پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
آدم ها لالت می کنند…
بعد هی می پرسند…
چرا حرف نمی زنی؟؟
!
این خنده دارترین نمایشنامه ی دنیاست…
- - - به روز رسانی شده - - -
روزگاریســت که آدمـ ها فقط سقف مشــترک دارند ، نه زندگی مشــترک
- - - به روز رسانی شده - - -
از آن جمــــــــــــــــله هایی ام
که انتهایش سه نقطه می خواهد …
حال هر طور می خواهی
تفسیـــــرم کــــــــــــــن !
- - - به روز رسانی شده - - -
خدایا . . .
سیب که شیرین است
سهل!
تو بگو، زهر!
هرچه که باشد . . .
بیار،با تمامـ وجود ﻣﮯ بلعمـ . . .
تو فقط مرا از این دنیا بنداز بیرون . . .!
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
یک عالمه اتفاق دوره ام کرده اند
نه می افتند…
نه می روند…
فقط می رقصند!
- - - به روز رسانی شده - - -
زنـــدگـــی چه با خلاف، چه بی خلاف، چه برخلاف،
گذشت …
من فقط گذشتنش رو نفهمیدم …
ولـــــی بقیه رو خوب فهمیدم …
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
تنهــایـم …
اما دلتنگ آغــوشی نیستــم…
خستــه ام …
ولـی به تکیـه گـاه نمـی اندیشــم…
چشــم هـایـم تـر هستنــد و قــرمــز…
ولــی رازی نـدارم…
چــون مدتهــاست دیگــر کسی را “خیلــی” دوست ندارم…
فقط خیلـی هـا را دوست دارم …
- - - به روز رسانی شده - - -
این روزها
با میکاپ
کوسه ها، پری دریایی می شوند . . .
آهای تو که پشت پنجره قلبم آواز می خوانی،
دندان هایت را نشان بده . . .
- - - به روز رسانی شده - - -
میخواهم مدتی بخوابم!
نمی دانم چند روز؟
شاید روزی بیدار شوم
و دنیا به شکل دیگری باشد
و قلب آدم ها…
- - - به روز رسانی شده - - -
گاهے سکــــــــوت ، همان دروغ است !
کمـــے شیک تر، روشنفکــرانـه تر
و با مسئولیت کمتر !
- - - به روز رسانی شده - - -
خودت باش،
کسی هم خوشش نیومد…
نیومد…
که نیومد!
اینجا مجسمه سازی نیست
!
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
تیز می کنم
زندگی را
زرق و برقش برای تو
برندگی اش برای من !
- - - به روز رسانی شده - - -
به جرم وسوسه…
چه طعنه ها که نشنیدی حوا…!
پس از تو…
همه تا توانستند آدم شدند…!
چه صادقانه حوا بودی…
و چه ریاکارانه آدمیم!
- - - به روز رسانی شده - - -
امروز فهمیدم که زندگی خراب است
آرزو سراب است
امروز فهمیدم که گل ها هم می توانند سنگدل باشند
و شمع ها هم می توانند بال و پر پروانه ها را در خود بسوزانند
- - - به روز رسانی شده - - -
تــــوی ایــــــن دنیــــا همیـــــــشه
بعضــی ها “بــرای بــه جــایـــی رسیــدن”
و بعضـی ها “بـعـد از به جـایــی رسیــدن”
هــمــه چیــز را “زیـــر پــا” می گــذارنـــد…
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
به دنبال ویلچرى هستم براى روزگـــار !
ظاهرا پایى براى راه آمــدن بامن ندارد
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
گاهی خدا آنقدر زود به خواسته هایمان جواب می دهد
که باورمان نمی شود از طرف او بوده
اینجاست که می گوییم" عجب شانسی آوردم"
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
آدمها برای هم سنگ تمام می گذارند،اما نه وقتی در میانشان هستی نه!
آنجا که در میان خاک خوابیدی سنگ تمام را میگذارند و می روند!
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
چه زیبا گفت مترسک: وقتی نمی شود رفت همین یک پا هم اضافیست!!!
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
ایــن روزهــا دلــم اصــرار دارد
فــریــاد بــزنــد؛
امــا
مــن جــلوے دهــانــش را مے گــیــرم
وقــتــے مــے دانــم کــســی تــمــایــلــے بــه شــنــیــدن صــدایــش نــدارد
ایــن روزهــا مــــــن
خــداے ســــکــــــوت شــــده ام؛
خــفــقــان گــرفــتــه ام تــا آرامــش اهــالــے دنــیــا،
خــــط خــــطــے نــشــــود . . .!!!
پاسخ : > ! حرف های تیز ! >
گاهی گمان میکنم
روی دست خدا مانده ام
خسته اش کرده ام
خودش هم نمی داند با من چه کند