است مي باشد که اين نخستين ساختمان وي در آمريکا است.
همچنين فرودگاه سونديکا و بيلبو در سال 2000 و پل جيمز در دوبلين در سال 2003 و تالار کنفرانس تنريفه در سانتاکروز و جزيره قناري در سال 2003 و چندين پل زيباي ديگر در نقاط مختلف جهان .
آخرين ساخته کالاتراوا ساختمان هنرها و علوم در شهر والنسيا مي باشد . همچنين وي در حال حاضر مشغول طراحي مرکز سمفوني آتلانتا مي باشد.
او دو بار در سال 2004 و در سال 2002 کانديداي دريافت جوايز AIA شده بود و در باره معرفي وي آقاي ادوارد کورت مدير برگذاري FAIA نوشت (( سانتيگو کالاتراوا تجلي مجسمي از درک مهندسي در زمينه معماري است و اينکه کارهايش مشابه موسيقي به موزوني اي همچون يک ارکستر مي باشد . معماري او محظوظ کننده و الهام دهنده معاني جديدي است که هر زمان پس از ديدار به ما نشان مي دهد . )). همچنين کميته نوشت (( کار سانتيگو کالاتراوا جستجوي ماهيت هستي در معماري است .)).
در هر حال معماري وي الهام بخش و بيان کننده انرژي روح انسان و توسعه تخيل بشري است که ما را دلشاد و شگفت زده کرده و کار او که به شکل تنديسي با ساختار ديناميک که نشاندهنده روح انساني در خلق محيطي براي زندگي ، بازي و کار ماست .
ساخت پل ها
کالاتروا اين بومي اهل والنسياي اسپانيا ،کسي است که با گذشته غني معماري قرون وسطي اي که به او به ارث رسيده ، در واقع آموزاننده رسمي آن دوران مي باشد . او در زمان نوجواني وقتي که اسپانيا در ديکتاتوري به سر مي برد براي آسايش از محدوديت سفر کرد و اين مسئله به او اجازه داد که مطالعاتش را در پاريس و سوئيس همچون يک بورسيه ادامه دهد . او فوق ليسانس خود را از والنسيا و دکترا را از ETH زوريخ دريافت کرد .
کالاتراوا نخستين دفتر خود را در زوريخ تاسيس کرد که خيلي زود تحسين همگان را در طراحي پل برانگيخت . او کار خود را با طراحي پل باخ درودا و در سال 1984 براي بازيهاي المپيک بارسلونا شروع کرد .
از جمله شاهکارهاي او در پل سازي ، پل زيباي آلاميلو در سال 1992 و پل بيلبائو در سال 1997 و پل آلامدا در سال 1995 مي باشد . تاسيس دومين دفتر وي در پاريس در سال 1989 همزمان با طراحي ايستگاه فرودگاه ليون بود که در سال 1994 تکميل و به بهره برداري رسيد . همزمان با اين کار او عمارت BCE را در تورنتو طراحي کرد . سومين دفتر او در والنسيا در سال 1991 با شروع کار بروي شهرک علم و هنر که يک مجموعه کامل فرهنگي است تاسيس شده است .
موزه هنر ميلواکه
اين موزه که در آمريکا واقع شده اولين ساخته اين هنرمند در آن کشور مي باشد . پس از ساخت اين موزه بسياري از هنرمندان آمريکا طراحي زيباي آن را ستودند و اين مسئله خود بازشدن درهاي جديدي به روي هنرمند معمار گشود و در مجلات معماري و طراحي آمريکا مقالات بسياري در مورد آن نوشته شد. اين موزه در بين سالهاي 1991 تا 2001 ساخته شده است که در واقع يک مجموعه هنري کامل و بي نظيري مي باشد . اين موزه داراي عرفه هاي متنوع که سازه آن متحرک به صورت بادگير روزنه دار با قابليت باز و بسته شدن (Brise Soleil )و همچون يک پرنده بزرگ مي باشد. برخي نيز آن را تداعي کننده کشتيهاي قديمي مي دانند .
از مشخصات جاذب اين موزه قابليت باز و بسته شدن آن است که طلوع و غروب خورشيد در طول روز مهيا کننده سايه هاي زيبا در داخل موزه بوده که به راستي تجسم جذابيتهاي شهرنشيني را به ما نشان مي دهد . کارشناسان اجراي طرح کالاتراوا را بسيار کمتر از قيمت تمام شده آن مي دانستند در صورتيکه هزينه نهايي 120 ميليون دلار شد در حاليکه هزينه اوليه 35 ميليون پيش بيني شده بود يعني نزديک به 345 درصد افزايش . به همين دليل مديران محلي نتوانستند از عهده هزينه برآيند و مابقي طرح را به فاينانس گذاشتند تا بتواند هزينه ها را پوشش دهد.
ساختمان اصلي موزه به طول 134 متر و با عرض 37 متر که ارتفاع تا سقف 11.3 متر مي باشد .
مجموعه ورزشي المپيک آتن – يونان
اين مجموعه زيبا در سال 2004 براي بازيهاي المپيک و پارا-المپيک ساخته شده که از کالاتراوا دعوت شد که طرح جامع و معماري آن را ارائه دهد .
وي ورودي زيبا و دلباز بهمراه طراحي منظر فوق العاده بهمراه مجموعه بازار و سالن آمفي تئاتر بصورت بازارچه مانند ( Plazza ) در کنار عناصر کار شده با آب و عناصر تاريخي بصورتي که جوابگوي مسائل حمل و نقل نيز باشد را طراحي نمود .
خلاقيت هنري به همراه رعايت تکنيکهاي طراحي از عناصر شاخص کارهاي اين هنرمند معمار مي باشد که مي تواند به عنوان سرمشقي براي هنرمندان کشور عزيزمان ايران مطرح شود که الهام از طبيعت ، رعايت نکات علمي ، استفاده از پيشينه تاريخي و در يک کلمه فرهنگ گذشته چگونه توانسته است در خلق آثاري فوق العاده به يک هنرمند در گوشه اي ديگر از گيتي ، نويد بخش و الهام دهنده باشد.
خوانندگان عزیز در صورت داشتن سئوالات بیشتر یا درصورت نیاز به تصاویر توضیحات ارائه شده با آدرس پست الکترونیکی من تماس حاصل نمایید . از ارائه نظرات و پیشنهادات نیز دریغ نفرمائید. در نوشته قبلی در مورد ساختمان بال دار صحبت شد، سانتياگو کالاتراوا طراح و معمار اين سازه کم نظير معرفی شد، فکر کردم بهتر باشه کمی بيشتر از اين معمار بدونيم.
سانتیاگو کالاتراوا ، شخصیتی که بیشتر به واسطه فعالیتهای معماری اش شهرت یافته است ، به هنر به عنوان انگیزه و محرکی برای خلق آثارش می نگرد . شیفتگی و تمایل وی به هنر در طی سالها را می توان در تعداد مبهوت کننده طراحی ها و مجسمه هایش تا به امروز ، درک کرد .در طی 20 سال گذشته ، وی بیش از 65000 اسکیس و طراحی در آرشیوش جمع آوری کرده است . [ یعنی به طور متوسط روزی 9 شیت طراحی می کرده !! اونم طرح هایی که بدرد آرشیو شدن می خورده !آخر پشتکار و فعالیت ! ]
کالاتراوا بیان می کند که گوناگونی و تنوع در طراحی هایش منعکس کننده اهمیتی است که وی به هر جزء می دهد ، به گونه ای که حتی اندازه و کیفیت کاغذ ، ایجاد کننده یک گفتگو میان خود و طراحی است .کتاب Santiago Calatrava Artworksیا آثار هنری کالاتراوا ، دربرگیرنده حدود 200 اسکیس ، آبرنگ و ترسیمات مجسمه هایی می باشد که وی آنها را مبنای طرحهای معماری اش قرار داده است .
بسیاری از موضوعات و فرم های ارایه شده توسط او در این سطح ، به مجسمه هایی تبدیل شده اند که منبع الهامی برای پلها ، ایستگاه های قطار ، فرودگاه ها ، موزه ها و حتی میزهای غذاخوری بوده اند .
اسکیسهای اولیه کالاتراوا چندان حال و هوای معماری را ندارند ، تنها در مراحل اصلی طراحیست که واقع گرایی این اسکیس ها نمود می یابد . به هر حال وی از همان ابتدا که به دنبال بیانی هنری است ، نوع تفکر واقع بینی را نیز کنار نمی گذارد .
همچنین کالاتراوا چندین هزار طراحی از بدن انسان دارد که اکثر آنها بدون آنکه از روی مدلی خاص کشیده شده باشند ، تصوری ترسیم شده اند . شیفتگی شدید او به این زمینه در پرتره ها ، پیکرهای فردی و جمعی و پیکره هایی که تکامل یافته و در یک پروسه طراحی معماری دخیل شده اند ، بازتاب می یابد.
تعدادی دیگر از طرحهای وی شامل مجاورتی از مکعب ها و بدن انسان در حالت های مختلف هستند . برجسته ترین این نوع آثار ، تنشی پویاست که در نزدیک شدن پیکر یک دونده و تعدادی مکعب حاصل شده است .
http://www.arcspace.com/books/Calatr...va-photo-6.jpg
کالاتراوا خود را یک طراح نمی داند .طراحی با کارش آمیخته شده و آنرا راهی دیگر برای کسب پتانسیل ایده هایی بر می شمرد که او را مجذوب می کنند .
میزهای او از پویاترین طرح های مبلمان هستند . تعداد قابل ملاحظه ای از اسکیس ها ، نمونه های اولیه و میزهای ساخته شده وی بر پایه پیکر انسانی است که زانوها ، بازوان و یا سر ، شیشه ای را در بالا تحمل می کنند .این ترسیمات در واقع مجسمه هایی هستند که با سطح صافی که بر روی آنها قرار گرفته تغییر شکل عملکردی یافته اند ، به گونه ای که به جزئی اصلی از کل فرم تبدیل شده اند .
http://www.arcspace.com/books/Calatr...va-photo-8.jpghttp://www.arcspace.com/books/Calatr...va-photo-9.jpg
طرح ها و مجسمه های او را می بایست به عنوان کارهایی هنری در اصالت خودیش نگریست . در عین حال ، در اولین گام ها از پروسه خلاقیت کالاتراوا ، آنها یک لابراتوار یا فضایی برای رشد و جهت گیری کانسپت ها شکل می دهند ، تا وسیله ای شود برای روح بخشیدن به افکار و تجزیه وترکیب فرمها . این لابراتوار مخزنی را از ایده های گوناگون فراهم می آورد که از گفتگوی با طبیعت و با فرمهای آشکار در تاریخ هنر و معماری [ ؟ ]ناشی می شود . در اینجا خاطرات گذشته با تصوراتی از دنیای آینده آمیخته می شوند - ترکیبی از علم مهندسی ، ریاضیات ، طراحی به خودی خود و پاسخ سازه بویژه به نیازهای عملکردی.
طرح ها و مجسمه های او را می بایست به عنوان کارهایی هنری در اصالت خودیش نگریست . در عین حال ، در اولین گام ها از پروسه خلاقیت کالاتراوا ، آنها یک لابراتوار یا فضایی برای رشد و جهت گیری کانسپت ها شکل می دهند ، تا وسیله ای شود برای روح بخشیدن به افکار و تجزیه وترکیب فرمها . این لابراتوار مخزنی را از ایده های گوناگون فراهم می آورد که از گفتگوی با طبیعت و با فرمهای آشکار در تاریخ هنر و معماری [ ؟ ]ناشی می شود . در اینجا خاطرات گذشته با تصوراتی از دنیای آینده آمیخته می شوند - ترکیبی از علم مهندسی ، ریاضیات ، طراحی به خودی خود و پاسخ سازه بویژه به نیازهای عملکردی.
پاسخ : معماران برجسته ی دنیا
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
лίl∞f∆r
اگه اجازه بدين زحمت اين تاپيك رو به شما واگذار كنم؟؟؟؟؟؟
چشم حتما با پیگیری شما دوستان...
پاسخ : معماران برجسته ی دنیا
سيدهادي ميرميران:
سيد هادي ميرميران در سال 1324 در قزوين به دنيا آمد ودر سال 47 توانست مدرک کارشناسي خود را با رتبه بالا ا از دانشگاه هنرهاي زيباي تهران دريافت کند.
وي از سال 47 و پس از پايان تحصيل، فعاليت حرفهيي خودرا آغاز كرد و با تاسيس شركت ملي ذوب آهن ايران - اصفهان، 10 سال مسؤول كارگاهمعماري و آتليهي طراحي معماري و شهرسازي اين شركت را برعهده داشت.
فعاليت حرفه اي هادي ميرميران را مي توان به سه دوره تقسيم کرد:
سال 47 تا 58 ،فعاليت به عنوان معمار ارشد، در شرکت ملي استيل ايران وبخش معماري شهري .
سال 59 تا 67، حضور به عنوان معمار ارشد براي طراحي ساختمان «شرکت خانه سازي ايران» و مسوول طراحي دفتر مرکزي توسعه شهري اصفهان.
سال 67 تا 85 فعاليت به عنوان مدير عامل شرکت مشاوره «نقش جهان پارس» و انجام پروژه هاي مختلف معماري.
ميرميران پس از سال 57 نيز به همكاري خود با بخش دولتي ادامه داد به طوري که در دوره پس از انقلاب وزير مسكن و شهرسازي وقت - سراجالدين كازروني - از وي كمك گرفت و تهيه طرح جامع منطقه و شهر اصفهان وطراحي شهر جديد بهارستان رابه او سپرد.
وي جزو نخستين افرادي بود که براي «ميدان كهنه»، محل زندگي كلميان اصفهان و حوالي مسجد جامع اين شهر طرحي جديدارايه داد . به اعتقاد بسياري شهر اصفهان بسياري از آثار مدرن معماري خود را مديون اين معمار برجسته است.
وي از زمان آغاز زندگي حرفه اي خود اقدامات مختلفي انجام داد. از اجراي فانتزيهاي مختلف در دهه 40 گرفته تا طراحيساختمان سفارت ايران در فرانكفورت. علاوه براين طراحي پروژههايي همچون : اجراي طرح بزرگراه نواب، طرح توسعهشاهچراغ شيراز، بازسازي محوطه ارگ كريمخاني شيراز ،طراحي كتابخانه شوراي شهر كانساي، موزه ملي آب ايران ، طراحي ساختمان كانون وكلاي دادگستري مركز، توسعه ميدان بهارستان، طرح توسعه حرم حضرت معصومه وحضور به عنوان مشاور مادر شهر بم بخشي از اقدامات او بوده است. آنچه آثار ميرميران را از ساير آثار برجسته مي کند، ويژگي تنديس گونهاي است که نمونه شاخص آن در پروژه بانك توسعهصادارت ايران تجلي پيدا مي کند.
ميرميران علاوه بر کارهاي اجرايي، در ميان جامعه علمي کشور نيز حضور داشت و در طول دوره زندگي در دانشگاههاي علم و صنعت، هنر معماري تهران،همدان و شيراز تدريس مي کرد و داراي تاليف و ترجمه هايي در زمينه معماري بوده است.
كسب 27 جايزهي معماري، تقدير، لوح، نشان ومدال و تاليف حدود 10 مقاله در زمينههاي مختلف معماري و نيز دهها سخنراني دردانشگاهها و مجامع مهم و معتبر دنيا، باعث شد تا اين فارغالتحصيل ممتاز دانشگاه تهران در زمرهبرترينهاي معماران ايران قرار بگيرد.
تا کنون مراسم مختلفي براي تقدير وبزرگداشت از اين معمار برجسته برگزار شد که در بسياري مواقع خود وي به دليل بيماري نتوانست در بسياري از آنها حضور پيدا کند.
علاوه بر اين سال 84 در آخرين روزهاي دولت سيد محمد خاتمي، از طرف رييس جمهور، نشان دولتي “درجه يک فرهنگ و هنر” به ميرميران اعطا شد.
اين معمار برجسته که به دليل تعداد فراوان طراحي هاي خود با معمار برجسته فرانسوي مارسل دوشان مقايسه مي شود،در سال 73 توانست رتبه نخست مسابقهي طراحي فرهنگستانهاي جمهوري اسلامي ايرانرا به خود اختصاص دهد، اما متاسفانه اين اثر برجسته معماري هيچگاه به مرحله اجرا در نيامد. علاوه براين وي در سال 82 نيز با طراحي ساختمان کانون وکلاي ايران باز هم به رتبه نخست دست يافت وبه عنوان معمار برگزيده سال معرفي شد.
پاسخ : معماران برجسته ی دنیا
زندگی نامه بهرام شیردل
http://www.parsecad.ir/wp-content/up...py-150x150.jpg
زندگی نامه بهرام شیردل
یکی از ایرانیانی که در انتهای دهه ۸۰ میلادی توانست هم سو با متفکران بلند آواز اروپایی – امریکایی مباحث مهمی در حیطه معماری مطرح کند, بهرام شیردل بود. او به سال ۱۳۳۰ خورشیدی در تهران متولد شد و به سال ۱۹۷۸ میلادی از دانشگاه تورنتو کانادا در رشته معماری فارغ التحصیل شد. در سال ۱۹۸۲ میلادی دوره تخصصی معماری را در آکادمی هنری کرنبورک در ایالت میشیگان آمریکا, زیر نظر دانیل لیبسکیند گذراند. او فعالیت حرفه ای خود را با تاسیس دفتر ” مهندسان مشاور آکس رونو” در لس آنجلس آغاز و پس از آن با عنوان ” مهندسان مشاور شیردل و کیپنیس” در لندن ادامه داد. این دفتر از سال ۱۳۷۶ خورشیدی و با نام ” مهندسان مشاور شیردل و همکاران” در تهران فعالیت معماری خو را دنبال نمود. بهرام شیردل علاوه بر انجام پروژه های حرفه ای معماری, به عنوان مدیر و استاد برنامه تخصصی طراحی معماری در مدرسه AA لندن و همچنین به عنوان استاد در “انستیتو معماری کالیفرنیای جنوبی” دانشگاه هاروارد و دانشگاه های دیگری در آمریکا و اروپا به تدریس معماری پرداخته است. معماری او بارها در نشریات و نمایشگاههای مختلف دنیا در معرض نمایش قرار گرفته است.
شیردل در سال ۱۳۷۳ خورشیدی بعد از یک مهاجرت طولانی برای مدت کوتاهی به ایران آمد و در مصاحبه ها و سخنرانی های خود, خبر از شکل گیری جریانی تازه در معماری غرب می داد که متفاوت از آن چیزی بود که در محیط دانشگاهی ایران در دهه ۷۰ خورشیدی به آن می اندیشید. بحث اصلی شیردل , شکل گیری “فضای سوم” بود. بحث فضای سوم برای محیط دانشگاهی ایران که در حول و حوش فضای پست مدرن کلاسیسم رابرت ونتوری و تاریخ گرایی لوئی کان و تا حدودی معماری دیکانستراکشن دور می زد, بسیار غیر مترقبه و شوک آور بود. او در مصاحبه ها و سخنرانی های خود سعی در شرح “فضای سوم” داشت. “فضای سوم” مطرح شده توسط شیردل, چیزی متفاوت تر از مباحث مطرح شده معماری مدرن معماری پیش از مدرن است. او در شرح دیدگاه های خود چنین اظهار نمود: ” معماری من جهان را با تمام خوبی ها و بدی هایش می پذیرد. بدی ها را به خاطر آن که خوبی ها از درونش خارج می شوند, می پذیرد. شیوه کار من یک سبک نیست, کار من لبه ندارد.”
او در جای دیگر نیز می افزاید:” چندان مایل نیستم به معماری به عنوان یک هنرفکر کنم, بلکه در پی آن هستم که بدانم چگونه می توان معماری را به صورت رشته ای علمی در آورد که همانند فیزیک و ریاضیات در تکنولوژی اثر بگذارد و همان گونه که پدیده های علمی به پیشرفت تمدی بشر کمک می کنند, معماری نیز این رسالت را پیدا کند.[…] در همه جوامع این بحث است که آیا هنوز باید گرایش مدرنیسم را ادامه داد یا به معماری پیش از مدرن بازگشت. من یکی را “فضای اول” و دیگری را ” فضای دوم” می نامم. اگر وظیفه ما در معماری تولید فضاست, باید چیزی جز آن دو ایجاد کنیم که آن را ” فضای سوم” نام داده ایم.
مباحث و اندیشه های شیردل را باید در تحولات معماری بعد از دیکانستراکشن و عمدتا معماری فولدینگ جست و جو کرد. او آشنا به مباحث نظری معماری است, ولی نطریه پرداز به معنای اخص واژه نیست و نباید از او انتظار بیان مباحث نظری معماری را داشت.مبانی نظری او در حیطه زیبا شناسی و تحول فرم دور می زند و این زیبایی شناسی, ریشه در تکنولوژی و برنامه های پیشرفته کامپیوتری دارد. بهرام شیردل تا مقطع کارشناسی در کانادا تحصیل کرده ، همچنین سابقه حضور در مقام معمار و مدرس معماری در خارج و داخل کشور را دارد ؛ وی که اندکی مسن تر از سنش به نظر میرسد ، به اعتقاد منتقدانش ، تا دهه چهارم زندگی در جرگه معماران مولف و مطرح جهان (علی الخصوص در رویکرد فولدینگ) محسوب میشد ، دهه آخر فعالیتهای او و علی الخصوص ۵ سال آخر زندگی حرفهای وی در هالهای از انزوا فرو رفته است.
شیردل که طراح آثاری چون موزه ملی اسکاتلند ، مسابقه کتابخانه اسکندریه ، مسابقه تالار همایش نارا ، طراحی شهری در متاپولیس لوس آنجلس و… است ، به اعتقاد بسیاری ، از زمان حضورش در ایران طرحی در خور نامش ارائه نکردهاست. می توان گفت بسیاری از چهرههای جوان معماری ایران مانند کامران افشار نادری و رضا دانشمیر از کارمندان دفتر او در ایران بودهاند.
پاسخ : معماران برجسته ی دنیا
زندگی نامه کامران افشار نادری
http://www.parsecad.ir/wp-content/up...ig-150x150.jpg
کامران افشار نادری
کامران افشارنادری متولد ۱۳۳۸ است.
او فارغالتحصیل رشته معماری از ایتالیا است که از سال ۱۹۸۶به فعالیتهای
پژوهشی و حرفهای در ایتالیا و سپس در ایران اشتغال داشته است.
افشارنادری از سال ۱۳۷۲ به مدت ۷ سال در دانشگاه آزاد تدریس کرده و به مدت ۳
سال سمینارهای آزاد متدولوژی طراحی معماری را برگزار کرده است.
عضو هیئت مدیره موسسه معمارنشر، نگارش کتابهای نهادهای عمومی در
شهرهای اسلامی و معماری ایران (با همکاری نصرالله کسرائیان) و چاپ حدود
هشتاد مقاله در زمینههای نقد و تئوری معماری از جمله فعالیتهای او هستند.
از میان کارهای او میتوان به مدیریت پرژه سفارت ایران در برزیل، طرح و مدیریت
پروژه دفاتر مرکزی کمپانی شل در تهران و مدیریت مطالعات مقدماتی پروژه سفارت
ایتالیا در تهران اشاره کرد.
همچنین انجام پروژههای متعدد پژوهشی برای وزارت مسکن و شهرسازی
شهرداری تهران و تبریز و سازمان میراثفرهنگی کشور از دیگر کارهای افشار نادری
به شمار میآیند.
این هنرمند معمار عقیده دارد:”معماری، انتظامی است با طبیعتی پیچیده که مباحث
مختلف از فلسفه و جامعهشناسی تا ریاضیات و تکنولوژی در آن مطرح هستند.
معماری به دلیل ارتباط مستقیم با زندگی عینی انسانها، مملو از عناصر و فضاهایی
است که دارای معنای عمیق فرهنگی و القا کننده احساساتی بسیار قوی است.
معماری بحث طراحی فرم است و نیازمند آن است که بین تأثیرات لحظهای حسی و
ادراک پایدار فضای هستی، تعادل برقرار کند.
معماری هنر به نظم آوردن فضا است”.
پاسخ : معماران برجسته ی دنیا
زندگی نامه و آثار محمدرضا نیکبخت
محمد رضا نیکبخت
محمدرضا نیکبخت در دی ماه سال ۱۳۴۲ در شهر تهران متولد شد. او مدرک کارشناسی ارشد خود را از دانشگاه شهید بهشتی تهران در سال ۱۳۷۵ اخذ نمود. از سال ۱۳۶۴ فعالیت کاری خود را در حین تحصیل، با مهندسان مشاور شارستان آغاز نمود. درسال ۱۳۸۲ “مهندسان مشاور زندیگان” را همراه با چند تن از دوستان تاسیس و در طی این سالها تجارب متنوعی در طراحی ، نظارت، مرمت و احیاء کسب نمود. از سوابق حرفه ای وی میتوان از طراحی و نظارت پروژه های متعدد مسکونی ، فرهنگی فضاهای فرهنگی و مرمت و احیای بناهای تاریخی حائز اهمیت ( نظیر کتابخانه حسینیه ارشاد، طرح مرمت و احیا مجموعه بایزید بسطامی و همچنین طرح مقبره مزار او ) و انتشار کتاب ” تجربه مرمت و احیاء خانقاه چلپی اوغلو” یاد کرد. فعالیت های مرمت و احیای بناهای تاریخی و آثار منتشر شده توسط وی موفق به اخذ چندین جایزه و رتبه از محافل مختلف داخلی و بین المللی از جمله جایزه بنیاد آقا خان در ژنو شد.
پاسخ : معماران برجسته ی دنیا
زندگی نامه نکتار پازازیان
نکتار پاپازیان، از جمله اولین معماران زن ایرانی، متعلق به نخستین نسل از دانش آموختگان معماری دانشگاه تهران میباشد. نکتار پاپازیان در شهر اراک به دنیا آمد و بعد از گذراندن تحصیلات ابتدایی و متوسطه در تهران و گرفتن دیپلم ریاضی، به تحصیل در رشته معماری دانشگاه تهران پرداخت. پس از آن، پاپازیان، برای ادامه تحصیل عازم فرانسه شد و در دانشگاه بوزار پاریس به ادامه تحصیل پرداخت. وی در مدت ده سالی که در پاریس اقامت داشت، به کار در دفاتر معماری نیز مشغول بود.پاپازیان بعد از ازدواج با آندرف (مهندس فرانسوی) به ایران مراجعه و در سال ۱۳۳۹ همراه با مهندس مقتدر، دفتر “مقتدر آندرف” را تاسیس نمود. این دفتر بعد از مدتی با شرکت “مندا” ادغام شد و نام مهندسین مشاور “مدام” را به خود گرفت. پاپازیان بعدها با همکاری مهندس اوهانجانیان دفتر دیگری به نام “مهندسین مشاور آرتک” تاسیس نمود.
مهمترین پروژههای معماری و طرحهای شهری که پاپازیان در آنها شرکت داشت عبارتند از؛
ـ دانشگاه جندی شاپور
ـ بخش هایی از دانشگاه تبریز
ـ طرح جامع تبریز
ـ گمرک آستارا
ـ دبیرستان جامع دانشگاه بوعلی همدان
ـ انستیتو مربیان حرفهای کرج
نکتار پاپازیان از جمله معماران زن ایرانی شرکت کننده در کنگره بین المللی زنان معمار در سال ۱۳۵۶ بود. در این کنگره که با موضوع محوری ” بحران هویت در معماری” زیر نظر وزارت مسکن و شهرسازی و با همکاری اتحادیه بینالمللی زنان در رامسر تشکیل شده بود، علاوه بر معماران زن ایرانی؛ نوشین احسان، لیلا سردارافخمی، گیتی افروز کاردان، نسرین فقیه، زهره قراگزلو و …، حدود ۲۰ معمار دیگر از نقاط مختلف دنیا شرکت کرده بودند که در این میان میتوان به خانم دنیس اسکات براون از آمریکا اشاره کرد.
هدف این کنگره تبادل نظر بین زنان معمار از نقاط مختلف دنیا و همچنین تشویق آنها در پیشبرد کارهای معماری و شهرسازی و به وجود آوردن فرصتی برای آنان، به خصوص زنان ایرانی برای تبادل عقاید و نظرات و نمایش آثارشان در معرض دید عموم بود.
به نظر پاپازیان؛ “معماری هیچوقت نمی تواند حالت عمومی و کلی داشته باشد. هر جامعه ای احتیاج به معماری خاص خود دارد. موفقترین اشخاص در این مورد ژاپنیها هستند. در عین حال که معماریشان کاملا ژاپنی است اما مدرن و مطابق با تکنولوژی جدید هم میباشد.
وی معتقد است که پیروی از معماری قدیم کاری حساس و خطرناک است چراکه به کار بردن قوس و شیشه رنگی و شبکه به خودی خود نمیتواند باعث پدیدار شدن معماری شود”
پاسخ : معماران برجسته ی دنیا
زاها حدید
http://www.kianavahdati.com/Stream.a...648&property=1
شرح: معماری که برای معرفی انتخاب کردم یک معمار زن بنام "زاها حدید" است.
او در بغداد متولد شدودر سال1977 در انگلستان فارغ التحصیل شد. از معماران برجسته عصر حاضر است. طرحهای او، دکنستروکتیویزم در معماری رامعرفی میکنند.کنفرانس ها و درسهای او، در نقاط مختلف جهان، مورد توجه قرار دارند. در سال 1994، پس ازکنزوتانجه،کرسی تدریس طراحی در دانشکده ی معماری هاروارد، به وی واگذار شد. فعالیتهای حرفه ای او، از آفرینش فضای شهری کلان، تا خلق اجزای زینت مند و مبله داخلی، ابعاد جهانی دارند. نمونه کار - 1:برج لیلیوم - ورسا - لهستان
سال ساخت : 2007-2012
کاربری : مسکونی و چند منظوره
متقاضی: Lilium Polska Sp. z o.o.
معمار طراح: زاها حدید و پاتریک شوماخر
معمار پروژه: مارکوس پلانتو
تیم مسابقه: توماس ماتوی ، سوفیا رازاک ، نائومی فریتز ، دنیل ویدریگ ، فلویو ویرز ، ماریاگرازیا لانزا ، دنیس برزینا
مشاور: Structure ARUP
خدمات: ARUP
برآورد امکانات و تجهیزات: دیویس لنگدان
http://www.kianavahdati.com/Stream.a...648&property=4
تصویر نمونه کار - 1معرفی نمونه کار - 1:شرح کلی
برج لیلیوم در مرکز شهر ورسا و در مجاورت برج ماریوت واقع شده ، درست نزدیک به تقاطع یروزولیمسکی و چالوبینسکیه گو ، از ضلع شمال هم ، روبروی ایستگاه مرکزی قطار قرار گرفته .
ملکه حدید این ساختمون رو برای پایتخت لهستان طراحی کرده. ورسا افقی روشن با سازه های شفاف داره و از اینرو دارای هویت و شخصیته قابل توجهیه . رسیدن به ارتفاع 240 متری ، فرم بلند و ظریف رو برای این ساختمون رقم زده و وجود این برج در کنار برج های مجاور، قصر فرهنگی شهر رو کامل میکنه و خوشه ی ساختمونای مرتفع پایتخت را کاملتر از قبل میکنه. برج لیلیوم 72.027 متر مربع از 101.205 متر مربع محیط خودش رو اشغال کرده . این ساختمون شامل آپارتمانای مسکونی - تفریحی و یه هتله.
کاربری
برج لیلیوم شامل هتل ، آپارتمان مسکونی ، چشمه آب معدنی ، محدوده تجاری زیر زمینی (خرده فروش) با یه مرکز خرید ه(Mall). چهار تا لابی تو طبقه همکف هست که 4 ورودی جداگانه رو برای هتل ، آپارتمانها ، رستوران و فضای استراحت مجموعه رو تامین کرده.
معبر و دسترسی
المان های مختلف برنامه ریزی شده دسترسی ها و خروجی های متفاوتی رو برای برج لیلیوم رقم زده ، که شامله : پارکینگ خارج از ساختمان، پیاده روی مخصوص از بیرون به ورودی پارکینگ زیرزمینه ،
دسترسی وسائل نقلیه
پارکینگ برجهای لیلیوم و ماریوت کنار هم و تو طبقه زیرزمینه ، با دو رمپی که تو خیابان نووگرادزکا هست ، از همدیگه جدا میشدن.
دسترسی افراد
ورودی اصلی ساختمون تو طبقه همکفه. ارتفاع لابی دو برابر سایر قسمتاس ، قسمت پذیرش سمت راست ورودیه. تو نقشه ساختمون ورودی جداگانه ای برای هر قسمت طراحی شده .قسمتای مسکونی ، هتل ، رستوران و خروجی اضطراری مجموعه دسترسیای جداگانه دارن. تمام ورودیا با یه پل قابل دسترس هستن . این پل از مرکز خرید شروع و به محدوده عمومی مجمو عه میرسه. این پلها از درصد عمومیت ورودیا کم کرده و محدوده ای خصوصی رو تشکیل داده. ورودی آپارتمان مسکونی تو خیابون یروزولمسکی ، جایی که ورودی هتل بطور مناسب و شایسته مقابل ورودی هتل مایوت قرار گرفته . وروردی فسمتای فضای باز مجموعه و خروج اضطراری تو خیابون نووگرادزکا که ترافیک کمتر براش پیش بینی شده ، قرار گرفته . ساکنین برج لیلیوم قادر هستن از ورودی اختصاصی برای رفت و آمد به قسمتهای خرده فروشی و تجاری مجموعه استفاده کنن.
نمونه کار - 2:طرح زاها حدید برای برج های رقصان تاییدی بر گسترش تجارت خلیج در آینده طلایی دبی است. این سه برج بر روی خلیج کوچکی ساخته می شوند و این پروژه به یک تصویر برجسته برای محدوده خلیج و توسعه های انحصاری آن می باشد. حجم آبگونه و موج دار برج ها با ترکیب دینامیک درونی احجام طراحی و بوجود آمده است.
http://www.kianavahdati.com/Stream.a...648&property=7
تصویر نمونه کار - 2سایر نمونه کارها:
کارهای گفته شده در بالا کارهایی از این معمار است که هنوز ساخته نشده اند اما کارهایی که در اینجا معرفی میکنم کارهای ساخته شده ی ایشان هستند مثل پروژه های ایستگاه آتشنشانی شهر دانشگاهی ویترا در سوییس، غرفه ی ویدئوموزیک گرونینگن در هلند،و بار-رستوران مونسون در ژاپن، شیوایی کلام پر معنای حدید را میرسانند. آثار ترسیمی و نقاشی او، در مهمترین موزه های جهان، از جمله نمایشگاه دائمی موزه های هنر مدرن نیویورک، گالری جی.آ. در توکیو، و موزه های معماری آلمان، در فرانکفورت و گوگن هایم، به نمایش گذاشته شده اند
پاسخ : معماران برجسته ی دنیا
زندگی نامه فرشید موسوی
فرشید موسوی در سال ۱۹۶۵ در شهر شیراز متولد شد و در سن ۱۸ سالگی به عنوان دانشجوی معماری در دانشگاه داندی (Dundee) بریتانیا پذیرفته شد. بعد از اتمام تحصیل در دانشگاه داندی و یک سال کار در کارگاه ساختمان رنزو پیانو در جنوا، مشغول به تحصیل در مدرسه معماری بارتلت در کالج لندن شد. او در سن ۲۴ سالگی و در هنگام تحصیل برای کسب مدرک کارشناسیارشد معماری در دانشگاه هاروارد، آلخاندرو زائرا پولو، شوهر و همکار آینده خویش را ملاقات کرد.
این دو جوان هدف مشترکی داشتند و برای رسیدن به آن سخت تلاش میکردند و آن چیزی نبود جز بیرون کشیدن مباحث و طرحهای آوانگارد از برجهای عاج مدارس معماری. موسوی در سال ۱۹۹۱ از دانشگاه هاروارد فارغالتحصیل شد و همکاری با زائرا پولو در دفتر کولهاس (Rem Koolhaas) رتردام را آغاز کرد. بعد از دو سال همکاری، آنها با یکدیگر ازدواج کرده و «دفتر معماری خارجی» (FOA) در لندن را راهاندازی کردند. آنها در هنگام تاسیس این شرکت، برای تدریس در انجمن معماری در آن شهر به سر میبردند. این زوج معمار بعدها در دانشگاههای پرینستون، یو.سی.ال.ای و کلمبیا در امریکا نیز به تدریس معماری پرداختند. اما سال ۱۹۹۵ نقطه عطفی برای شرکت نوپای آنها بود. FOA در مسابقه بینالمللی طراحی فرودگاه بینالمللی یوکوهامای ژاپن شرکت کرد و برنده نهایی آن شد.فرشید موسوی و زائرا پولو بعد از زوج رنزو پیانو و ریچارد راجرز که بیست سال قبل برنده مسابقهای در این سطح شده بودند، جوانترین معمارانی بودند که توانسته بودند در سطح بینالمللی اینچنین بدرخشند.
اولین پروژهای که توسط FOA و در سال ۱۹۹۸ به اتمام رسید ساخت رستوران بلگو در بیشه لدبروک شهر لندن بود.
هفت سال بعد از برنده شدن طرح فرودگاه یوکوهاما توسط فرشید موسوی و شوهرش، ساخت این بنای مهم به پایان رسید و شرکت آنها برای معرفی معماری انگلستان در بیینال معماری ونیز توسط کنسولگری بریتانیا انتخاب شد که مصادف بود با انتخاب خانم موسوی به عنوان پرفسور آکادمی هنرهای زیبای وین. سال ۲۰۰۳ سال چندان موفقی برای آنها نبود چون طرح آنها برای مسابقه بزرگ معماران جهان در نیویورک موفقیتی کسب نکرد ولی سال بعد را میتوان یکی از موفقترین دورههای کاری FOA نامید. افتتاح پارک آودیتوریوم در میدان فرهنگهای بینالمللی در بارسلونا، نمایشگاهی از کارها و طرحهای شرکت در انستیتوی هنرهای مدرن در لندن، برگزیده شدن به عنوان یکی از معماران مناقصه المپیک ۲۰۱۲ لندن و برنده شدن طراحی ساختمان جدید موسیقی و تئاتر BBC در وایت سیتی لندن از موفقیتهای بیشمار آنها در سال ۲۰۰۴ بود.
FOA به سرپرستی خانم موسوی و آقای پولو طرحهای بسیار زیادی را به اتمام رسانده و یا در حال اجرا دارد که از جمله آنها میتوان از انتشارات دالنیوک در شهر کتاب کره جنوبی، ساختمان تئاتر شهرداری توربیخا در اسپانیا، مجتمع اومرانیه در استانبول، مجتمع مسکونی کارابانچل در مادرید، مرکز تکنولوژی بارسلونا، دپارتمان جان لوییز، کالج طراحی ریونزبورن و ساختمان سهگانه EC3 در انگلستان، انستیتوی پزشکی قانونی مادرید و برج مسکونی دورانگو در اسپانیا نام برد.
طرحهایی که آنها ارائه میدهند این حس را به انسان القا میکند که گویی یک جراح پلاستیک پوسته زمین را در اختیار گرفته و به آن شکل میدهد. ساختمانها به مناظر و مناظر به ساختمانها تبدیل میشوند و انسان و طبیعت یکدیگر را در آغوش میگیرند. شاید همین نگرش به معماری باشد که FOA را به یکی از خلاقترین و مهمترین شرکتها در زمینه طراحی شهری و معماری مناظر در جهان بدل ساخته و جوایز بسیاری را برای آنها به ارمغان آورده است؛ جوایزی همچون: چهار جایزه اروپایی RIBA در سالهای ۲۰۰۸، ۲۰۰۶، ۲۰۰۵ و ۲۰۰۴، جایزه معماری ELLE اسپانیا، جایزه تجاری اروپا برای در نظر گرفتن مسائل محیطی در مجتمع استانبول، جایزه معمار سال اسپانیا، جایزه توپوگرافی در بیینال ونیز، جایزه معماری اریک میرالس، جایزه بینالمللی معماری داخلی FX، مقام دوم مسابقات بینالمللی بازسازی ساختمانهای کنار آب در تنهریف اسپانیا و دهها مورد دیگر.
شایان ذکر است که خانم موسوی در رقابت برگزارشده برای طراحی سینما آزادی در سال ۱۹۹۷ نیز با طرحی بسیار جالب و تاحدی شبیه به ساختمان جعبه موسیقی BBC، شرکت کرد که البته برنده آن مسابقه شناخته نشد.فرشید موسوی استاد بخش معماری دانشگاه هاروارد است. او این رشته را در دانشگاه های GCD، کالج لندن، داندی و مدرسه معماری بارتلت تدریس می کند. پیش از تاسیس دفتر معماری خارجی همراه با آلخاندرو زارا یولو در سال ۱۹۹۲ در لندن، موسوی مسوولیت طراحی ساختمان رنزوپیانو در جنوا و اداره دفتر معماری کلان شهر روتردام را نیز بر عهده داشت.
با توجه به اینکه موسوی استادی متعهد و بسیار برجسته است در دانشگاه های UCLA، کلمبیا، پرینستون و چند مدرسه معماری دیگر در اروپا به عنوان ناظر فعالیت می کند.
خانم موسوی به مدت ۸ سال در اتحادیه معماری لندن مشغول به تدریس بود و در این مدت ریاست موسسه معماری فرهنگستان هنرهای زیبا در وین را نیز بر عهده داشت. علاوه بر سرپرستی این فرهنگستان فرشید موسوی بین سال های ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۵ در این موسسه به تدریس نیز مشغول بود.شرکتی که فرشید موسوی در لندن تاسیس کرده و به نام دفتر معماری خارجی (FOA) مشغول به فعالیت است به عنوان یکی از برجسته ترین و خلاق ترین شرکت های معماری در طراحی های شهری و چشم اندازها در سراسر جهان به حساب می آید. این شرکت تا به حال پروژه های بین المللی زیادی در نقاط مختلف جهان اجرا کرده است که اکثر آنها نامزد کسب جایزه های بین المللی در طراحی بوده اند.
از این طراح ها می توان به گذرگاه دریایی یوکوهاما در ژاپن، پارک بزرگ بارسلونا همراه با تالارهای کنفرانس محوطه سرباز، هتل بلومون در گروننیگن هلند، ساختمان پلیس بزرگ بارسلونا همراه با تالارهای کنفراس محوطه سرباز، هتل بلومون در گروننیگن هلند، ساختمان پلیس در لاویلا یویاسا اسپانیا و غرفه نمایشگاه صادرات بین المللی اسپانیا اشاره کرد.
از طرح های در دست احداث FOA هم می توان از ساختمان تئاتر ترودیا (در اسپانیا) مرکز فن آوری لوگو ونو و مرکز اسکان اجتماعی مادرید نام برد. FOA در کشورهای دیگر هم طرح هایی در دست ساخت دارد. ساختمان اصلی ناشران در پاجو کره جنوبی، مرکز جدید موسیقی BBC در لندن، دانشگاه هنر و طراحی در انگلستان و دفاتر کار مختلف با مقیاس بزرگ در هلند از طرح های هستند که توسط FOA در حال اجرا و ساخت می باشند.اکثر فعالیت های این شرکت و طرح های در دست اقدام FOA در تعداد زیادی کاتالوگ به چاپ رسیده اند و به این وسیله این فعالیت ها به مردم معرفی می شوند. فرشید موسوی علاوه بر اینکه عضو ثابت کمیته طراحی بین المللی (IDC) در لندن است یکی از اعضای گروه مشاورین معماری و طراحی پارلمان انگلستان نیز به شمار می آید.
در نوامبر ۲۰۰۵، هم موسوی به عنوان مسوول کمیته برگزارکننده اعطای جوایز معماری «آقاخان» برگزیده شد.جوایز دریافتی و افتخاراتسال ۲۰۰۵:- جایزه چارلز نیکس
- اولین جایزه نمایشگاه بین المللی آیچی پاویلیون اسپانیا در مسابقات ژاپنسال ۲۰۰۴:
- جایزه نقشه کشی معماری برای پارک نوارتیس و پارکینگ بزرگ بازل در مراسم سالانه ونیزسال ۲۰۰۳:- جایزه اریک میرالز برای معماری «بندر بین المللی یوکوهاما» در مادرید – جایزه «معماری کاناگاوا» برای معماری «بندر بین المللی یوکوهاما» در ژاپن
- اولین جایزه مسابقات طراحی مرکز موسیقی BBC در لندنسال ۲۰۰۲:- نامزد کسب عنوان برتر مسابقات طراحی WTC در نیویورکسال ۲۰۰۱:- انتخاب به عنوان برترین معمار در مسابقه بین المللی طراحی بانک Entry South در لندنسال ۲۰۰۰:
- انتخاب به عنوان برترین معمار طراحی سالن های کنفرانس و پارک South-Eastern در بارسلوناسال ۱۹۹۹:- کسب عنوان برترین طراح داخلی برای طراحی بهترین محل بازی سرپوشیدهسال ۱۹۹۸:
- کسب مقام دوم در مسابقات بین المللی بازسازی ساختمان های کنار آب در تنه ریف اسپانیاسال ۱۹۹۷:
- کسب عنوان دوم مسابقات طراحی میونگ دانگ در کره جنوبیسال ۱۹۹۷:- برنده طرح سینما آزادی تهران . ایرانسال ۱۹۹۵:
- برنده جایزه طراحی بندر بین المللی یوکوهاما- سالن های همایش و پارک ساحلی بارسلونا، اسپانیا (جنوب غربی)
پاسخ : معماران برجسته ی دنیا
زندگینامه معمار کامران دیبا
کامران دیبا (طباطبایی)، در 5 مارس ۱۹۳۷ در تهران متولد شد. دیبا آرشیتکت برنامه ریز شهری و نقاش ایرانی در رشته معماری دانشگاه هارواد واشنگتن دی سی تحصیل کرد.در سال ۱۹۶۴ در این رشته فارق التحصیل شد و پس از آن به مدت یک سال تحصیلات تکمیلی را در رشته جامعه شناسی ادامه داد. http://www.difal.ir/upload/image/diba/diba.jpg در سال ۱۹۶۶ به تهران بازگشت و یک سال بعد رئیس و طراح ارشد شرکت مهندسین مشاور “DAZ” شد. شرکت "DAZ" در ایران پروژه های بزرگ و گوناگونی به انجام رسانید و به سرعت توسعه یافت به طوری که در سال ۱۹۷۷ صد و پنجاه پرسنل داشت. دیبا در ایران صرفا در بخش دولتی فعالیت می کرد. وی به سنت های بومی و هم چنین نیاز های جامعه شهری مدرن و اثر متقابل انسان علاقه مند بود. پروژه نیمه تمام "شهر جدید شوشتر" (1974-80) در خوزستان که وی آرشیتکت و برنامه ریز آن بود بیشترین موفقیت خود را مرهون الگوهای ساختاری و گونه های ساختمانی سنتی است که دیبا مورد استفاده قرار داده است. وی این شیوه را جایگزین طراحی بر اساس الگوهای غربی، که مورد حمایت افراد با نفوذ و سردمداران بود، نمود. http://www.difal.ir/upload/image/diba/1.jpg این شهر با ظرفیت جمعیتی بالغ بر ۳۰۰۰۰ نفر در راستای یک شاهراه اصلی ارتباطی طراحی شد. چهار راه ها میادین عمومی و محله های کوچک در اطراف آن شکل می گرفتند و وجود باغ ها و بازارها زندگی اجتماعی را تقویت می کرد. بناهای آجری شاعرانه دیبا معماری شاخصی را خلق می کند که زیبا و با شکوه است. دیگر کارهای شاخص وی در ایران شامل چندین ساختمان در دانشگاه جندی شاپور (۱۹۷۶-۸) است. اما بنایی که شاید شناخته شده ترین اثر وی باشد موزه هنرهای معاصر تهران (۱۹۷۶) است که با سقف های نیم هلالی اش یادآور بادگیرهای سنتی خاورمیانه است. وی موسس و هم چنین اولین مدیر موزه بود.(۱۹۶۷-۸) http://www.difal.ir/upload/image/diba/2.jpg دیبا به عنوان مشاور و برنامه ریز شهری در وزارت مسکن و توسعه شهری ایران خدمت کرد. هم چنین دفتر وی طرح جامعی برای برخی شهرها ارائه داد که از جمله آنها خرمشهر بندری مهم در خلیج فارس است. جایی که وی با طراح یونانی A.Doxias که در بخش خصوصی فعالیت می کرد همکاری کرد. وی در سال ۱۹۷۷ ایران را به قصد زندگی در پاریس و واشنگتن دی سی ترک کرد تا به صورت شخصی کار کند. پروژه های وی شامل طرح های خانه سازی در ویرجینیا و طرح توسعه هتل ها در اسپانیا ست. وی در سال ۱۹۷۷ به عنوان منتقد با دانشگاه "کرنل" همکاری کرد. دیبا به عنوان یک نقاش چندین نمایشگاه انفرادی در ایران بر پا کرد. او هم چنین گرد آورنده و واسطه فروش آثار نقاشی معاصر غرب بود. http://www.difal.ir/upload/image/diba/3.jpg مصاحبه با کامران دیبا، بهار ۱۳۴۸ محمود ارجمندی: فکر میکنم بهتر باشد صحبت را از سنت شروع کنیم زیرا با وجود بحثهای فراوان، هنوز آن طور که باید و شاید این موضوع روشن نشده است؟
کامران دیبا: اگر ما بخواهیم فقط در مورد سنت صحبت کنیم، این بحث غیر کالبدی است و اصلا معماری نیست؛ پس منظور جنبه های سنتی می باشد که مربوط می شود به یک واکنش بین سنت و محیط کالبدی. ما راجع به تاثیر این واکنش با معماری صحبت خواهیم کرد که آیا می توانیم با جبر و زور، سنتها را مدرن کنیم و یا آنها را از بین ببریم؟ آیا کارهایی که در این زمینه کردند موفق بوده یا اینکه این سنتها هنوز زنده اند و ما باید آنها را در معماری رعایت کنیم؟ واقعیت این است که سنت بصورت یک فکر اجتماعی نقش موثری را بازی میکند و این غیر قابل انکار است. حالا سنتها بعضی بصورت "آگاه" و بعضی عوامل ناشی از سنت هستند که بصورت "ناآگاه " هستند. اصلا اگر سنت را زیر پا بگذاریم، عکس العمل انسانی صد در صد منفی خواهد بود. بطور مثال اگر کسی احتیاج داشته باشد که در منزلش یک اطاق پذیرایی داشته باشد و اگر ما به او اطاق پذیرایی ندهیم، آن اطاقی که برای خودش گذاشته ایم را اطاق مهمان می کند و خودش در راهرو زندگی میکند. یعنی زندگی مهم اش را در راهرو می گذراند. پس عملا سنتها و عادات هستند که باعث می شود یک ایرانی شب تابستان بنشیند در حیاطش و اگر ما بخواهیم این را از او بگیریم، ممکن است دور حیاطش حصیر بچسباند که باز بتواند آنجا بنشیند. پس نتیجه میگیریم که اقداماتی که با سنت تناقض دارد ممکن است یک عکس العمل منفی و یا شورش رقیق به وجود آورد. اثر بعضی سنتها به صورت "نا آگاه " هستند که من فکر میکنم تا اندازهای مهمتر باشند. به خاطر اینکه دلیل ناراحتی مشخص نیست و این عامل بصورت یک مرحله نا آگاهی می باشد که در رفتار و عمل مردم تاثیر می گذارد. این را نمیشود زود ارتباط به موضوع بخصوصی داد. مثلا یکی از محیطی بدش می آید ولی دلیلش را نمیداند و یا در یک عمارتی نمی خواهد برود. پس سنت خیلی مهم است و اگر منظور ما بوجود آوردن یک معماری انسانی باشد باید انسانها و خواسته هایشان را در نظر بگیریم، حتی خواسته هایی که روشن نیستند و "نا آگاه" هستند و اگر رفتار و خواسته های افراد را در نظر نگیریم عملا نمیتوانیم معماری انسانی بوجود آوریم. http://www.difal.ir/upload/image/diba/4.jpg محمود ارجمندی: آیا بین فونکسیونهای جدید ناشی از تکنیک از طرفی و سنت و خصوصیات درونی انسانی از جانب دیگر تناقضی موجود است؟ این تناقض چطور میتواند حل شود؟
کامران دیبا: نیروهای دینامیک و متحرک دائما یک مرحله انتقالی را در فرهنگ و شخصیت تثبیت می نمایند. یکی از نیروها که در تغییر شکل جوامع امروزی نقش بازی میکند "تکنولوژی" و "اتومیشن" است. در معماری انسانی، سنت صرفا برای خودش مطرح نیست. البته معمار میتواند از خودش ایدئولوژی مخصوصی داشته باشد و تا اندازهای آن را تحمیل کند. ممکن است معماری باشد که علیه تکنیک و غیر انسانی شدن اجتماعش شورش کند و از آن طرف یک نفر هم بخواهد تکنولوژیک را سیونال و مادی باشد و تمام عوامل معنوی را از بین ببرد و یک زندگی ماشینی بوجود آورد و یا از طرفی هر دوی این افکار به موازات هم موجود باشد. http://www.difal.ir/upload/image/diba/5.jpg محمود ارجمندی: معمار روی چه مبانی باید قضاوت بکند و چه اصولی مطرح میشود؟ کامران دیبا: من فکر میکنم که رشته معماری در آینده به فرم یک دیسیپلین کلکتیو درآید ولی هنوز مخصوصا در ممالک ما یک فرم خیلی فردی را دارد. روی این اصل اگر ما از نظر ایرانی به این مسئله نگاه کنیم فکر میکنم یک معمار، یک فرد است و باید خودش بتواند قضاوت کند. ما نمیتوانیم الگویی داشته باشیم. اگر ما به رشد بیشتری برسیم و بتوانیم یک مقدار سئوالات ابتدایی خودمان را جواب دهیم، در آن مرحله ما میتوانیم راجع به خط مشی و غیره صحبت نماییم. ولی به آنچه که خود من معتقدم معماری انسانی بعنوان یک متدولوژی میباشد. یعنی ما اگر شروع کارمان بر مبنای پلاستیک یا آرتیستیک یا جغرافیایی و فونکسیونل نباشد و بر روی اصول انسانی پایه گذاری شود، فکر میکنم تا اندازهای جوابگوی مشکلات مطرح شده باشد. پس مسئله ای که مطرح میشود اتفاقاتی است که در مدت دیدار فردی از یک محیط کالبدی روی میدهد. تجربیات بصری و سمعی یا اجتماعی این فرد یا گروه و برداشت آنها از این محیط برای من مطرح است. بعد بگوییم از نظر آرتیستیک فرم چه باید باشد. این یک نوع وسیله است نه هدف. اگر من شخصا یک پروژهای انجام بدهم، موفقیت را وقتی حس میکنم که این پروژه از نظر دیدهای انسانی موفق باشد و فرم پلاستیک آن در درجه دوم اهمیت قرار دارد. باید گفت پلاستیک جهت دهنده یا جا دهنده است.
http://www.difal.ir/upload/image/diba/6.jpg محمود ارجمندی: حال میبینیم که معماری بستگی شدید با اجتماع دارد؛ یعنی آرشیتکت باید اجتماع را بشناسد و منعکس کننده آن در کارش باشد. از جانب دیگر با تکنیک رابطه دارد. بنابراین به نظر شما مسئله هنر در معماری به چه شکل مطرح میشود؟ کامران دیبا: از نظر من هنر وسیله ای است که به صورت طبیعی اتفاق می افتد. آن را آدم کپی هم می تواند بکند. این ممکن است از نظر بعضی ها بعید باشد. یک معماری اگر انسانی باشد هیچ مهم نیست که مثلا یک فاساد "لوکوربوزیه" را عینا کپی کنیم و یا فرم دیگری را که فکر می کنیم مناسب است. مثلا دیده ام بعضی آرشیتکتها صحبت می کنند فلانی زیاد خلاق نیست؛ اثر فلانی در کارش موثر است. این مسئله بچه گانه است برای اینکه آن معماری هم که اثر کسی در کارش نیست نفوذ آن کار معماری درجه دوم در کارش هست و آن هم که خودش را راضی می کند که دیگری تحت تاثیر فلان کس است، خودش تحت تاثیر کاری است که توی هر خیابان متوسط تهران موجود است. عملا همه تحت تاثیر و تاثیر بردار هستند.
http://www.difal.ir/upload/image/diba/7.jpg محمود ارجمندی: پس جنبه هنری معماری به چه شکل در می آید؟
کامران دیبا: من فکر میکنم هنر معمار در این است که بتواند این عوامل انسانی را به بهترین وجهی در محیط کالبدی تنظیم کند. من از معماری انسانی تبعیت می کنم ولی در پروژه هایی که عمل کرده ام ممکن است این مسئله حس نشود و خیلی ها بگویند جنبه پلاستیک دارد ولی برای خود من چیزی که مطرح است پلاستیک نیست برای اینکه پلاستیک ارژینال و اختراعی نیست. روی این اصل اگر توی یک مجله که ورق میزنم، فرمی پیدا شود که به درد بخورد، از نظر من قابل استفاده است. ما همیشه از اشکال هندسی کپی میکنیم. هیچوقت یک فضای مدور ارژینال نیست. همچنین یک مثلث یا ذوذنقه. خوب اگر شما کمی پایتان را آنطرف تر بگذارید، هیچ پنجره ای هم فکر نمیکنم ارژینال باشد. بالاخره مفهوم اصلی پنجره موجود بوده و ما تغییرات کوچکی در دتایل آن داده ایم. http://www.difal.ir/upload/image/diba/9.jpg محمود ارجمندی: این گفته شما کاملا صحیح، به این ترتیب که انتقادی هم بر معماری مدرن هست که فضاها همان فضاهای هندسی و اقلیدسی گذشته است و معماری مدرن نتوانسته فضاهای جدیدی ارائه دهد. به دنبال این بحث موضوعی پیش می آید؛ امروزه به جای فضاهای هندسی و اقلیدسی گذشته در معماری بحث از فضاهای ریمان و فضاهای بیش بعدی است. منظور فضاهایی است که بیشتر جنبه روانی و غیر فیزیکی دارند. راجع به این مسئله چطور فکر میکنید؟ کامران دیبا: گفتم، من اصولا پی بوجود آوردن پلاستیک جدید نیستم ولی البته نمی گویم اشخاص دیگر هم نباشند. ممکن است بعضی آرشیتکتها پی خلق فضاهای جدید باشند و این را هم منکر نمیشوم که وقتی روی یک مجموعه و یا ساختمان کار میکنم، فضا برای من خیلی مهم است. من فضا را از نظر هندسی نگاه نمیکنم بلکه از نظر فعالیت انسانی به آن نگاه میکنم. مثلا میگویم این بابایی که نشسته کنار این پنجره میخواهد ۱۰۰ متر نگاه کند روی یک فضای دو بعدی سبز و چون آن طرف یک عمارت کثیفی هست، من ۶ تا درخت میگذارم که این را ببندم از جلوی چشمش و یا میخواهم شب که تاریک میشود ستارهها را روی آسمان ببیند، پس این به من فضا میدهد. نتیجه میگیریم که فضای ثابت اثر بخصوصی ندارد و بعد انسانی و فردی و فرهنگی دخیل است. فضای جدید و این حرفها برای من مطرح نیست چون این صد درصد بنظر من یک طرز فکر مادی است که آن بر خلاف یک تفکر انسانی است. برای من فضایی مطرح است که ارتباط برقرار می کند با فعالیت یک انسان، حالا این فعالیت مثلا این است که یک آدم کفشش را درآورده پایش را بکند توی جوی آب. این مساله ای است که به من یک طرح میدهد ولی ممکن است یک معمار روی این فکر نکند. معمار اول یک تجسس می کند در مورد فضاهای منفی یا مثبت، پر یا خالی. البته این فضاها جدا از انسانها نیستند ولی درجه اهمیت تحقیق در مورد فضاها و حجم ها می باشد که این بصورت متدولوژی یک اثر دارد ولی در مورد خودم که صحبت می کنم چیزی که مطرح است تحقیق در مورد انسانها و روابطشان با یکدیگر و محیط بوده و البته این انسانها و روابطشان بی ارتباط به فضا نیستند. من فکر می کنم فرق عمده ایدئولوژیک بین من و همکارانم این باشد. http://www.difal.ir/upload/image/diba/10.jpg
پاسخ : معماران برجسته ی دنیا
حسن فتحی مرد وقار ,معمار ایرانی
حسن فتحی مرد فریبایی و گیرایی، مرد وقار و متانت و فهم و شعوربود. معماریی که او به دنیا هدیه کرد نیز همه ی این صفت ها را یکجا در خود گرد می آورد. بناهای او به روشنی نمایانگر آرمان های او و تکنیک های برگزیده ی خود اوست
فتحی معتقد بود کهمعماری هر مکان ویژه ی مردم خود آنجاست زیرا هر منطقه ای مصالح،آب و هوا و میراث فرهنگی و روانشناسی خاص خود را دارد که بر بیان معماری ویژه ی آنجا تأثیر می گذارند. این اعتقاد او در واکنشی که نسبت به سبک معماری بین المللی داشت آشکار می شود:« آیا معماری بین المللی توجه بیمار گونه ی جهانی نسبت به هنر و فقدان جهانی فرهنگ نیست؟به نظر من بهترین بیان معمارانه آن چیزی است که حاصل بر همکنش بین شعور انسان و محیط طبیعی او و پاسخگوی نیازهای مادی و معنویش باشد» او، در عین ترویج توجه به معماری منطقه ای ، انزوای منطقه ای را توصیه نمی کرد. معماری خود او عنصرهای منطقه ای گوناگون مصر را آزادانه در هم می آمیزد. منطقه گرایی او می خواهد معماران را به این چالش وادارد که زمینه ای را که در آن طراحی می کنند و می سازند بدرستی بشناسند و به آنچه برای آن مکان و بهره گیران بومی آن ضروری است احترام بگذارند، خودش در این باره چنین می گوید
معروف است که اگر چیزی را ، بدون توجه به محیط طبیعی در مکانی از طبیعت بگذارید هم طبیعت شما را مجازات خواهد کرد و هم مردم.
حسن فتحی صداقت در معماری را تغریف می کرد : او همانگونه طراحی می کرد که جامعه نیاز داشت و همانگونه می ساخت که فکر می کرد و همانگونه فکر می کرد که زندگی می کرد
از نظر فتحی انسان معیار همه چیزست. انسان موجودی است که نیروهای طبیعت را می بیند و آن ها را احساس می کند. معمار باید کارکرد احساس های آدمی را بشناسد تا بتواند آن نیروها را به هنر مبدل سازد:بدبختانه، چشم آدمی مانند گوشش حساس نیست . وقتی گوشتان صدای نا هنجاری را می شنود ، شما ناخودآگاه از جا می پرید، اما اگر دیدگانتان تناسبی ناهنجار را ببیند، یکه نمی خورد و مثلاٌ چشمتان سرخ نمی شود یا از آن اشک نمی آید ودردتان
نمی گیرد.
خانه ی عبدالرحمن نظیف
سال ساخت : 1980
مکان جده - عربستان سعودی
مالک شیخ عبدالرحمن نظیف
طراح : حسن فتحی
مالک که در یک خانه ی سنتی در جده زندگی می کرد در سال 1974 فتحی را در قاهره ملاقات کرد و فتحی نخستین طرح ها را در آنجا به او ارایه داد. پس از موافقت های اولیه از زمین ساختگاه طرح ، در جده بازدید کرد و کار ساخت در همان سال آغاز شد. ساخت سازه ی طرح دو سال طول کشید . سنگ های این ساختمان را از یک خانه ی قدیمی کلنگی در جده بازیافت کردند و مالک برای تهیه ی چوب به کشورهای گوناگونی سفر کرد و سر انجام چوب لازم را از اندونزی و سوئد آورد . کار ساخت خانه با همکاری دو تن از بناهای همکار استاد فتحی پیش رفت. که برای این کار به مدت 6 ماه از قاهره به جده آمدند.برخی عنصرهای به کار رفته در این خانه توسط خود مالک و پس از تأیید فتحی کار شد. پایان کامل کار ساختمان شش سال به درازا انجامید . این ساختمان یکی از معدود کارهای ساخته شده ی استاد فتحی در بیرون از زادگاه خودش( کشور مصر ) است.
پاسخ : معماران برجسته ی دنیا
زندگینامه استاد محمد قهوه ای
محمد قهوه ای متولد سال ۱۳۲۰ فوق لیسانس معماری از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران فارغ التحصیل سال ۱۳۴۸ است. وی فعالیت حرفه ای را از سال ۱۳۴۴ آغاز کرد. وی تاثیرات ژرفی در شهر زادگاهش همدان گذاشت. مدرسه آمنه، دبیرستان حجازی و صدها بنای مسکونی در شهر همدان از یادگارهای او هستند. او مدرس معماری در دانشگاه آزاد همدان بود و شاگردانی درخور را به معماری ایران تقدیم کرد.
زنده یاد مهندس محمد قهوه ای در حالی به سال ۱۳۸۷ دار فانی را وداع گفت که با حضوری بالغ بر ۴۰ سال در عرصه معماری در شهر همدان، دهها اثر کم نظیر در این شهر از او به یادگار مانده است؛ وی غالبا به عنوان معماری که توانست هویتی متعالی را در آثار خود با ترکیب نگاه اصیل ایرانی و نیز نوگرایی معماری روز جهان رقم زند یاد می شود:
|
"معماری گذشته بخشی از وجود ماست؛ نمیتوانیم انکارش کنیم . من تقلید از معماری قدیم را نادرست میدانم ، ولی برداشت مبتکرانه از آن درست است، کما اینکه بسیاری از معماران مشهور جهان از قوس و بالکن ایرانی استفاده کرده اند. همین امروز هم که میخواهم طرحی تهیه کنم، چند کتاب معماری ایرانی را ورق میزنم و ایده میگیرم...". |
|
طی مراسم بزرگداشت وی به سال ۱۳۸۸، اعلام شد در جهت تقدیر از وی دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد اسلامی که خود از اساتید آن بود، با تایید ریاست این دانشگاه، به نام وی نامگذاری شد. همچنین قرار است به زودی خیابانی نیز در همدان به نام مرحوم محمد قهوه ای نامگذاری شود. زندگی حرفه ای زنده یاد قهوه ای الگویی بی نظیر در توان یک معمار در تاثیر گزاری بر رویکرد متعالی در معماری یک شهر است.
برای دیدن کاراشون به وب لاگشون برین
http://avadghahveie.blogfa.com
پاسخ : معماران برجسته ی دنیا
عبدالعزیز فرمانفرمائیان
متولد سال ۱۲۹۹ تهران
دانش آموخته رشته معمارى از دانشكده هنرهاى زيباپاريس (بوزار)
بنيانگذار نخستين دفتر مهندسين مشاور در مقياسى ملى و بين المللى ۱۳۳۳
عبدالعزیز فرمانفرمائیان
متولد سال ۱۲۹۹ تهران
دانش آموخته رشته معمارى از دانشكده هنرهاى زيباپاريس (بوزار)
بنيانگذار نخستين دفتر مهندسين مشاور در مقياسى ملى و بين المللى ۱۳۳۳
تدريس كوتاه مدت در دانشكده هنرهاى زيبا دانشگاه تهران دهه ۳۰
طراحى و اجراى بسيارى از بناهاى معروف و ماندگار معمارى معاصر به تنهايى يا با همكارى معماران و ديگر دفاتر معمارى ايرانى و خارجى
يكى از پل هاى اصلى ارتباط معماران ايرانى وخارجى
تهيه نقشه طرح جامع شهر تهران با همكارى ويكتور گروئن آمريكايى با نظر به تأمين يك نظام توسعه عناصر جديد متناسب با فرهنگ ايرانى، حل مشكلات موجود و نيازهاى مهم پايتخت با پيش بينى ۵/۵ ميليون جمعيت
شهرسازى در كرج، كرمان، اصفهان وتهران
طراح موزه فرش تهران ، كاخ نياوران ، كاخ مادر سعدآباد، مسجد دانشگاه تهران و...
عرضه و معرفى فناورى پيشرفته در بلندمرتبه سازى با روش هاى ضدزلزله
اداره همزمان دو دفتر معمارى وشهرسازى درايران و يونان (تهران و آتن)
فعاليت گسترده در زمينه ساختمانهاى ادارى، مسكونى ، بهداشتى و درمانى ، فرودگاهى ، مذهبى، صنعتى ، فرهنگى ، تجارى و تأسيسات شهرى
پذيرش اينكه معمارى در نهايت و در جايگاه جنينى خود يك هنر است و نماد ونمودى از انگيزش انسان براى دگرديسى و جستارى براى دگرگونى ذهن و زبان و زندگى وهنرى فراتر از سينماحتى ، كه فراگيرترين حرفه و هنر و رسانه معاصر به حساب مى آيد، خود بزرگترين مشكل و ماجرايى است كه همچنان در ايران ناگشوده مانده و ميان نخبه گرايى معماران و ناآگاهى عمومى مردم ومخاطب (به عنوان معيار و مقصد نهايى ) دست وپا مى زند. در اين زمينه شايد هنوز و همچنان نخستين گامى كه بايد برداشته شود، معرفى اين هنر كاربردى و زبان ساز وانديشمندان واقعى اين عرصه است. كسانى كه با كارهاى بنيادى شان به ساختن سمبلى از ايمان انسان معاصر مى پردازند و او را به عصر تازه اى نويد و به عصر ديگرى رهنمون مى سازند.
يكى از پيشگامان اين حوزه در كشور ما عبدالعزيز فرمانفرمائيان است كه جامعه معمارى ايران او را پدر مهندسين مشاور مى نامند و بنيانگذار نخستين دفتر معمارى در مقياسى بين المللى مى دانند.
فرمانفرمائيان جزو نخستين نسل از معماران تحصيل كرده ايرانى در خارج از كشور نيز به حساب مى آيد. جزو كسانى كه در پاريس و در دانشكده بوزار تعليم ديده اند و به گسترش آموزه هاى كلاسيك اين دانشكده در ايران آن دوران پرداخته اند. به همين خاطر هم مى توان از او به عنوان يكى از معماران نسل نخست معمارى مدرن و معاصر ايران نام برد. نسلى كه نادر اردلان در مدخل معمارى دانشنامه ايرانيكا آنها و دوره كارى شان را چنين توصيف مى كند: نكات قابل توجه دوره اول شامل صنعتى شدن، توسعه زيربنايى، تجهيز ارتش و توازن جديد قدرت به دنبال اين موارد بود. براى مثال صنعت نفت به سرعت رشد كرد و نگاه ها به تلاشى معطوف شد كه در جهت ملى شدن صورت مى گرفت. سرمايه گذارى در سد سازى و نيروگاه هاى آبى، ساخت شبكه راه ها، مخابرات وغيره صورت گرفت. طرح مارشال و برنامه هاى اصل چهار ايالات متحده آمريكا به همراه ساير برنامه هاى كمك رسانى مالى، فنى و نظامى براى ايالات متحده و هم پيمانانش به اولين برخورد مهم ايران با مردم و فرهنگ ايالات متحده منجر شد و اين رابطه يك شبه جاى روابط با آلمان و فرانسه را كه پس از جنگ جهانى اول گسترش يافته بود گرفت. به دليل اقتصاد راكد و ضروريات بازسازى پس از جنگ ، تنها توجهى نمايشى به معمارى و شهرسازى مى توانست صورت بگيرد. اين دوران تنها به پيدايش نمادهايى از يك هويت ملى روزافزون انجاميد: تصاوير گذشته اى افتخارآميز مانند آرامگاه هاى نوبنياد يا بازسازى شده دانشمندان، شاعران وقهرمانان ملى وتصاويرى كه بر نظامى نوين دلالت داشتند. مانند ميدان هايى با مجسمه نمادين رهبرى ملى در مركز آن كه در همه جا به چشم مى خورد. بناهاى يادبود اين دوران، كه عمدتاً قبل از جنگ جهانى دوم ساخته شدند، اغلب كوچك و با طرح هايى هنرمندانه و اجراهايى خوب ، گواه تحصيلات طراحان ايرانى در پاريس قبل از جنگ ... بودند. اين طراحان كه با آموزش هاى دانشكده بوزار به ايران بازگشته بودند، تحت سرپرستى معمار و باستان شناس فرانسوى ، آندره گدار، اولين مدرسه آموزش معمارى معاصر ايران را در دانشگاه تهران پايه گذارى كردند... بهترين توصيف ويژگى زيبايى شناسانه نظريه ها و نگرش هاى معمارانه براى بناهاى عمومى يادمان هاى آريايى است كه از اسليمى هاى اسلامى نيز بهره برده بودند. تنها فرودگاه مهرآباد اثر محسن فروغى و مشاوران سوئدى وى ، ساختمان جديد مجلس سنا در تهران اثر حيدرغيابى و ساختمان دفتر مركزى شركت ملى نفت ايران اثرعزيز فرمانفرمائيان توانستند نظر عموم مردم را كه به ناگاه با مقياس عملكرد، تكنولوژى و ساخت كاملاً متفاوتى روبه رو شده بودند به خود جلب كنند. گرچه اين بناها ساختمانهايى قابل توجه بودند، اما هرگز به سطح معمارى عالى نرسيدند. (مجله معمار، برگردان: شيرين رضايى)
اگرچه اين تحليل شتابزده و صورى هرگز به كام فرمانفرمائيان خوش نيامده و او را واداشته كه در آمريكا پاسخى مكتوب و مطبوعاتى بدان بدهد، اما درست بر چنين اساسى است كه مى توان از چندانى و چونايي حضور فكرى و فلسفى و آفرينه هاى معمارى او ياد كرد و سخنى به ميان آورد. هنرمندي كه بعد از فارغ التحصيلى از بوزار پاريس بلافاصله به ايران مى آيد و در دانشكده هنرهاى زيبا دانشگاه تهران با كسانى چون هوشنگ سيحون و محسن فروغى مشغول به تدريس مى شود. مسجد دانشگاه تهران نخستين اثرى است كه او به طور رسمى از خود به جا مى گذارد. اثرى كه هانرى استيرلن در كتاب خود آن را در مقايسه با مساجد قديمى، نمادى از هنر ايرانى شمرده است.
تدريس در دانشكده هنرهاى زيبا و كار در دفتر ساختمان دانشگاه تهران ،اما، نمى تواند پاسخگوى نيازهاى درونى و كنكاش هاى بيرونى اين معمار ايرانى باشد و بالاخره او را وادار به استعفا و به فكر تأسيس يك دفتر مهندسى مى اندازد. دفترى كه تا آن زمان در ايران وجود نداشت و جاى آن را خارجى ها پر كرده بودند. فرمانفرمائيان اما، با روح جست وجوگرى كه داشت به تكميل تجربيات خود در اين زمينه مى پردازد و اقدام به تشكيل يك دفتر مهندسى در مقياسى ملى و بين المللى مى كند تا طرف قرارداد دولت ايران در پروژه هاى بزرگ ساختمانى باشد و درست به همين خاطر هم هست كه حالا رد پاى او را در جاى جاى اين شهر بزرگ (تهران) و در سازه هاى مهم بسيارى مى بينيم و مى يابيم. او براى اين كار از مراجعه به منابع خارجى نيز دريغ نمى كند و ضعف پروژه هاى خود را بدين ترتيب برطرف مى نمايد. در يك چنين بستر بزرگى هم هست كه بسيارى از معماران درجه يك آن زمان نيز شروع به تجربه اندوزى مى كنند و وارد بازار كار مى شوند. اين موضوع شايد - هم به خالى بودن عرصه بازمى گردد و هم به تعدد سفارش هايى كه فرمانفرمائيان مى گيرد و مى پذيرد. نسبتى كه با ورود و خروج وزارتخانه هايى چون آبادانى و مسكن و سازمانهايى چون برنامه و بودجه و ديگر نهاد هاي مرتبط با موضوع ساخت و ساز دائم قبض و بسط مى يابد و به اقتضاى مسائل سياسى و اقتصادى و به ويژه مسأله فروش نفت و تأثير مستقيم آن بر درآمدها و دخل و خرج ها گاه به بستگى و گاه روبه بهبودى و گشايش مى رود و در جايى به تعدد دفاتر مى انجامد و در جايى ديگر به ادغام آنها و درجايى هم به استخدام نيروهاى كار خارجى. كامران ديبا در نوشته اى دفتر فرمانفرمائيان را به خاطر تعدد كادر فنى و كيفيت حرفه اى و قدرت انجام كار در زمان خود و در خاورميانه بى نظير مى شمرد و از جمله دستاوردهاى اين دفتر را عرضه و معرفى تكنولوژى پيشرفته در ساختمان بلندمرتبه مى داند كه باروش هاى ضدزلزله محاسبه شده اند. نمونه هاى اين بلندمرتبه سازى را هنوز مى توان در تهران و در چندين سازه شاخص ديد. دفتر مركزى شركت نفت، ساختمان وزارت كار، ساختمان وزارت كشاورزى، برجهاى سامان، برجهاى ونك پارك، ساختمان بانك اعتبارات ايران و... از اين جمله اند كه هنوز در بافت شهرى پايتخت خودنمايى مى كنند و در ميان ساختمانهاى بلندمرتبه نوساز مى درخشند.
يكى از نكات مهم ديگرى كه درباره فرمانفرمائيان مى توان بازگفت و بدان اشاره كرد، سرشت گروهى خيلى از آثار و آفرينه هايى است كه در دفتر او به طراحى و اجرا رسيده اند. آن قدر كه حالا تفكيك خيلى از آنها به مراحل طراحى و توليد جز با رجوع به فهرست دست اندركاران اين پروژه ها ممكن نيست. همين هم در جاهايى باعث جدا شدن برخى از همكاران او مى شود، كه براى مثال مى توان از نادر اردلان ياد كرد كه بعد از طراحى مركز مطالعات مديريت از دفتر فرمانفرمائيان فاصله مى گيرد.
نكته ديگر چندجانبى و چندجهتى بودن كارهايى است كه در دفتر اين مهندس و معمار ايرانى انجام مى شود و شكل مى گيرد. به طورى كه مى توان در كارنامه او چه در سالهاى ۱۳۳۳ تا ۱۳۴۷ كه تنها كار مى كرد و چه در سالهاى ۱۳۴۷ به بعد كه دفاتر ديگرى را به همكارى گرفته بود طراحى و اجراى ساختمانهاى زيادى را با كاربردهاى گوناگون پيدا كرد. در اين گستره از طراحى ساختمانهاى ادارى و دانشگاهها و مدارس عالى گرفته تا موزه و هتل و كارخانه و برج و كاخ و مجموعه ورزشى، ترمينال فرودگاه و... يافت مى شود. كارهاى بسيار شاخصى كه از ميان آنها مى توان به كاخ نياوران ، كاخ مادر در سعدآباد، كاخ محمودرضا پهلوى در سعدآباد، ترمينال حجاج و ترمينال مسافرى صدهزارمترى فرودگاه مهرآباد، موزه فرش تهران، پاويون ايران درنمايشگاه بين المللى مونترال (۱۹۶۷)، ساختمان پست تهران، ساختمان مركزى اداره تلويزيون ايران، استاديوم آزادى با درياچه، دانشكده كشاورزى كرج، ساختمان هاى دانشگاه تهران در اميرآباد، ساختمان بانك صادرات اصفهان، كارخانه داروپخش درجاده كرج، بيمارستان ۲۰۰تختخوابى براى ارتش در شمال تهران، نقشه جامع شهرتهران (با همكارى ويكتورگروئن)، دهكده خانه دركرج، كاخ پرنس خالد در رياض (عربستان سعودى) و دهها طرح اجراشده ساختمانى و شهرسازى ديگر اشاره داشت.
دراين ميان البته هميشه و همواره پركارى دفتر فرمانفرمائيان توأم با كيفيت نبوده و به قول اردلان به سطح عالى معمارى نرسيده است.اين تصور اغلب بوده و به خاطر آمده كه برخى از بناهاى يادشده مى توانست با طراحى بهتر و دقيق تر به سطح بالاتر و والاترى ارتقا پيداكند.البته اين فرض درخيلى موارد و دراستناد به بناهاى دولتى و يادمانى و شهروندى ديگرى كه در ادامه و به ويژه بعد از انقلاب ساخته شده و مى شوند، تا حدود زيادى بيرنگ و بى رمق مى گردد و اجازه مى دهد كه همچنان از آثار به جاى مانده از دفتر فرمانفرمائيان و ديگر معماران پيشگام و پيشرو معاصر به بزرگى و عظمت يادكنيم. چه گام برداشتن در زمانه و زمينه اى خالى، اگرچه هميشه خطر بدعت گذارى و تحميل سليقه هاى شخصى و مشخص را با خوددارد، اما بسيارسخت تر از هرآغاز و احياناً جبرانى است و اين بويژه در معمارى قرن بيستم غرب به اثبات رسيده و در لايه لايه آن نمود يافته است. عبدالعزيز فرمانفرمائيان چنان كه كامران ديبا از او نقل مى كند كارش را در گاراژ پدرش و با طراحى منازل شخصى براى اقوام و دوستان آغازمى كند و براى فرار از اين تنگنا، خود داوطلب درخواست از دولت براى طراحى و ساخت بناهاى دولتى و عمومى مى شود. كارى كه رفته رفته هم پايه اى براى دفاتر مهندسين مشاور مى شود و هم عرصه را براى ورود معماران جوان و ايرانى به بازار ساخت و سازهاى كلان بازمى كند و هم زمينه اى مى شود براى رسميت يافتن و به رسميت شناختن نظام معمارى و مهندسى كه در دهه پنجاه مى رفت با معمارى معاصر غرب همراه شود
پاسخ : معماران برجسته ی دنیا
محمد قهوه ای
محمد قهوه ای متولد سال ۱۳۲۰ فوق لیسانس معماری از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران فارغ التحصیل سال ۱۳۴۸ است. وی فعالیت حرفه ای را از سال ۱۳۴۴ آغاز کرد. وی تاثیرات ژرفی در شهر زادگاهش همدان گذاشت. مدرسه آمنه، دبیرستان حجازی و صدها بنای مسکونی در شهر همدان از یادگارهای او هستند. او مدرس معماری در دانشگاه آزاد همدان بود و شاگردانی درخور را به معماری ایران تقدیم کرد.زنده یاد مهندس محمد قهوه ای در حالی به سال ۱۳۸۷ دار فانی را وداع گفت که با حضوری بالغ بر ۴۰ سال در عرصه معماری در شهر همدان، دهها اثر کم نظیر در این شهر از او به یادگار مانده است؛ وی غالبا به عنوان معماری که توانست هویتی متعالی را در آثار خود با ترکیب نگاه اصیل ایرانی و نیز نوگرایی معماری روز جهان رقم زند یاد می شود:"معماری گذشته بخشی از وجود ماست؛ نمیتوانیم انکارش کنیم . من تقلید از معماری قدیم را نادرست میدانم ، ولی برداشت مبتکرانه از آن درست است، کما اینکه بسیاری از معماران مشهور جهان از قوس و بالکن ایرانی استفاده کرده اند. همین امروز هم که میخواهم طرحی تهیه کنم، چند کتاب معماری ایرانی را ورق میزنم و ایده میگیرم...". طی مراسم بزرگداشت وی به سال ۱۳۸۸، اعلام شد در جهت تقدیر از وی دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد اسلامی که خود از اساتید آن بود، با تایید ریاست این دانشگاه، به نام وی نامگذاری شد. همچنین قرار است به زودی خیابانی نیز در همدان به نام مرحوم محمد قهوه ای نامگذاری شود. زندگی حرفه ای زنده یاد قهوه ای الگویی بی نظیر در توان یک معمار در تاثیر گزاری بر رویکرد متعالی در معماری یک شهر است.
پاسخ : معماران برجسته ی دنیا
نسرین سراجی
نسرین سراجی در سال 1336 در شهر تهران به دنیا آمد.
بانوی معمار و معماری، پروفسور سراجی فارغالتحصیل انجمن معماری لندن (AA) متولد تهران - ایران است. او پس از فارغ التحصیلی از انجمن معماری در لندن، بلافاصله شروع به کار در ادارات بزرگ چند ملیتی در بریتانیا کرد. در همان زمان بود که با جلوههای مختلف و جدید معماری چون، طراحی شرکتها، تفکر عمومی و... آشنا شد.
وی در سال 1989 در کشور فرانسه به عنوان یکی از برندگان رقابت آزاد در جشنهای دویست ساله انقلاب فرانسه، انتخاب شد.
این انتخاب تاییدی بر باورهای پروقسور سراجی از دیدگاه فرهنگی، اجتماعی که در طول این سالها در زمینه معماری دنبال کرده بود، شد. باورهایی که او را در مسیر، مداوم با تعامل بصورت هم زمان درفعالیتهای علمی، پژوهشی معماری، آموزش، تالیف غنی و... یاری و مقاوم ساخت.
پروفسور سراجی پس از کسب رتبه اول در مسابقة طراحی مرکز موقت آمریکا، آتلیه سراجی را درسال 1990 در پاریس تأسیس کرد. بانوی معمار از سال 1993 در دانشگاه کلمبیا و دانشگاه پرینستون تدریس کرده و هم اکنون رئیس بخش معماری دانشگاه کرنل است.
این بانوی توانمند و خستگی ناپذیر، علاوه بر کارهای حرفهای، در سال 2006، با حکم ریاست جمهوری، به مقام ریاست مدرسه عالی معماری پاریس دست یافت و همان سال مجدداً به عنوان رئیس بخش معماری و آکادمی هنرهای زیبا در شهر وین - اتریش انتخاب شد.
او همچنین در سال 2006 به پاس خدماتش در عرصة معماری، مدال (Chevalier des Arts et des letters) را از وزیر فرهنگ فرانسه و در سال 2008 مدال نقره را از انجمن معماری فرانسه و مدال (Chevalier dans lordre national du Mérite)را با حکم ریاست جمهوری فرانسه دریافت کرد.
ونیز بارها و بارها به عنوان عضو هیئت داوران در کشورهای مختلف انتخاب و دعوت شده است.
نسرین سراجی به طور گسترده، سخنرانیهای بسیاری در اروپا، ایالات متحده و آسیا انجام داده است. علاوه بر آنها او مقالات علمی متعدد و بیشماری در زمینه معماری و شهرسازی ارائه داده است.
سراجی، عنوان و نشانهای بیشماری به جهت، مهارت و توانمندی خود در زمینه هنرمعماری دریافت کرده است. او همچنان در هنر معماری پیش تاز و سرآمد معماران عصر خویش است.
پروفسور نسرین سراجی با به کارگیری مفهوم بادگیرهای ایرانی در آسمان خراش یکی از بزرگترین مراگز تجاری جهان را خواهد ساخت این آسمان خراش در کشور مالزی شهر پینانگ خواهد بود.
از خصوصیات دیگر این آسمان خراش آمده است که این مرکز خرید جهانی، هیچ گونه دی اکسید کربنی تولید نخواهد کرد. این یکی از طرحهای علمی و هنری سراجی است که جزو معماران رسمی فرانسه میباشد.
این بانوی توانمند، مدیریت این پروژه بزرگ را بر عهده دارد. متاسفانه روزنامههای مالزی ایشان را به عنوان یک پرفسور فرانسوی معرفی کردهاند.
فعالیتهای نسرین سراجی:
· ورود به دانشکده پزشکی - دانشگاه اصفهان، ایران به سال 1974
· فارغالتحصیل دانشکده انجمن معماری، لندن، انگلستان به سال 1983
· تاسیس موسسه وآتلیه معماری سراجی در پاریس به سال 1990
· عضو منتخب از کارشناسان فرانسوی در زمینه تحقیقات معماری و آموزش معماری در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، کمیسیون اصلاحات آموزش معماری به سال 2003
· دریافت نشان و عنوان شوالیه dans LOrdre ، پردازنده هنر زیبا و ادبیات هنری از وزارت فرهنگ فرانسه به سال 2006
· برنده جایزه شوالیه ملی LOrdre DU Mérite به سال 2008
· دریافت مدال نقره از آکادمی معماری فرانسه Médaille D به سال 2008
· دریافت جایزه شوالیه لژیون ملی LOrdre DHonneur به سال 2011
کارهای حرفه ای:
· انستیتو سلطنتی معماران بریتانیا RIBA به سال 1983
· ثبت صفحه ARB معماری، بریتانیا، به سال 1983
· دریافت شفارش کارهای معماری حرفهای فرانسه به سال 1990
سوابق تدریس و دورههای علمی:
· سال 2006 به عنوان رئیس و مدیر مدرسه معماری عالی پاریس با نام Malaquais منصوب شد.
· سال 2006 به عنوان استاد معماری در موسسه و آکادمی هنرهای زیبا و معماری وین -اتریش
· سال 2001 تا 2005 استاد دانشگاه کرنل- دانشکده هنر معماری و برنامه ریزی ایالات متحده آمریکا
· سال 2001 تا 2005 استاد و رییس بخش معماری ایتاکا- ایالات متحده آمریکا
· سال 1996 تا 2001 استاد مدعو، دانشگاه پرینستون دانشکده معماری پرینستون، نیوجرسی، ایالات متحده آمریکا
· سال 1996 تا 2001 رئیس و استاد دانشکده کارشناسی ارشد معماری و هنرهای زیبای وین- اتریش
· سال 1993 تا 1998 استاد مدرسه انجمن معماری، لندن، انگلستان- کارشناسی ارشد
· سال 1995، استاد مدعو و ویژه معماری در آکادمی هنرهای زیبا و معماری، پاریس- فرانسه
· سال 1994 استاد مدعو دانشگاه کلمبیا، دانشکده معماری و برنامه ریزی و نیز نیویورک- ایالات متحده امریکا و فرانسه
· سال 1994 استاد مدعو دانشگاه تولان دانشکده معماری، نیواورلئان، لوئیزیانا، آمریکا
· سال 1988 تا 1991 استاد مدعو دانشگاه تورنتو- کانادا، برنامه تحصیل دانشجویان خارج از کشور