پاسخ : **آرزوهای مردونه من**
من زیاد ضرب المثل نمیدونم بچه ها کمک بدید....
از آن نترس که های و هوی دارد ............قضیه ی آقا مهدیه!!!الان که خودش نیست پشتش غیبت کنیم کیف داره[bamazegi]
روز بعد(البته من نبودم ببینم دیشب که دعوا شد چی شد خودش بعدا میاد تعریف میکنه ولی)با چشمی که پاش کبوده داره حیاط رو تمیز میکنه و بعدشم آماده بشه بره خونه ی خانومِ خونه برای منت کشی که ببخشید دیشب شوم رو ریختم زمین و اگه برگردین خونه ازین به بعد علاوه بر شستن ظرف ها و پختن غذاها هرکاری رو که شما بگید رو میکنم[bamazegi]
بعدشم خانوم شوتش میکنه و مهدی یه متر میره هوا...............[nishkhand]
چقد خشن گفتمااااا....ولی هرچی خودش گفته بود رو کپی کردم و جای شخصیت های داستان خیالیِ مردسالاریِ آقا مهدی رو هم برعکس کردم[nishkhand]
پاسخ : **آرزوهای مردونه من**
اگه از آرزو هات فیلم بسازی فیلم تخیلی خوبی می شه [nishkhand](البته با عرض معذرت)
پاسخ : **آرزوهای مردونه من**
سلام دوستان
رفیقمون یه آرزوی تو دلش بود گرفت نوشت
حالا حداقل یه روز صبر میکردید
امشب خوابش میدید بعد واقعیت ها رو می نوشتید
گرچه[sootzadan]
زیاد از اون زمان ها نگذشته[nishkhand][sootzadan]ولی الان تبدیل به یه رویا شده [entezar2][entezar2]
[nishkhand]یادش به خیر عجب دوران باشکوهی بود[nishkhand][khande][khande]
پاسخ : **آرزوهای مردونه من**
فرق بین مردای قدیم و جدید:
قدیمترها لحن مردها:
گستاخی مکن زن!! طعام را بیاور
امــا اکنون :
عسلم امشب ظرفا نوبت منه یا تو
[khande][nishkhand]
پاسخ : **آرزوهای مردونه من**
اقا مهدي اين همه خوشبختي كمت نيست ي وقت سرديت نكنه انقدر خودتو تحويل گرفتي؛
پاسخ : **آرزوهای مردونه من**
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
mahdi42
سلام
اینجا خواستم یکی از آرزوهامو رو بنویسم[nishkhand][nadidan].بی اجازه من کپی نکنید
من آرزوم اینه یه خونه داشته باشم مثل خونه های قدیمی , چهار طرفش اتاق وحجره باشه و وسطش هم حیات و یه حوض مستطیلی پر از هندونه و سیب وخیار[nishkhand]. یه تخت گنده اون گوشه باشه با فرش دستبافت زیبا وبا شکوه. پامو دراز کنم و سه تا بالش بیضی شکل زیر دستم باشه و لم بدم روشون[sootzadan]. یه ظرف پر میوه با پایه بلند که توش موز و انگور و اینا اون وسط کنار پام بذارن [bamazegi]. یه قلیون (دودی نیستمااا[khanderiz]) هم با توتون اماده داغ داغ کنار ظرف میوه باشه[nadidan][nishkhand].
در این حین داد بزنم: ضعیفففففففففففففففففففففف فففففففففففففففه شوووووووووووووم کجاست؟!![nishkhand][nishkhand] اونم با ترس ولرز بیاد بگه آقا!! آقا!! تو رو خدا بزن منو کبود کن[nadidan], الان آماده میشه.[negaran] منم بگم ایندفعه اشکالی نداره .حالا اون شوم رو بیار کوفت کنیم. [asabani] برا شام دو ظرف دیزی بیاره منم طبق معمول هر شب بزنم زیر یکی از دیزی ها و بگم چرا نخودش نپخته؟ اونم بگه اقا تورو خدا[negaran] . من غلط کردم بیجا کردم. منو بزن خالی شی آقا!! [labkhand]
منم بازم مروت کنم وببخشمش و اون یکی ظرف رو بگیرم نون توش تلیت کنم[nishkhand] . یه پیاز گنده هم با دست بشکنم طوری که کل تخت بلرزه[khande]. با دستای ابگوشتیم دهنمو پاک کنم ویه تکه پیاز هم کنار سیبیلم جا بمونه. اونیکی زنم بیاد با ترس ولرز پاکش کنه
[nishkhand][khanderiz][sootzadan]
ادامه دارد.........
[khande]
وااااااااااااااااااااااای عجب فیلم کمدی بود[sootzadan]
با ارزوی موفقیت در راه خطیری که در پیش گرفتید![khanderiz]
فکر کنم ازون فیلم قدیمیا زیاد دیدینا[nishkhand]
منتظر ادامش هستیما .. پس کی میسازی؟!
پاسخ : **آرزوهای مردونه من**
تجربه نشون داده اینایی که قبل ازدواج طرز فکرای اینجوری دارن وقتی قاطی مرغا بشن از ترس از مرغداری بیرون نمیان...نمونش پسر عمویه بنده قبل ازدواج اینقدر از این حرفا میزد
زن عموم میترسید واسش استین بالا بزنه ولی الانشو بیا او ببین...ای داد...خانم شده ملکه انگلستان پادشاهی را انداخته که بیا او فیض ببر ...مهدی حواست باشه کار مار ندی دست خودت[cheshmak]
پاسخ : **آرزوهای مردونه من**
آرزوي من برای همه خانمها :
فقط باوركنن خودشونو كه ستون اصلی و كانون محبت و عاطفه زندگی هستن و اگر اين ستون نباشه و يا خدای نخواسته بلرزه سقف خونه كه مرد باشه فرو ميريزه ؛ زن مظهر آرامش و عاطفه و پشتوانه اصلی پيشرفت افراد خانواده هست ؛ نقش زن در زندگی ۷۰ درصده و نقش مرد ۳۰ درصد؛
خانمها خودشونو باور كنن و تلاش کنن كه نقش مهمشون رو صحيح ايفا كنن ؛
اين بزرگترين آرزوی مردونه منه
پاسخ : **آرزوهای مردونه من**
داش مهدی بیا ادامه داستان رو بگو .........................[tafakor]
پاسخ : **آرزوهای مردونه من**
فک کنم آقا مهدی برای ادامه ی داستان رفتن خواستگاری برا زن سوم!!!!!
من کلا با آقایون مشکل دارم یه جورایی فمینیستم اما مرد آرزوهای آقا مهدی رو مرد میدونم اگه آخر داستان و یه کمی مردونه تر و با مروت تر تموم میکرد و از کلمه ی نفرت انگیز ضعیفه استفاده نمیکرد!!!