حالِ مرا بعد از تو کلِ شهر فهمیدند / از کشورِ لبنان کمی درمانده تر هستم #کامل_غلامی
نمایش نسخه قابل چاپ
حالِ مرا بعد از تو کلِ شهر فهمیدند / از کشورِ لبنان کمی درمانده تر هستم #کامل_غلامی
ای خوشا سودای دل از دیده پنهان داشتن
مبحث تحقیق را در دفتر جان داشتن
دیبه ها بی کارگاه و دوک و جولا بافتن
گنجها بی پاسبان و بی نگهبان داشتن
"پروین اعتصامی"
من و آن دلی که دایم ، به دو دست دارم او را
اگرش نگاه داری به تو می سپارم او را
ندهم به هر کس این دل، زسپردنش چه حاصل
به کسی چرا دهم دل، که زبون شمارد او را
فکر کنم
به بوی عطر تو حساسیت دارم
همین که در ذهنم می پیچد
از چشمم
اشک می آید....
روی قلبی نوشته بود
"شکستنی است مواظب باشید"
روی قلب من نوشته
"شکسته است راحت باشید"
- -
اگــــــــــــر با من راه میآمــــــــــــدی
تمــــــــــــام شهر را جــــــــــــاده میكردم
میدونی چی بیشتر از همه آدمو داغون میکنه :
این که هر کاری در توانت هست براش انــــجام بدی ،
آخــــرش بـرگرده بگه :
مگه من ازت خواستم . . .
تــلـــخ اسـتـــــ ،
هـمــه فــکــــر کـنـنـــد ســرت شـلـــوغ استــــ ،
و تـنـهـــا خـــودتـــــ بــدانـی
چـقــدر.. تنـــهایی ...!!
"دوست داشتنت" را پنهان کردم....!! نه از دست "تو" .... از "ترس روزگار".... روزگاری که همه ی دوست داشتنی هایم را از من گرفت......