پاسخ : ◄◄ دانــســتــنــی هــا و بــــهـــداشـــت پـــوســـت و مــــو ►►
روزاسه روزاسه يک بيماری شايع پوستی در سنين بالاتر است که باعث قرمزی و تورم صورت می شود. گاهی از آن بعنوان آکنه بزرگسالی ياد می کنند. اين بيماری در ابتدا بصورت قرمزی و برافروختگی صورت بطور گذرا در مواقع مختلف خود را نشان می دهد. با گذشت زمان و عدم درمان اين بيماری پيشرفت کرده و به سمت قرمزی پايدار در وسعت صورت تبديل می شود و ممکن است گونه ها، پيشانی، چانه و بينی را هم درگير کند. ندرتاْ اين بيماری قفسه سينه، پشت و گوش ها را درگير می کند. با پيشرفت اين بيماری، بتدريج عروق خونی کوچک و جوش های ظريفی در روی منطقه قرمز رنگ بوجود می آيد. در اين بيماری برخلاف آکنه جوش های سر سياه و سفيد (کومدون) وجود ندارد.
در اوايل بيماری قرمزی صورت ممکن است خودبخود يا در شرايط خاصی بوجود آيد و سپس برطرف شود ولی با گذشت زمان قرمزی پايدار ايجاد می شود و پوست به رنگ طبيعی خود باز نمی گردد. با پيشرفت بيشتر رگهای خونی زير پوست نمايان شده و جوشهای چرکی بوجود می آيند. اگر درمان صورت نگيرد اين بيماری از قرمزی گذرای وسط صورت شروع شده و می تواند به مراحل کاملاْ پيشرفته بيانجامد. تشخيص
از نظر شکل و دوام ضايعات، روزاسه را به چهار مرحله تقسيم می کنند: ۱- مرحله قرمزی گذرا که بصورت خودبخود و يا تحت تاثير عوامل تشديد کننده بوجود می آيد و برطرف می شود. ۲- قرمزی پايدار که پوست صورت بطور دائمی قرمز است. ۳- روی زمينه قرمزی پايدار صورت جوش های متورم و گاهی چرکی پديدار می شود. ۴- رينوفيما که بصورت بزرگ شدن غدد چربی روی بينی و گونه ها می باشد و بينی و گونه ها بزرگ برجسته و بدشکل می شوند. بخصوص اين بدشکلی و برجستگی ضخيم در نيمه تحتانی بينی واضح است. سه مرحله اول در خانم ها و مرحله چهارم بيشتر در آقايان ديده ميشود.
در نيمی از بيماران روزاسه درگيری چشمی بصورت قرمزی و احساس سوزش در چشم ها ديده می شود که از آن به عنوان التهاب ملتحمه نام می برند. در صورت عدم درمان ممکن است عوارض جدی پديد آيد.
افراد مستعد به روزاسه
افراد با پوست روشن بخصوص خانم ها در سنين ۳۰ تا ۵۰ سال بيشتر از سايرين مستعد اين بيماری می باشند ولی اين بيماری می تواند مردان و زنان را در تمام سنين حتی در کودکی مبتلا سازد. بدلايل ناشناخته زنان بيش از مردان درگير می شوند. در بعضی موارد روزاسه همراه با شروع يائسگی می باشد. سير بيماری طولانی است و مدت ها بطول می انجامد. در اوائل ممکن است به صورت برافروخته شدن چهره و گلگون شدن گذرا و يا حساسيت شديد به مواد آرايشی خود را نشان دهد. استرس و فشار روحی می توانند باعث شروع برافروختگی شوند.
عوامل تشديد کننده
دليل قطعی بيماری ناشناخته است. بهترين پيشگيری بايد اجتناب از عوامل تشديد کننده باشد.
* از نوشيدنی های داغ (چای)، غذا های تند (مصرف ادويه جات)، نوشيدنی های حاوی کافئین دار و الکلی بايد پرهيز شود.
* نور آفتاب در بيشتر موارد باعث شروع برافروختگی می شود. پس بايد فرد از نور آفتاب محافظت شود که اين محافظت بصورت استفاده از کلاه لبه دار، مصرف ضد آفتاب و دور بودن از معرض آفتاب در ساعات نيمه روز که شدت آفتاب زياد است، می باشد.
* از خاراندن، ماساژ دادن و مالش پوست پرهيز شود.
* ورزش کردن و فعاليت شديد در محيط گرم می تواند باعث شروع برافروختگی شود. پس در يک محيط خنک به ورزش بپردازيد.
* وزش مستقيم باد (پنکه يا کولر) می تواند باعث برافروخته شدن و شدت بيماری شود. بايد از برخورد باد مستقيم اجتناب کرد.
* از مصرف مواد آرايشی و کرم های تحريک کننده پوست بپرهيزيد. اسپری مو به صورت نپاشد.
* در صورت مصرف بعضی داروها و يا خوردن برخی غذاها و يا در شرايطی خاص دچار برافروختگی صورت می شويد آنها را يادداشت کرده و از تماس های بعدی به اين مواد يا موارد پرهيز کنيد.
درمان روزاسه
تشخيص زود هنگام بيماری نخستين قدم در درمان و کنترل بيماری می باشد. مصرف خودسرانه دارو و ترکيباتی که در داروخانه ها بدون نسخه به فروش می رسند می توانند سبب بدتر شدن بيماری شوند. در مراحل اوليه بيماری فرد زياد به بيماری خود واقف نيست و کمتر به دنبال درمان آن می رود. اعلب اين افراد موقعی که به متخصص پوست مراجعه می کنند در مراحل بالاتر بيماری قرار دارند. درمان اين بيماران بصورت ترکيبی از داروهای خوراکی و موضعی می باشد. با شروع درمان بعد از چندين هفته علائم بهبودی ظاهر می گردد.
داروهای موضعی حاوی کورتون برای رفع قرمزی استفاده ميشود ولی نبايد بمدت طولانی مصرف شود يا از کورتون قوی استفاده کرد. چون عوارض ناخواسته کورتون می تواند باعث شدت بيماری گردد. از آنتی بيوتيک موضعی و خوراکی در اين بيماری استفاده ميشود که نتيجه رضايت بخشی دارد. بايد توجه داشت که دارو بيماری را کنترل ميکند ولی آن را ريشه کن نمی کند و بعد از قطع درمان احتمال عود بيماری وجود دارد. بنابراين پس از کنترل کامل بيماری دارو بايد بمدت طولانی تحت نظر پزشک ادامه يابد. بايد از مواردی که باعث شدت بيماری ميشوند اجتناب کرد.
قرمزی پايدار و عروق سطحی مشخص پوست را با ليزر ميتوان درمان نمود. از کرم پودر مناسب که باعث حساسيت و قرمزی نمی شوند، ميتوان برای مخفی کردن قرمزی استفاده کرد. محصولات آرايشی از قبيل صابون، کرم های مرطوب کننده و ضدآفتاب بايد عاری از الکل يا ساير مواد تحريک کننده باشند. مصرف ضدآفتاب بخصوص در روزهای آفتابی ضروری می باشد.
رينوفيما را می توان با عمل جراحی درمان نمود. بافت اضافه را می توان با تيغ جراحی، ليزر و يا کوتر از بين برد. از روش های ديگر درمان با ليزر يا ساييدن پوست برای برطرف کردن ضايعات می توان استفاده کرد.
تشخيص زود هنگام و شروع درمان و رعايت اصول بسيار با اهميت است. در مراحل اوليه روزاسه درمان راحت تر و عوارض پوستی ناچيز و قابل رفع می باشد ولی با پيشرفت بيماری عوارض و ضايعات به درمان خوب جواب نمی دهند و درمان طولانی تر و مشکل تر می گردد.
پاسخ : ◄◄ دانــســتــنــی هــا و بــــهـــداشـــت پـــوســـت و مــــو ►►
اولين پيوند صورت در جهان با اينكه مطلبه قديمي هستش ولي ديدم قشنگه گفتم بذار بذارمش:
اولين پيوند صورت در جهان در زمستان سال گذشته (نوامبر ۲۰۰۵) توسط گروهى از جراحان فرانسوى بر روى يك زن ۳۸ ساله انجام شد. در ژانويه ۲۰۰۵ سگ لب ها، چانه و نوك بينى اين زن را كه بر اثر خوردن قرص هاى خواب آور در حالت ناهوشيارى بود گاز گرفت و جويد. از آن پس توانايى صحبت كردن و خوردن او دچار اختلال شده بود.
http://metallits.persiangig.com/180897.jpg
پروفسور برنار دوواشل رئيس بخش جراحى فك و صورت بيمارستان آمبينس در شمال فرانسه كه اين عمل بى نظير در آن انجام شد در اين مورد مى گويد: «ترميم كردن اين آسيب با روش هاى متعارف جراحى، اگر نه ناممكن، بسيار دشوار بود.»
فيليپ دورمى رئيس بيمارستان آمبينس گفت: «ما در موقعيتى استثنايى بوديم كه پاسخى استثنايى را طلب مى كرد.»
به اين ترتيب خانم دينور در رديف اولين هاى تاريخى قرار گرفت. پزشكان يك لايه مثلثى از بافت صورتى حاوى بينى، لب ها و گونه زنى فوت شده را كه گروه خونى و پوستى مشابه با او داشت به او پيوند زدند. قطعه اى از بافت صورت كه از اهداكننده جدا شده بود در مايعى در درجه حرارت ۴ درجه قرار گرفت و به اتاق عمل منتقل شد. اين بافت بايد در كمتر از ۲۴ ساعت مورد استفاده قرار مى گرفت.
عمل جراحى ۱۵ ساعته توسط گروهى از جراحان به رهبرى پروفسور دوواشل و پروفسور ژان ميشل دوبرنار انجام شد. دوبرنار تجربه بسيارى در اين زمينه داشت و گروه هاى جراحان را كه اولين پيوند دست را در بيمارستان ادوارد هرويت در شهر ---- فرانسه و اولين پيوند دوگانه ساعد را در ژانويه ۲۰۰۰ انجام دادند رهبرى كرده بود.
در جريان اين عمل جراحى شريان ها و وريدهاى قطعه صورت اهدا شده به عروق متناظر در صورت بيمار پيوند زده شد تا جريان خون قطعه پيوندى فراهم شود. همچنين جراحان اعصابى را كه بايد حركت عضلانى در قطعه پيوندى به وجود مى آوردند پيوند زدند. همچنان كه عمل پيوند پيش مى رفت يكى از جراحان گفت عمل به راحتى بخيه زدن يك انگشت شده است. پس از عمل كه نتايج بسيار فراتر از انتظارات آنان بوده است دوواشل به گزارشگران گفت كه گروه از يكپارچگى كامل صورت بيمار با قطعه اهدايى شگفت زده شده است.
رو به آينده
جراحان اقداماتشان را با اين گفته توجيه كردند كه تنها راه براى ايجاد لب هايى داراى كاركرد _ و البته از لحاظ ظاهرى عادى _ پيوند صورت بود، اما ماه ها طول خواهد كشيد تا دينور بتواند لب هاى جديدش را تكان دهد، چرا كه براى برقرارى ارتباطات جديد عصبى زمان لازم است و هيچ كس مطمئن نيست كه در درازمدت نتيجه چه خواهد شد، آيا بافت پيوندى به قصد او براى لبخند زدن يا بروز ساير حالات صورت پاسخ خواهد داد.
مشكل با لب ها، مانند پلك ها اين است، كه اگر آنها حركت نكنند تقريباً بى مصرف مى شوند. پيش از اين جراحان از لايه هاى بافت به دست آمده از قفسه سينه براى ساختن لب استفاده كرده اند، اما اين رويكرد نتيجه خوبى از لحاظ ظاهر بيمار ايجاد نمى كند و بافت پيوندى كاركردى نخواهد داشت. دينور پس از انجام عمل تحت فيزيوتراپى قرار گرفت و توانست شكلات و توت فرنگى بخورد، سيگار بكشد و كلمات را هرچند بريده بريده ادا كند.مسئله اى كه در هر پيوند بافت مطرح است، رد پيوند توسط دستگاه ايمنى اش است و دينور نيز بايد در بقيه طول عمرش داروهاى مهار كننده ايمنى مصرف كند. به دينور گفته شده است كه امكان رخ دادن رد پيوند در اولين سال پس از عمل ۱۰ درصد و تا حداكثر ۵۰ درصد در ده سال پس از آن است.پزشكان پيش از انجام عمل جراحى به اميد كمتر كردن اثرات رد پيوند، سلول هاى بنيادى و مغز استخوان فرد دهنده را به دينور تزريق كردند. آنها اميدوار بودند كه اين سلول ها دستگاه ايمنى او را تحت تاثير قرار دهد به طورى كه بافت خارجى پيوند شده را رد نكند. اما در روز هاى پس از عمل خبر از وقوع يك واكنش رد پيوند منتشر شد كه ظاهراً پزشكان با تنظيم ميزان داروهاى مهار كننده ايمنى توانستند آن را مهار كنند. اما رد شدن توسط دستگاه ايمنى تنها مشكلى نيست كه دينور با آن روبه رو است. يقيناً او بايد به ظاهر جديدش خو بگيرد، در حالى كه مى داند بخشى از صورتش زمانى به كس ديگر تعلق داشته است. اما اين صورت مال چه كسى است و چه قدر طول مى كشد تا به آن عادت كند؟ براى دنيس شاتليه اولين فردى كه مورد پيوند دو ساعد دست قرار گرفت، چهار سال طول كشيد تا اندام هاى جديد را به عنوان دست هاى «خودش» بپذيرد.دوواشل مى گويد كه لب ها و بينى پيوند شده، مانند زمانى كه روى صورت دهنده بودند نيستند، چرا كه اكنون به ساختار استخوانى متفاوتى متصل هستند، اما آنها به صورت خود بيمار هم شبيه نيستند. دينور پيش از عمل بينى پهن ويكورى، چانه نوك تيز و لب هاى باريكى داشت اما اكنون بينى مستقيم و باريك، چانه گردتر و لب هاى كلفت ترى دارد. به قول دكتر دوواشل «او مجبور خواهد بود كه صورتش را دوباره صاحب شود.»
افرادى كه مورد پيوند اندام هاى داخلى مثل كليه قرار مى گيرند با چنين مشكلى روبه رو نيستند. كلينت هالام اولين فردى بود كه تحت عمل پيوند يك دست قرار گرفت. او سه سال پس از انجام عمل جراحى اش در سال ۱۹۹۸ با دست پيوندى زندگى كرد اما سپس خواستار قطع كردن آن شد چرا كه مى گفت آن را مانند دست يك مرده حس مى كند و احساسى در آن ندارد. پزشكان گفتند كه او داروهايى را كه براى حفظ دست در شرايط مناسب براى او تجويز شده بود به طور كامل مصرف نكرده است ولى هالام اين امر را تكذيب مى كند. در حال حاضر گروه هاى ديگر از جمله در آمريكا و انگليس در حال آماده شدن و تهيه مقدمات براى پيوند هستند، اما به نظر مى رسد گروهى بيش از همه به مرحله عملى نزديك است؛ متخصصان «بنياد كلينيك كليولند» در اهايوى آمريكا. گرچه انجام اولين پيوند صورت بسيار راهگشا بوده است، اما بايد توجه داشت كه فعلاً تنها نيمى از صورت پيوند شده است. جراحان مى گويند پيوند زدن وسعت بيشترى از صورت از لحاظ فنى در چند ماه آينده امكان پذير خواهد بود، اما چنين عملى در حال حاضر در فرانسه نمى تواند انجام شود، چرا كه كميته ناظر بر اخلاق پزشكى در فرانسه در حال حاضر با چنين پيوندى مخالف است. اما به نظر مى رسد با انجام پيوند بخشى از صورت براى انجام پيوند تمام صورت تنها گذر زمان لازم است.
Focus, Feb. 2006
شمارش معكوس براى پيوند تمام صورت
حتى پس از انتشار اولين خبرها در مورد پيوند جزيى صورت در فرانسه، جراحان پلاستيك در كشورهاى ديگر ازجمله آمريكا و انگليس به پژوهش درباره انجام دادن پيوند كامل صورت ادامه داده اند. نتايج يكى از اولين پژوهش ها در اين مورد در شماره مارس ۲۰۰۶ «نشريه رسمى جامعه جراحان پلاستيك آمريكا» به چاپ رسيده است. به گفته ديگر بروس كانينگهام «رئيس جامعه جراحان پلاستيك آمريكا» ما براى اولين بار داراى داده هاى علمى هستيم كه ما را به فراسوى تكنيك هاى سنتى بازسازى و پيوندبخشى صورت مى رساند.
آنچه كه ما قبلاً به آن تنها به عنوان يك امكان فكر مى كرديم يعنى بازسازى صورت كامل شخصى دچار بد شكلى شديد صورت در يك جراحى با استفاده از يك لايه پوستى كامل برداشت شده از يك دهنده، ديگر يك نظريه صرف نيست، بلكه به يك واقعيت بدل خواهد شد.»
به گفته دكتر ماريا سيميونوف مدير پژوهش هاى جراحى پلاستيك در كلينيك كليولند در اهايو و نويسنده اصلى مقاله فوق: «براساس تحقيقاتى كه ما انجام داده ايم، پيوند كامل بافت صورت رويكردى موفقيت آميز براى افرادى است كه به علت تصادفات، سوختگى ها و يا حوادث ديگر دچار بد شكلى هاى وخيم صورت شده اند. پيوند لايه بافت صورت به دست آمده از يك جسد به جسد ديگر به ما اين امكان را داده است كه زمان لازم براى اجراى اين پيوند معين را تخمين بزنيم، تكنيك هايمان را تكميل كنيم و از لحاظ بصرى تصديق كنيم كه يك لايه بافت صورت مى تواند محل هاى سوختگى شديد يا آسيب ديده را بپوشاند و با آنها تطبيق يابد.» براساس اين تحقيقات جديد گرچه روش هاى سنتى بازسازى صورت كه شامل استفاده از قطعات و لايه هاى پوستى است تكنيكى موثر براى بازسازى صورت است، ممكن است روشى ايده آل نباشد. در اين شيوه هاى سنتى تقريباً غير ممكن است كه كيفيت، قوام، رنگ پوست صورت را با ساير بافت هاى بدن فرد به طور كامل تطبيق داد. به علاوه بايد چندين پيوند و جراحى انجام داد تا تمام صورت بازسازى شود. بسيارى از بيماران با ظاهرى نامطلوب و پوست تكه تكه باقى مى مانند كه ازجمله جوشگاه هاى بزرگ و پوست ناهماهنگ با بقيه قسمت ها در آن ديده مى شود. بررسى ها نشان داده اند كه تنها روش براى آنكه قوام، رنگ و ظاهر پوست تطبيق كامل داده شود پيوند كامل پوست صورت است. شبيه سازى هاى پيوند صورت، كه بين اجساد انجام گرفته است، تقريباً ۵ ساعت طول كشيده است، البته اين عمل هاى تمرينى شامل پيوند عروق و اعصاب نبوده است. در موارد گيرندگان زنده محل جراحى ۱۱ تا ۱۵ ساعت طول خواهد كشيد. دكتر كانينگهام مى گويد: «به لحاظ تاريخى جراحان پلاستيك پيشگام در پزشكى پيوند بوده اند. اولين پيوند موفق دست در سال ۱۹۹۸ توسط يك جراح پلاستيك انجام شد و اين امر در مورد اولين پيوند كليه در سال ۱۹۵۴ هم صادق است. ايده پيوند بافت حوزه جديدى را در حوزه پزشكى گشوده است.»
http://metallits.persiangig.com/180906.jpg
اخلاقيات پيوند صورت
نوشته آرلن جوديت كلوتزكو:اينكه شخص زنده صورت فردى مرده را اختيار كند هولناك به نظر مى رسد و آدم را به ياد هيولاى فرانكشتين مى اندازد كه از سرهم بندى شدن قطعات به دست آمده از اجساد مردگان به وجود آمده بود. اما اين واكنش عاطفى در مقوله شهودهاى اخلاقى قرار مى گيرد كه داراى بار عاطفى مملو از استعاره ها و پاسخ هاى غريزى اند و تكيه كردن بر آنها به جاى قضاوت هاى واقعى اخلاقى باعث تعصب و پيشداورى و انكار علم و وعده آن براى بهبودى زندگى انسانى مى شود. نگرانى در مورد پيوند اعضا و به خصوص پيوند صورت اصولاً موضوعى اخلاقى نيست، بلكه اين واكنش عاطفى به علت احساس ناامنى ما در مورد هويتمان است، همان اضطرابى كه با طرح موضوع استفاده از روش همانندسازى در توليد مثل انسانى برانگيخته مى شود _ اين امر كه حتى پس از مرگ شما، «شماى» ديگرى به زندگى ادامه خواهد داد. نگرانى هاى روانشناختى در مورد هويت دوگانه يا هويت اشتباهى تازه نيستند _ اين موضوعات هزاران سال است كه دستمايه كمدى هايند. موضوع جديد توانايى پزشكى براى تجسم بخشيدن به اين هراس هاست.
چه چيزى شما را شما مى كند؟ در دورانى كه ژن ها بحث روز هستند، اغلب ما ژن ها را سازنده هويتمان ذكر مى كنيم، اما اگر اينگونه بود هويت دوقلوهاى همسان بايد دقيقاً همانند هم مى بود در حالى كه اينگونه نيست. هويت شخص به فراسوى ژنتيك به شخصيت، رفتار، خاطرات و البته چهره ما گسترش مى يابد. اگر به آينه نگاه كنيد و با صورتى جديد و كاملاً متفاوت مواجه شويد چه احساسى به شما دست مى دهد؟ ممكن است آشفته و سراسيمه شويد، اما گيرنده پيوندى كه داراى صورتى بدشكل شده است از پيش چنين تجربه اى را تحمل كرده است. پرسش هاى مهم ديگر درباره اعضاى خانواده فرد دهنده پيوند صورت است، واكنش آنها به چه شكلى خواهد بود؟ آيا آنها با فردى مواجه خواهند شد كه صورتش مانند عزيز از دست رفته شان خواهد بود؟ اغلب كارشناسان پاسخشان منفى است، زيرساختار استخوانى زيرين در صورت نقشى تعيين كننده در شناسايى چهره دارد و در دو فرد گيرنده و دهنده كاملاً متفاوت است. اما آيا در صورتى كه بينى، گوش ها و لب ها و تمام پوست صورت به گيرنده اى پيوند زده شود كه قبلاً از لحاظ سن، جنس و نژاد با فرد دهنده تطبيق داده شده است اين شباهت بسيار زياد نخواهد بود؟