ای نام تو بهترین سر آغاز
بی نام تو نامه کی کنم باز
نمایش نسخه قابل چاپ
ای نام تو بهترین سر آغاز
بی نام تو نامه کی کنم باز
زدست ديده و دل هر دو فرياد
كه هر چه ديده بيند دل كند ياد
دردم از يار است و درمان نيز هم
دل فداي او شد و جان نيز هم
مست او بودم ز دنیا بی خبر
دم به دم این عشق میشد بیشتر
روی باران نوشتن سخت نیست
از غم تو گریه کردن کم نیست
به بهار بودنت فکر میکنم
این خیال خفته هم اندک نیست
تورا در آینه دیدند جمال طروت خویش بیان کنند که چه بودست ناشکیبا را
« الف »
[golrooz]
اگر دشنام فرمایی و گر نفرین دعا گویم
جواب تلخ میزیبد لب لعل شکرخا را
حرف بعدی (چ(
چون طهارت نبود، كعبه وبتخانه يكي ست
نبود خير ، در آن خانه ، كه عصمت نبود
حافظا علم وادب ورز كه در مجلس خاص
هر كه را نيست ادب ، لايق صحبت نبود
دل به یاد آورد اول بار را
خاطرات اولین دیدار را
از شط گيسوي مواج تو من
بوسه زن بر سر هر موج گذر ميكردم