من نگويم كه مرا از قفس آزاد كنيد
قفسم برده به باغي و دلم شاد كنيد
نمایش نسخه قابل چاپ
من نگويم كه مرا از قفس آزاد كنيد
قفسم برده به باغي و دلم شاد كنيد
گر با غـــــم عشق سازگار آید دل بر مرکب و آرزو ســـــوار آیـــــد دل
ور دل نبود کجا وطن سازد عشق ور عشق نباشد به چه کار آید دل
چرا اشتباه می گین ایشون با «ن» تموم کردن ولی شما با «گ» شروع کردین. لطفاً دقت کنین.ناله ای می کند چو گریه طفل......................که ندانند درد پنهانش
آرهههههه حواسم نبودددددد.
خوب اینم با ((ش))
شامپویی مصرف کرد
کلهاش هی کف کرد
و سپس مویش ریخت
و چه اندازه سرش براق است!
((ت)) بدهههههههههههههههههههه
در هجر تو گر چشم مرا آب روانست / گو خون جگر ریز که معذور نمانده ست
توصیف دانشگاه آزاد!!!
ترمی که آغاز می شود موجب پرداخت زر است و چون به پایان رسد مایه ضرر، پس در هر سال دو ترم موجود و بر هر ترمی شهریه ای واجب..... از جیب و جان که بر آید...... کز عهده خرجش به در آید.
دانه و قوتی که در انبان ماست / توشه ی سرمای زمستان ماست[tafakor]