-
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
انسان وزن بدن خود را احساس نمی کند،
اما وقتی اجسام خارجی را به حرکت در می آورد،
وزن آن ها را احساس می کند.
همین طور متوجه کمبودها و عیوب خود نمی شود،
بلکه کمبود و عیب دیگران را می بیند.
اما حسن این امر عبارت از این است که دیگران برای هر کس چون آینه ای هستند که در آن همه نوع عیب، کمبود، بی ادبی و خصوصیت نفرت آور خود را به آشکار می بیند.
«آرتور شوپنهاور»
-
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
هیچ وقت گریه کردن آدمها رو از این زاویه قضاوت کردید؟
مردم گریه می کنند.
نه به خاطر اینکه ضعیف هستند.
بلکه به این خاطر که برای مدت طولانی قوی بوده اند!!
(وبلاگ حرفهای تکان دهنده)
-
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
ما
در هیأت پروانه ی هستی
با همه توانایی ها و تمدن هامان شاخکی بیش نیستیم !
برای زمین ، هفتاد کیلو گوشت با هفتاد کیلو سنگ تفاوتی ندارد
یادمان باشد کسی مسئول دلتنگی ها و مشکلات ما نیست
اگر ردپای دزدِ آرامش و سعادت را دنبال کنیم
سرانجام به خودمان خواهیم رسید.
حسین پناهی
-
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
کاشکی آینه ای بود درون بین که در آن خویش را می دیدیم
آنچه پنهان بود از آینه ها می دیدیم
ژاله اصفهانی
-
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
-
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
تو ای خدای من ،
شنو نوای من
زمین و آسمان تو ،
می لرزد به زیر پای من
مه و ستارگان تو ،
می سوزد به ناله های من
رسوای زمانه منم ،
دیوانه منم
خاک سر پروانه منم ، خون دل پیمانه منم
چون شور ترانه تویی ، چون آه شبانه منم
رسوای زمانه منم ، دیوانه منم
-
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
پرفسور سمیعی:
برای کسی که میفهمد هیچ توضیحی لازم نیست و برای کسی که نمیفهمد هر توضیحی اضافه است/
آنانکه میفهمند عذاب میکِشند و آنانکه نمیفهمند عذاب می دهند/
مهم نیست که چه "مدرکی" دارید مهم اینه که چه "درکی" دارید/
مغزِ کوچک و دهانِ بزرگ میلِ ترکیبیِ بالایی دارند کلماتی که از دهانِ شمابیرون می آید ویترینِ فروشگاهِ شعورِ شماست
پس وای بر جمعی که لب را بی تامل وا کنند
چرا که کم داشتن و زیاد گفتن مثلِ نداشتن و زیادخرج کردن است!
پس نگذارید زبانِ شما از افکارتان جلو بزند!!!
-
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
"زندگی" بـه من آموخـت . . .
آدمها نـه " دروغ " می گویند
نه زیر " حرفشان " می زنند .
اگر " چیزی " می گویند . . .
صرفا " احساسشان " درهمان لحظه سـت
نبـایـد رویش " حساب " کرد
-
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
خسته نباشید میگم به بعضیا...
اثبات بی لیاقتی انقدرام آسون نیست...
-
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
دانی کدام جاهل بر حال ما بخندد؟
کو را نبوده باشد در عمر خویش حالی...
-
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
..........
امــــــــــــــروز را هــــرگز فراموش نمیکنم
همینکه وارد کلبه مجازی خاک خورده ام شدم پتکی بر من زده شد
چرایش بماند ....
فقط مــــــــــــــــــــــهر لال مانی تا ابد بر دهانم کـــــــــــــوبیده شد
-
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
-
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
نمیدونم چرا این روزا همه با هم اینقدر مهربونن!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! همه به فکر همن!!!!!!! همه دلشون واسه هم میسوزه !!!!!!!!! بازم بگم...
-
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
رسم عجیبی ست زمانه و روزگار ...
وقتی بزرگ می شوی ، وقتی امروزت موفق تر و بهتر از دیروزت می شود
وقتی پیشرفت می کنی ، وقتی با جان کندن و خون دل خوردن به اهداف از قبل
ترسیم شده ات می رسی ، آن وقت است که خیلی ها تبر به دست می شوند
می خواهند ریشه ات را بزنند.
ولی برای آن خیلی ها می نویسم:
من و خدایم با هم ، شما هم در کنار هم...!!!
-
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
اگه قرار باشه من اونی بشم که تو میگی دیگه من،
من نیستم!
من همینی ام که میبینی!
بهروز وثوق
-
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
اگر ۴ تکه نان خوشمزه باشد و شما ۵ نفر باشید
کسی که اصلا از مزه آن نان خوشش نمی آید (( مادر )) است.
-
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
- - - به روز رسانی شده - - -
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
ماری مریم
اگر ۴ تکه نان خوشمزه باشد و شما ۵ نفر باشید
کسی که اصلا از مزه آن نان خوشش نمی آید (( مادر )) است.
مادر شاهکار طبیعت است.گوته
-
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
قلب آدم عاشق مثه قُلکه
اگه سکه ی محبت کسی توش افتاد
نمیشه درش آورد
مگه اینکه بشکنیش !!!!
-
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
گله ها را بگذار!
ناله ها را بس كن!
روزگار گوش ندارد كه تو هی شِكوه كنی!
زندگی چشم ندارد كه ببیند اخم دلتنگِ تو را !
فرصتی نیست كه صرف گله و ناله شود!
تا بجنبیم تمام است تمام!
دیدی بهمن كه به برهم زدن چشم گذشت...؟
یا همین سال جدید!
باز كم مانده به عید!
این شتاب عمر است ...
من و تو باورمان نیست كه نیست!
[golrooz]
-
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
واژه ها تنها کارشان توصیف زیبایی نیست
تنها کارشان بیان مهرورزی نیست
تنها کارشان رقصیدن در شعرها و نشستن بر دل ها نیست
واژه ها گاهی سنگ دل می شوند،
و چنان خشن و بی رحم و بی انصاف بر روح و جان کسی چنگ می اندازند
که هزاران مرهم نیز نمیتواند عمق خراشش را التیام بخشد
کاش مواظب شیطنت واژه ها باشیم
شاید آدمها شکننده تر از آن باشند که می پنداریم…..
-
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
تکراری است اما باز هم میگویم!!!! بله!!!!!!!!!!!!!
زمانی که عرب ملخ میخورد ..... کورش به هرکس به اندازه خانواده اش گندم میداد ..... یعنی عدالت
زمانی که عرب در بیابان بز میچراند......کورش نیمی از دنیا راگرفت........ یعنی حکومت
زمانی که عرب دختر را ننگ میدانست ...... کورش به بانوی ایرانى احترام میگذاشت ..... یعنی مردم پرستی
زمانی که عرب را " ام جهل" میخوادند .... شاه کشور من اولین منشور حقوق بشررا نوشت!!!!! یعنی هنر
زمانی که عرب چوب میپرستید ..... کورش نیمی از دنیا را یکتا پرست کرد ...... یعنی وحدت
زمانی که عرب دخترش را زنده در گور میکرد ..... کورش کبیر برای دختران پارس دانشگاه ساخت !!!!!! یعنی عشق
زمانی که عرب در چادر بود ..... کشور من تخت جمشید و پاسارگاد داشت! یعنی عظمت
ﭘﺲ ﻋﺮﺏ ﭼﻪ ﺁﻭﺭﺩ ﮐﻪ ﻣﻦ ﭘﺎﺭﺳﯽ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ ؟؟؟
-
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
«فانما مثل الذين الدنيا مثل الحية، لين مسها قاتل سمها»
دنيا، مثل آن مار خوشرنگى است كه رنگش زيباست، پوست او هم بسيار نرم است اما همين پوست نرم، سم است.
نهج البلاغه نامه 68.
-
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
ﻭﻗﺘﻲ ﻧﺎﻧﻮﺍ ﺧﻤﯿﺮ ﻧﺎﻥ ﺳﻨﮕﮏ ﺭﺍ ﭘﻬﻦ
ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺩﺭﻭﻥ ﺗﻨﻮﺭ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﺩ ﺭﺍ ﺩﻳﺪﻱ ﻛﻪ ﭼﻪ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ
ﻣﯽ ﺍﻓﺘﺪ؟ !!!!!
ﺧﻤﯿﺮ ﺑﻪ ﺳﻨﮕﻬﺎ ﻣﯽ ﭼﺴﺒﺪ!
ﺍﻣﺎ ﻧﺎﻥ ﻫﺮﭼﻪ ﭘﺨﺘﻪ ﺗﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ، ﺍﺯ ﺳﻨﮕﻬﺎ ﺟﺪﺍ ﻣﯽ
ﺷﻮﺩ ...
ﺣﮑﺎﯾﺖ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﺳﺖ؛
ﺳﺨﺘﯿﻬﺎﯼ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ،
ﺣﺮﺍﺭﺕ ﺗﻨﻮﺭ ﺍﺳﺖ...
ﻭ ﺍﯾﻦ ﺳﺨﺘﯽ ﻫﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ
ﭘﺨﺘﻪ ﺗﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ...
ﻭ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﭘﺨﺘﻪ ﺗﺮ
ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺳﻨﮓ ﮐﻤﺘﺮﯼ ﺑﺨﻮﺩ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ...
ﺳﻨﮕﻬﺎ ﺗﻌﻠﻘﺎﺕ ﺩﻧﯿﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ...
ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻣﻦ، ﺧﺎﻧﻪ ﻱ ﻣﻦ ...ﻣﻦ ... ﻣﻦ ....
ﺁﻧﻮﻗﺖ ﮐﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺗﻨﻮﺭ ﺧﺎﺭﺝ ﮐﻨﻨﺪ ﺳﻨﮕﻬﺎ ﺭﺍ
ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ !
ﺧﻮﺷﺎ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﺁﻧﮑﻪ ﺩﺭ ﺗﻨﻮﺭ ﺩﻧﯿﺎ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﭘﺨﺘﻪ
ﻣﯿﺸﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﺳﻨﮕﯽ ﻧﻤﯽ ﭼﺴﺒﺪ!
ﻣﺎ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﻪ ﭼﻪ ﭼﺴﺒﯿﺪﻩ ﺍﯾﻢ؟!
ﺳﻨﮓ ﻭﺟﻮﺩ ﻣﺎ ﮐﺪﺍﻡ ﺍﺳﺖ!..
http://www.farsbook.ir/file/pic/phot...724ebf_500.jpg
-
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
خداوندا !
ناشکری نمی کنم
از تو گله ای ندارم تو هر چه کُنی صلاحم همونه
من از ادما گله دارم آدمایی که هر چه قدرت مگیرن قلبشون سخت تر میشه
و قوانین رو به نفع خودشون تغییر میدن
و ما باز هم خدایی داریم..
http://www.farsbook.ir/file/pic/phot...61a22c_500.jpg
-
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
از پدر پرسيم برای چی انقلاب كرديد؟ پاسخ داد: برای اسلام
گفتم مگه اون زمان نماز نميخوندی؟
...چرا
مگه مسجدنميرفتی؟
...چرا
مگه مكه نميرفتی؟
...چرا
مگه محرم تكيه ودسته نبود؟
... چرا بود
مگه زنت حجاب نداشت؟
... چراداشت
مگه نزول بدنبود
...خيلی بدبود
مگه ناموس محلتون حرمت نداشت؟
... چرازياد داشت
مگه صدای اذان از راديو پخش نميشد؟
... چرا ميشد
گفتم خب پس چه تغييری ايجادكرديد؟
كمی درنگ كرد وهيچ پاسخی نداشت گفتم اما امروز فرزندتو نماز نمی خواند از حج متنفر و ازكربلا بغض دارد ازحجاب گريزان و ازچشم حيض و نامرد مردان محله درفغان . نزول بيداد ميكند بانكهای اسلامی را ببين! دختران انقلابی ***** را نشانت بدهم؟ مساجدخالی و پارتيهای انچنانی شبانه را؟ شاه غارت كرد؟چقدر؟ جان بچت چقدرخورد چقدربرد؟ دراين ايام شكوهمند چقدر از پول من و تو به جيب اخوند رفت؟
اسلام امد اما ازنوع جديدش همانيكه جماعت اخوند ميخواستند باشد!
پدر ديگه ازتهديد كسی نميترسم حرفم را با منطق و ادب خواهم گفت هرجاكه باشم ديگه زمان ان فرارسيده كه ما برای خود كاري كنيم پدر. سوغات انقلاب شما براي مافقط ذلت بود و فلاكت و دشمني با همه دنيا. من به فرزندم حقيقت را خواهم گفت!
-
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
sevda_sj
از پدر پرسيم برای چی انقلاب كرديد؟ پاسخ داد: برای اسلام
گفتم مگه اون زمان نماز نميخوندی؟
...چرا
مگه مسجدنميرفتی؟
...چرا
مگه مكه نميرفتی؟
...چرا
مگه محرم تكيه ودسته نبود؟
... چرا بود
مگه زنت حجاب نداشت؟
... چراداشت
مگه نزول بدنبود
...خيلی بدبود
مگه ناموس محلتون حرمت نداشت؟
... چرازياد داشت
مگه صدای اذان از راديو پخش نميشد؟
... چرا ميشد
گفتم خب پس چه تغييری ايجادكرديد؟
كمی درنگ كرد وهيچ پاسخی نداشت گفتم اما امروز فرزندتو نماز نمی خواند از حج متنفر و ازكربلا بغض دارد ازحجاب گريزان و ازچشم حيض و نامرد مردان محله درفغان . نزول بيداد ميكند بانكهای اسلامی را ببين! دختران انقلابی ***** را نشانت بدهم؟ مساجدخالی و پارتيهای انچنانی شبانه را؟ شاه غارت كرد؟چقدر؟ جان بچت چقدرخورد چقدربرد؟ دراين ايام شكوهمند چقدر از پول من و تو به جيب اخوند رفت؟
اسلام امد اما ازنوع جديدش همانيكه جماعت اخوند ميخواستند باشد!
پدر ديگه ازتهديد كسی نميترسم حرفم را با منطق و ادب خواهم گفت هرجاكه باشم ديگه زمان ان فرارسيده كه ما برای خود كاري كنيم پدر. سوغات انقلاب شما براي مافقط ذلت بود و فلاكت و دشمني با همه دنيا. من به فرزندم حقيقت را خواهم گفت!
من از جنس شما و از همین مشکلاتم.در همین جامعه زندگی میکنم سوار اتوبوس میشم با گرونیهای جامعه رنج میکشم از دیدن صحنه ها خسته میشم و خجالت میکشم ولی برای من وقتی میفهمم که قانونی بوده که یک امریکایی هر کاری انجام دهد کسی با او کاری نداشته باشد یعنی ننگ.زمانی که میفهمم کشورم تماما به دست بیگانگان بوده از خود خجالت میکشم مگر یادمان رفته بیشترین پیشرفتهای ما زمانی بوده که دانشمندانمان مسلمان بودند اگر در امروز ما به انجا نرسیدیم عیب از ماست فکر کنیم.
-
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
میترا پوررحیم
من از جنس شما و از همین مشکلاتم.در همین جامعه زندگی میکنم سوار اتوبوس میشم با گرونیهای جامعه رنج میکشم از دیدن صحنه ها خسته میشم و خجالت میکشم ولی برای من وقتی میفهمم که قانونی بوده که یک امریکایی هر کاری انجام دهد کسی با او کاری نداشته باشد یعنی ننگ.زمانی که میفهمم کشورم تماما به دست بیگانگان بوده از خود خجالت میکشم مگر یادمان رفته بیشترین پیشرفتهای ما زمانی بوده که دانشمندانمان مسلمان بودند اگر در امروز ما به انجا نرسیدیم عیب از ماست فکر کنیم.
[golrooz][golrooz][golrooz]
-
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
کودکی هر چه بود زود گذشت
دیده ام باز شد به محنت خلق
دست شستم ز خویش و خاطر من
شد نهانخانهٔ محبت خلق
دیدم آن رنج ها که ملت من
می کشد روز و شب ز دشمن خویش
دیدم آن نخوت و غرور عجیب
که نیارد فرود ، گردن خویش
دیدم آن قهرمان که چندین بار
زیر بار شکنجه رفت از هوش
لیک آرام و شادمان ، جان داد
مهر نگشوده از لب خاموش
دیدم آن چهرهٔ مصمم سخت
از پس میله های سرد و سیاه
آه از آن آخرین ز لبخند
وای از آن واپسین ز دیده نگاه
دیدیم آن دوستان که جان دادند
زیر زنجیر ، با هزار امید
دیدم آن دشمنان که رقصیدند
در عزای دلاوران شهید
همنفس ، همنفس ، مشو نزدیک
خنجرم ، آبداده زهرم
اندکی دورتر ! که سر تا پا
کینه ام ، خشم سرکشم ، قهرم
خنجرم ، خنجرم که تیزی خویش
بر دل خصم خیره بنشانم
آتشم ، آتشم که آخر کار
خرمن جور را بسوزانم
سیمین بهبهانی
-
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
میگــــویند:
برایت خـــــوابهای خوشی را آرزومــــندیم
مگر کســـی وجود ندارد که بگوید
برایــــت واقعیتـــــی خوش و زیــــبا آرزومــــــندیم!
خواب زیـــبا به چه کارمان میآید
وقتی ما گــــرفتار بــــیداری دردناکــــی هستـــیم...!
.
http://www.farsbook.ir/file/pic/phot...4d8dc1_500.jpg
-
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
وَقتی سوار ماشین هستم...
عابرها خیلی بی فرهنگ به نظر میرسند :|||
اما همین که پیاده هستم ماشین ها بی شعورند...!
جریان چیـست؟ :|||
-
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
خواسته هایت بیصبرانه منتظر هستند،
فقط کافیست درخواست کنی ..
-
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
مرداب به رود گفت:
چه کردی که زلالی؟
گفت:
"گذشتم"
-
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
من زندگی خودم را میکنم
برایم مهم نیست چگونه قضاوت میشوم
چاقم,لاغرم,قد بلندم,کوتاه قدم,سفیدم,سبزه ام همه به خودم مربوط است...
مهم بودن یا نبودن را فراموش کن
روزنامه ی روز شنبه زباله ی روز یکشنبه است
زندگی کن به شيوه خودت
با قوانين خودت
با باورها و ايمان قلبی خودت
مردم دلشان می خواهد موضوعی برای گفتگو داشته باشند
برايشان فرقی نمی کند چگونه هستی
هر جور که باشی حرفی برای گفتن دارند
شاد باش و از زندگی لذت ببر
چه انتظاری از مردم داری ؟؟؟
آنها حتی پشت سر خدا هم حرف می زنند!!!!
اگر خواستی چیزی را پنهان کنی لای یک کتاب بگذار!
این ملت کتاب نمیخوانند...
احمد شاملو
-
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
یکی بود یکی نبود،در روزگاری دور مردی بود که همه ی زندگی اش را با عشق و محبت پشت سر گذاشته بود،وقتی مرد،همه می گفتند به بهشت رفته است،آدم مهربانی مثل او حتما"به بهشت میرود هر چند بهشت برای این مرد چندان مهم نبود اما،به هر حال به بهشت می رود.
روح مرد بر دو راهی بهشت و جهنم ایستاده بود،دربان نگاهی به اسامی کرد و چون اسم مرد رادر میان بهشتیان نیافت او را به جهنم فرستاد،زیرا جهنم هیچ نیازی به دعوت نامه یاکارت شناسایی نداشت و بدین ترتیب مرد در جهنم مقیم گشت.
چند روز گذشت و ابلیس باناراحتی و خشم به دروازه بهشت رفت و گریبان مسئول مربوطه را گرفت و گفت:این کار شما تروریسم خالص است!
مسئول مربوطه با حیرت از شیطان دلیل خشم او را پرسید و شیطانبا خشم گفت:آن مرد را به دوزخ فرستاده اید و از وقتی او آمده کار و زندگی ما را به هم زده.از وقتی که رسیده،به حرف های دیگران گوش می دهد،در چشم هایشان نگاه می کند وبه درد و دل شان می رسد و با عشق آنان را می بوسد.حالا همه دارند که در دوزخ با هم گفت و گو می کنند،همدیگر را در آغوش می کشند و می بوسند،آخه! دوزخ که جای این کارها نیست! لطفا" این مرد را پس بگیرید!
با چنان عشقی زندگی کن که حتی اگر بنا بر تصادف در دوزخ افتادی،خود شیطان تو را به بهشت بازگرداند!
-
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
حسين (ع) يك درس بزرگتر ازشهادتش به ما داده است و آن نيمهتمام گذاشتن حج و به سوي شهادت رفتن است. مراسم حج را به پايان نميبرد تا به همه حجگزاران تاريخ، نمازگزاران تاريخ، مؤمنان به سنت ابراهيم، بياموزد كه اگر هدف نباشد، اگر حسين (ع) نباشد و اگر يزيد باشد، چرخيدن بر گرد خانه خدا، با خانه بت، مساوي است.دکتر علی شریعتی
-
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
-
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
-
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
sevda_sj
ببخشید من زیاد متوجه نشدم! اما هرکسی که این حرفهای مضخرف را زده و از شعور و ظاهر مصنوعی صحبت میکندsh_dokhtar11، به خودشان کمی زحمت بدهند و بیشتر تحقیق کنند و بفهمند که مدت زیادی است که پسران[tahavoo] نه تنها جای دختران را گرفته اند و از حسودی خودشان را مانند دختران میکنند بلکه حتی از آنها پیشی گرفته اند و مردان وضعی صد برابر بدتر از زنان پیدا کرده اند!![nadidan]!!!!!مجله ی چرند و پرند با خبر های بی معنی!!!!!!sh_dokhtar20
-
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
مهم بودن خوب است .......... اما خوب بودن مهم تر است
-
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
http://images2.persianblog.ir/749197_9SgWOZGw.jpg
طعنـه هـا دلسردت نکنـد بـانــو …
بـا افتخـار در کوچـه هـای شهـر قـدم بـزن …!