ما که ایم اندر جهان پیچ پیچ
چون الف او خود چه دارد هیچ هیچ
مولانا
نمایش نسخه قابل چاپ
ما که ایم اندر جهان پیچ پیچ
چون الف او خود چه دارد هیچ هیچ
مولانا
چینیان گفتند ما نقاش تر
رومیان گفتند ما را کر و فر
اهل چین و روم در بحث آمدند
رومیان در علم واقف تر بدند........
در این سرای بی کسی کسی به در نمی زند/ به دشت بی ملال ما پرنده پر نمی زند
در تو نمرودیست اتش در مرو
رفت خواهی اول ابراهیم شو
مولانا
وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم/که طریقت ما کافریست رنجیدن
نيست مردم را نصيبي جز خيال - مي نداند هيچکس تا چيست حال
عطار
لاف تقرب مزن به حضرت جانان/زانکه خموشند بندگان مقرب
بودیم وکسی پاس نمیداشت که هستیم
باشد که نباشیم و بدانند که بودیم
میزنی تو زخمه و بر می رود/تا به گردون زیر و زارم روز وشب
به رغم مدعیانی که منع عشق کنند
جمال چهره تو حجت موجه ماست
تا توانی دلی بدست آور
دل شکستن هنر نمیباشد
دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادم
باید اول به تو گفتن که چنین خوب چرایی
یاس بوی مهربانی می دهد/عطر دوران جوانی می دهد
دردم از یار است ودرمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیزهم[golrooz]
من از آن حسن روز افزون که یوسف داشت دانستم
که عشق از پرده عصمت برون آرد زلیخارا
این روا باشد که من در بند سخت/که شما بر سبزه گاهی بر درخت
ترسم که روز حشر عنان بر عنان رود[taajob]
تسبیح شیخ و خرقه رند شراب خوار[taajob2]
حافظ
رفتي و رفتن تو آتش نهاد بر دل
از كاروان چه ماند جز آتشي به منزل
لال شوم کور شوم کر شوم[taajob]
لیک محال است که من خر شوم[negaran][negaran][negaran]
اشرف الدین گیلانی
مرغ دلم باز پريدن گرفت - طوطي جان قند چريدن گرفت
اشتر ديوانهٔ سرمست من - سلسلهٔ عقل دريدن گرفت
تلخ گرداند ز غمها خوی تو/تا بگردد چشم بد از روی تو
وه که گر باز بینم روی یار خویش را[negaran][negaran][negaran][negaran][negaran][negaran][negaran][negaran][negaran]
تا قیامت شکر گویم کردگار خویش را[khejalat][khejalat][khejalat]
سعدی
اي ندانسته تو شر و خير را - امتحان خود را کن آنگه غير را
ازمودم درد و داغ عشق باری صد هزار
همچو من معشوقه یک ره ازمودی کاشکی
سعدی
یارب این نوگل خندان که سپردی به منش
می سپارم به تو از چشم حسود چمنش
شراب تلخ میخواهم که مرد افکن بود زورش[golrooz]
که تا یکدم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش[golrooz][golrooz][khabalood]
شبی تاریک و بیم موج وگردابی چنین حاصل
کجادانند حال ما سبک باران ساحل ها ......
الله اکبر تو خوش نيست با سر تو - اين سر چو گشت قربان الله اکبر آمد
هر جان با ملالت دور است از آن جلالت - چون عشق با ملولي کشتي و لنگر آمد
دوست گو یار شو و هردو جهان دشمن باش
بخت گو پشت مکن روی زمین لشگر گیر[golrooz]
راهیست راه عشق که هیچش کناره نیست
آنجا جز انکه جان بسپارند چاره نیست
هردم که دل به عشق دهی خوش دمی بود
در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست
ترک درویش مگیر ار نبود سیم زرش[negaran][negaran][negaran][negaran][negaran][negaran][negaran][negaran][negaran][negaran][negaran][negaran][negaran][negaran][negaran][negaran][negaran]در غمت سیم شمار اشک و رخش را زر گیر[golrooz]
حافظ
روشنی لعل بدخشان ز تو/پرتو خورشید درخشان ز تو
وفا و عهد نکو باشد ار بیاموزی[golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz][golrooz]وگرنه هرکه تو بینی ستمگری داند[daava]
دریغا که تاچشم برهم زنی/در این عالم از مانبینی تنی
یار بی پرده از در و دیـــــوار
در تجلی است یا الولابصار
رو بر رهش نهادم و بر من گذر نکرد
صد لطف چشم داشتم و یک نظر نکرد
دو روزه عمر اگر دیر است اگر زود/چنان کش بگذرانی بگذرد زود