ای كاش یاد میگرفتیم...
اگر در رابطه ای حـــــرمت زیر سوال رفت؛
برای همیشه با آن رابطه خداحافظی کنیم و به طور احمقانه ای منتظر معجزه نمانیم...!
نمایش نسخه قابل چاپ
ای كاش یاد میگرفتیم...
اگر در رابطه ای حـــــرمت زیر سوال رفت؛
برای همیشه با آن رابطه خداحافظی کنیم و به طور احمقانه ای منتظر معجزه نمانیم...!
آنگاه که غرور کسی را له می کنی
آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران می کنی،
آنگاه که شمع امید کسی را خاموش می کنی،
آنگاه که بنده ای را نادیده می انگاری ،
آنگاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خرد شدن غرورش را نشنوی،
آنگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نادیده می گیری ،
می خواهم بدانم،
دستانت رابسوی کدام آسمان دراز می کنی تابرای
خوشبختی خودت دعا کنی؟
چه فرقی با من داری؟
تو که ثروتمندی و من فقیر!!!!!!
تو همیشه پر از دلهره ای
که مبادا آرامش امروزت را از دست بدهی
و من نیز آسوده ام از اینکه فردا هم آرامش نخواهم داشت!!!!!!
ترجیح می دهم فقیر باشم
تا نگهبان داشته هایم......
یه وقتایی هست که باید لم بدی یه گوشه و جریان زندگیتو فقط مرور کنی !!!
.
و بگی سلامتی خودم که اینقدر تحمل
داشتم .. !!!
راه را برصدا بست
جریان را روی طاقچه نهاد
تن از خود بربود
و سپیده را خواب
"ها"را روی شیشه کشید
و با آستین حماقت پاک
میان ابعاد تنگ آیینه ی پهن نما
به دنبال زرافه ی غرور
کاش باران
دستمال بر شیشه ی توهم
پاک کند"ها" را...
وقتي وجود خدا رو "باورت" بشه،خدا يه نقطه ميذاره زير باورت و "ياورت" ميشه............خدایا یا کمکم کن باورت کنم یا یاورم شو
بعد از گناه بدترین شکنجه
سکوت خداست........
کاش دنیا
یکبار هم که شده
بازیش را به ما می باخت
مگر چه لذتی دارد
این بردهای تکراری برایش؟!....
درمکه که رفتم، خیال میکردم دیگر تمام گناهانم پاک شده است
غافل از اینکه تمام گناهانم گناه نبوده وتمام درستهایم به
نظرم خطا انگاشته و نوشته شده بود...درمکه دیدم خدا چند سالیست
که از شهر مکه رفته و انسانها به دور خویش می.گردند.......
در مکه دیدم هیچ انسانی به فکر فقیر دوره گرد نیست........
دوست دارد زود به خدا برسد و گناهان خویش را بزداید،
غافل از اینکه آن دوره گرد خود خدا بود.................
درمکه دیدم خدا نیست و چقدر باید دوباره راه طولانی را طی کنم تا به خانه خویش برگردم و درهمان نماز ساده خویش تصور خدارا در کمک به مردم جستجو کنم ...آری شاد کردن دل مردم همانابرتر از رفتن به مکه ایست که خدایی در آن نیست.