ما را تو به خاطری همه روز.................................یک روز تو نیز یاد ما کن
نمایش نسخه قابل چاپ
ما را تو به خاطری همه روز.................................یک روز تو نیز یاد ما کن
نه شرط عشق بود با کمان ابروی دوست.......................................... ..که جان سپر نکنی پیش تیربارانش
شکر آن خدایی را که او هست آفریدست از عدم
پس کرد پیدا بر عدم انوار اسرار قدم
من ز دست تو بکشم خویشتن....................................ت ا تو دستم به خون نیالایی
یکی از عقل میلافد یکی طامات می بافد[golrooz]بیا کاین داوری ها را به پیش داور اندازیم
من نه آن مستم که ترک شاهد و ساغر کنم
محتسب داند که من این کارها کمتر کنم
میان شاخه ها خود را نهان داشت / رخ از تقدیر ، پنهان چون توان داشت
تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافریست[golrooz]راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش
شبی خوش هر که می خواهد که با جانان به روز آرد............................................ ....بسی شب روز گرداند به تاریکی و تنهایی
یا چشم نمی بیند یا راه نمی داند.................................هر کوبه وجود خود دارد ز تو پروایی