پاسخ : زنان شاعر ايران؛ از آغاز تا كنون
معاصر: شمس الملوک مصاحب
شمسالملوک مصاحب (۱۲۹۲ در تهران - ۱۳۷۶) شاعر و نویسنده، و از نخستین سناتورهای زنمجلس سنای ایران بود. او جزو نخستین گروه زنان ایرانی که به دانشگاه رفتند نیز هست.و به همراه عباس يمينى شريف از نويسندگان كتاب درسى " دارا" و " اذر" در سال ١٣٣٩ است.
شمس الملوک مصاحب که در خانوادهای فرهنگی، در کنار برادرش غلامحسین مصاحب (ریاضیدان و دانشنامهنویس) و خواهرش اشرفالملوک مصاحب (پزشک) رشد کرده بود، در مدرسه ناموستحصیل کرد و برای ادامه تحصیل به دانشسرای عالی و پس از آن، دانشگاه تهران رفت و در سال ۱۳۲۲ در رشته ادبیات فارسی دکترا گرفت. موضوع رساله دکترای وی «ادبیات غنایی» بود که با درجه عالی به تصویب رسید. سپس برای ادامه تحصیل در رشته تعلیم و تربیت به دانشگاههای کانادا و آمریکا رفت. شمسالملوک مصاحب پنج هزار بیت شعر سرودهاست ولی دیوانش چاپ نشدهاست. البته قطعههایی از او در تذکرهها آمدهاست از جمله: «هدیهٔ مادر»، «چنگ گسسته» و «یار مهربان».
برخی از مشاغلی که شمسالملوک مصاحب در طول زندگی خود برعهده داشت عبارتند از: سرپرستی ماهنامه «زندگی روستایی»، ریاست چند دبیرستان دخترانه مهم تهران مانند دبیرستانهای «پروین»، «شاهدخت» و «نوربخش»، مشاور وزیر آموزش و پرورش در امر مبارزه با بیسوادی، معاونت وزارت آموزش و پرورش، ریاست قسمت فرهنگی بنیاد پهلوی، ۱۷ سال سناتوری در مجلس سنای ایران. آرشیو سخنانی او در مجلس سنا درباره «لزوم جلوگیری از نمایش فیلمهای مبتذل» در کتاب «اسنادی از موسیقی، تئاتر و سینما در ایران (۱۳۰۰-۱۳۵۷ هـ .ش)» موجود است.
پاسخ : زنان شاعر ايران؛ از آغاز تا كنون
روح انگيز كراچي در بهار 1333 در فيروزآباد فارس به دنيا آمد . تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در دبيرستان آغازي همان شهر به پايان رساند. از سال 1346 شروع به سرودن شعر نو كرد و اولين شعرش در سال 1350 در مجله جوانان ( اطلاعات ) با نام مستعار شهرناز كراچي منتشر شد و تا سال 1357 با همين نام در همان مجله و در ديگر مجلات اشعارش منتشر مي شد. اين نام به سبب محيط سنتي شهر برايش انتخاب شده بود. از سال 1370 سروده هايش با نام واقعي او در مطبوعات منتشر شد. نيمي از تحصيلات خود را در تهران و نيمي را در بمبئي هند گذراند. عنوان پايان نامه دكتري او : نگرشي بر شعر شاعره ها از مشروطيت تا سقوط سلطنت .(1365) به زبان انگليسي و فارسي است
.
از سال 1366 در پژوهشگاه علوم انساني به عنوان عضو هيأت علمي مشغول پژوهش است .
روح انگيز كراچي عضو هيئت علمي و دانشيار پژوهشكده زبان و ادبيات پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي مي باشد.
روح انگيز كراچي نظر برخي منتقدان را مبني بر مردانه بودن اشعار پروين اعتصامي رد مي كند . او معتقد است كه شايد پروين از نظر فكري اشعارش شبيه اشعار مردان باشد ولي زبان زنانه در بسياري از اشعارش مشخص است و حتي در حوزه محسوسات اين مميزه به خوبي مشاهده مي شود . اشيايي كه در شعر پروين حضور دارند نيز اشيايي هستند كه مورد استفاده زنان است ، مثل سوزن ، نخ ،وصله پيراهن ،مطبخ ،هيزم و موارد مشابه آن كه در شعر وي پربسامد است.
حوزۀ فعاليت هاي پژوهشي كراچي ادبيات فارسي كلاسيك و معاصر است . از ايشان تا دي ماه 1392، 14 كتاب و 62 مقاله به چاپ رسيده است .
مجموعه اشعار:
با كابوس هاي زن....... مجموعه شعري به سبك نو نيمايي و آزاد
چشم هاي لوچ زمين ......1380 - مجموعه شعري به سبك آزاد
داروی خرسندی هم ...
مجنون را به خانه برنمی گرداند
زنی که در مشروطه سفیه بود...
از آسمانِ منتظر هنوز آویزان است
سکوت تیمارستان را به خاک سیاه نشانده
در هفت آسمان لاشخورها ستاره ها را بلعیده اند
رو به پنجرۀ مجلس زن هنوز کِل می زند
وَ سفاهتاش درد میگیرد
از چشمم کسی نمانده که بیفتد
پاسخ : زنان شاعر ايران؛ از آغاز تا كنون
تیمارستانی که با من است
همیشه تنهاست
وَ جای خالی تمامِ دیوانگان
سکوت کرده است
مرگ با قبای سیاهش در می زند
تیمارستان به موهای ژولیده اش دست می کشد
وَ به کلاغی لال فکر می کند
که آوازهایش را کجا خواهد خواند ...؟
پاسخ : زنان شاعر ايران؛ از آغاز تا كنون
همایونتاج طباطبایی شاعر و مترجم ایرانی
مجموعه شعر پریشان از ایشان به چاپ رسیده که در بخش نخست كتاب، اشعاری عاشقانه و عاطفی در قالب دوبیتی نگارش یافته و بخش دوم شامل قصههایی كوتاه با موضوعات مختلف است.
با زبانِ آب
هر شب
از تمامیِ شب
یکسر
حرفی غریب میگذرد،
که شنیدنش
با لفظِ سبزِ ماه و
لهجهی خوبِ آب
روانیِ خواب را دارد.
تو را میان سادگیِ خواب
با زبان آب هم
صدا کردهام
اما
لهجهام هنوز
از هوایِ خاک پُر است
هر چند با نَفسی از آب
حرف میزنم.
׀ همایونتاج طباطبایی ׀ پریشان ׀ انتشارات پیشگام ׀ بهار ۱۳۶۲ ׀
پاسخ : زنان شاعر ايران؛ از آغاز تا كنون
بی صدای پر
مرا تا همیشه حرفی هست
که پر باز میکند
بی صدای پر
بی هیچ زمزمه ای
دورتر
در سایه
در سکوت
پر می شود.
آسمان بهار را
پرسه های پرنده و
باد
پر کرده است
میان تنهائیم
شهر پیدا نیست
پیش از آنی که عشق
تازیانه شود
به تاراج باد
تن نخواهم داد.
شعر از همایونتاج طباطبایی برگرفته از دفتر پریشان
پاسخ : زنان شاعر ايران؛ از آغاز تا كنون
شمس کسمایی
شمس کسمایی (۱۲۶۲ در یزد - ۱۲ آبان ۱۳۴۰ در تهران)، شاعر و دانشور ایرانی بود. وی عروض و قافیه را از شعر خود برداشته و در این زمینه نوگرایی کرد. قطعه شعری بدون قافیهبندی که در شهریور ماه ۱۲۹۹خ از او در مجله آزادیستان منتشر شد جزو نخستین نمونههای نوگرایی در شعر فارسی به شمار میآید.
شمس کسمایی در ۱۲۶۲ خورشیدی در یزد به دنیا آمد. نیاکان او گیلک و از روستای کسمای گیلان بودند.
شمس پس از چهار سال اقامت و ورشکستگی شوهرش، با او و دو فرزندش به نام های صفا و اکبر به ایران بازگشت و در تبریز ساکن گردید.
شمس کسمایی زبانهای روسی و ترکی آذربایجانی را نیز آموخته بود. پسر او، اکبراربابزاده که نقاش چیره دستی بود و با چند زبان آشنایی داشت، در سال ۱۹۲۰ میلادی درمبارزات جنگل کشته شد.
ابوالقاسم لاهوتی در شعری با عنوان عمر گل به دلداری مادر داغدار شتافت و خطاب به شمس سرود:
در فراق گل خود، اي بلبل
نه فغان بركش و نه زاري كن
صبر بنما و بردباري كن
مكن آشفته موي چون سنبل
تو كه شمس سماي عرفاني
برترين جنس نوع انساني
باعث افتخار ايراني
بهتر از هر كسي تو مي داني
كه دو روز است عمر دوره گل
پاسخ : زنان شاعر ايران؛ از آغاز تا كنون
اينك نمونه هايي از اشعار شمس كسمائي كه در شماره چهارم21 شهريور ماه سال1299 شمسي در مجله آزاديستان منتشر شده است
پرورش طبيعت
ز بسياري آتش مهر و ناز و نوازش
ز اين شدت گرمي و روشنايي و تابش
گلستان فكرم
خراب و پريشان شد افسوس
چو گل هاي افسرده افكار بكرم
صفا و طراوت ز كف داده گشتند مايوس
بلي، پاي بردامن و سر به زانو نشينم
كه چون نيم وحشي گرفتار يك سرزمينم
نه ياراي خيزم
نه نيروي شرم
نه تير و نه تيغم بود نيست دندان تيزم
نه پاي گريزم
از اين رو در دست همجنس خود در فشارم
زدنيا و از سلك دنياپرستان كنارم
برآنم كه از دامن مادر مهربان سربرآرم
اين اشعار هم با عنوان «مدال افتخار» در شماره 3 بيستم مرداد ماه سال 1299 شمسي از شمس كسمائي در مجله آزاديستان چاپ شده است.
تا تكيه گاه نوع بشر سيم و زر بود
هرگز مكن توقع عهد برادري
تا اينكه حق به قوه ندارد برابري
غفلت براي ملت مشرق خطر بود
آن ها كه چشم دوخته در زير پاي ما
مخفي كشيده تيغ طمع در قفاي ما
مقصودشان تصرف شمس و قمر بود
حاشا به التماس برآيد صداي ما
باشد هميشه غيرت ما متكاي ما
ايراني از نژاد خودش مفتخر بود
اين ابيات هم تحت عنوان «فلسفه اميد» در شماره 2 پانزدهم تير ماه 1299 از زنده ياد شمس كسمائي در مجله آزاديستان به چاپ رسيده است.
ما در اين پنج روز نوبت خويش
چه بسا كشتزارها ديديم
نيكبختانه خوشه ها چيديم
كه ز جان كاشتند مردم پيش
زارعين گذشته ما بوديم
باز ما راست كشت آينده
گاه گيرنده گاه بخشنده
گاه مظلم گهي درخشنده
گرچه جمعيم و گر پراكنده
در طبيعت كه هست پاينده
كرد مي محو، باز موجوديم
پاسخ : زنان شاعر ايران؛ از آغاز تا كنون
شکوه قاسمنیا(زاده ۱۳۳۴) شاعر و نویسنده کتاب کودک از سال ۱۳۵۹ نوشتن در کیهان بچهها را شروع کرد و تا کنون ۱۵۰ عنوان کتاب کودک نوشتهاست.وی برای تالیف داستان بلند "هلی فسقلی در سرزمین غولها " واشعار کتاب " کلاغه به خنده افتاد " در یازدهمین جشنواره ی کتاب کودک و نوجوان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان دو دیپلم افتخار دربخش شعر و داستان گرفت. "هلی فسقلی در سرزمین غولها" نیز موفق به دریافت جایزه کتاب سال کودک و نوجوان در بخش داستان کودک شد.
چشم چشم دو ابرو
بینی و لب و یه گردو
رنگ گُله دو لُپاش
روسری بر سر او
چوب چوب یه گردن
این تن و دست و دو پا
عروسکی قشنگ شد
به اسم خوب سارا
قرمز و زرد و صورتی
کفشای رنگوارنگ داره
چادر و چن تا روسری
پیرهنای قشنگ داره
لنگه نداره سارا
توی تموم دنیا
از اینجا تا آسمون
دوسش دارن بچهها
شونه به مویش بزن
بوسه به رویش بزن
بهش بگو دخترم
مادر تو منم من
چه مهربونه سار
آروم و سربهزیره
براش بخون لالایی
تا که خوابش بگیره
چشم سیاهش رو ببین
صورت ماهش رو ببین
مثل یه غنچۀ گُله
برق نگاهش رو ببین
لنگه نداره سارا
توی تموم دنیا
از اینجا تا آسمون
دوسش دارن بچهها
پاسخ : زنان شاعر ايران؛ از آغاز تا كنون
چشماتو بستی بی صدا
لباتو وا کردی چرا؟
با کی داری حرف میزنی؟
معلومه، با فرشتهها!
***
صدای خندههات میآد
آب، زیر دست و پات میآد
مامان اومد کنار تو
دست بزنی، بابات میآد
انتشارات «قدیانی» «اتل متل این گلمه عشق منه، خوشگلمه»
پاسخ : زنان شاعر ايران؛ از آغاز تا كنون
دکتر مهدیه الهی قمشه ای متولد ۱۳۱۶ هجری خورشیدی، شاعر، مولوی شناس و محقق ادبیات عرفانی می باشد.
وی به تحقیق در مثنوی مولوی و تحلیل و تفسیر ادبیات عرفانی و تطبیق آنها با موضوعات قرآنی می پردازد و ابیات بسیار زیادی از مثنوی را از حفظ است، و خود هم طبع شعری و ذوق ادبی دارد.
وی از سن کودکی در خدمت پدر خود مهدی الهی قمشه ای، به شعر و ادب علاقهمند شده و شعر می خوانده است و با مثنوی الاطفال آشنا شده است.
از اساتید وی علاوه بر پدر از: «جلال همایی»، «شهابی»، «صدرالدین محلاتی»، «دکتر شفق» و «محمدتقی جعفری» می توان نام برد.
آثار او عبارت اند از :
بهار عشق: منتخب اشعار، نشر: خط زرین (۱۳۸۷).
معبد عشق، مجموعه اشعار، تالیف: مهدیه و حسین الهی قمشهای، نشر: علم (۱۳۸۲).
کربلا وادی عشق، سروده: مهدی الهی قمشهای، بازسرایی: مهدیه الهی قمشهای، نشر: فاران (۱۳۸۸).
" خاطرات من با پدرم"
بیا ساقی ای یارِ صاحبدلان
صفای دل و دیده ی مقبلان
ز خمخانه ی عشق جامی بیار
ز پیر مغانم پیامی بیار
بگو وصف یارانِ بیدار دل
که چون دل گسستند از این آب وگل
از آن عاقلانی که دیوانه اند
به دیوانگی رند و فرزانه اند
از آن باده نوشانِ صهبای عشق
که جان داده در نقدِ کالای عشق
بگو تا که جانم به هوش آوری
دلم فارغ از نیش و نوش آوری
بیا ساقی ای جان فدای تو باد
بده جرعه ای مِی که گردیم شاد
بده مِی که در بیخودی شادی است
همه مستی و وجد و آزادی است
به جام سفالی شرابی بریز
به آهنگ چنگ و ربابی بریز
که حالی دهد مِی به آهنگ چنگ
در آن بیخودی فارغ از نام و ننگ
بانو مهدیه الهی قمشه ای متخلّص به " آتش "