هدف ایجاد این تاپیک قرار دادن سخنان زیبا و امید دهنده از بزرگان و نویسندگان و .... است،که به کمک اونها میشه زندگی خوبی داشت.سعی کنیم هر جمله ای که میذارم رو بهش عمل کنیم.
نمایش نسخه قابل چاپ
هدف ایجاد این تاپیک قرار دادن سخنان زیبا و امید دهنده از بزرگان و نویسندگان و .... است،که به کمک اونها میشه زندگی خوبی داشت.سعی کنیم هر جمله ای که میذارم رو بهش عمل کنیم.
دستم بوی گل میداد.منو به جرم چیدن گل گرفتند.اما هیچکس نگفت شاید یک گل کاشته باشم.(ارنستو چه گوارا)
خدایا
آنکه تورا یافت چه نیافت
و آنکه تورا نیافت چه یافت...
عشق آن نیست که چیزی را واقعا دوست داشته باشی,دوست داشتن عشقه واقعی ست.
شريعتي:دنيا را بد ساخته اند.... كسي را كه دوست داري تو را دوست نمي دارد.كسي كه تو را دوست دارد تو دوستش نمي داري اما كسي كه تو دوستش داري و او هم تو را دوست دارد به رسم ايين هرگز به هم نمي رسند .و اينرنج
است .زندگي يعني اين.....:((:((:(([-o<
« بگذار تا شیطنت عشق چشمان تو را به عریانی خویش بگشاید شاید هر چند آنجا جز رنج و پریشانی نباشد اما کوری را به خاطر آرامش تحمل نکن. »
دکتر علی شریعتی
ویلیام شکسپیر
بالاتر از همه چيز ايناستکه با خودمان صادق باشيم....
مایاکوفسکی:
گر بخواهید از نرم نرمتر میشوم, مرد, نه ابری شلوارپوش میشوم
گفتمش دل مي خري پرسيد چند ؟گفتمش دل ما تو تنها بخند .خنده كرد و دل ز دستانم ربود .
تا بخود باز امدم او رفته بود :-s دل ز دستش روي خاك افتاده بود .جاي پايش روي دل جا مانده بود.:((:((
جاذبه خاك به ماندن ميخواند و آن عهد باطني، به رفتن. عقل به ماندن ميخواند و عشق به رفتن ... و اين هر دو را خداوند آفريده است، تا وجود انسان، در آوارگي و حيرت ميان عقل و عشق معنا شود...
man soars
god grows
man soars in god
god grows in man
خدا یک هنرمند است. او زرافه، فیل، و مورچه را آفرید. در حقیقت هرگز به دنبال یک استیل نبود- صرفا هر کاری دلش میخواست میکرد.پابلو پیکاسو
همانگونه می شوی که اغلب به آن فکر می کنیپائولو کوئیلو
زندگی بدون بررسی ارزش زیستن ندارد.سقراط
چه بسیار گردن کشانی که به آنی دچار زبونی شدند .
اُرد بزرگ
کسی که به کسی حسد می ورزد، دلیل بر آن است که به برتری او اعتراف کرده است.هراس وال پول
همه آنچه در خلقت است ، در درون شماست و هر آنچه درون شماست ، در خلقت است .جبران خلیل جبران
پس گفتم ای پیر از کجا می آیی؟
گفت از پسِ کوه قاف،که مقام من آنجاست و آشیان تو نیز آن جایگه بود. اما تو فراموش کرده ای...
سهروردی
از دشتمن خودت يكبار بترس و از دوست خودت هزار بار. (چارلي چاپلين)
علت هر شكستي عمل كردن بدون فكر است. (الكس مكنزي)
بدبختي انسان از جهل نيست از تنبلي است. (ديل كارنگي)
آنچه ما بكاريم درو مي كنيم و سرنوشت ما را به جزاي كارهايمان خواهد رسانيد. (اپيكوس فيلسوف)
بدون باختن برنده نمي شوي. (مثل روسي)
انسان فرزند كار و زحمت خويش است. (داروين)
اشخاص بزرگ و با همت به كوه مانند، هر چه به ايشان نزديك شوي عظمت و ابهت آنان بر تو معلوم شود و
مردم پست و دون همانند سراب مانند كه چون كمي به آنان نزديك شوي به زودي پستي و ناچيزي خود را بر تو آشكار سازند. (گوته)
مانند اسمان باش يا با خورشيد و روز يا با ماه و شب.
شكسپير
اگر جوان را از عشق منع کنید ، چنان است که مریض را از کسالتش سرزنش دهید .دوکلوس
هنرمند و نویسنده مزدور ، از هر کشنده ای زیانبارتر است .اُرد بزرگ
خوشبختی پروانه است. اگر او را دنبال کنید از شما می گریزد ولی اگر آرام بنشینید، روی سر شما خواهد نشست.هیوم
خرد در پیکار با دیوان برنده ترین سلاح ها ااست در برابر شمشیر تیز دیو ، خرد جوش است و جان بدان روشن .بزرگمهر
مطيع مرد باشيد; تا شما را بپرستد.كارول بيكر
این سخن پذیرفته نیست که : "پیکر بزرگترین زندان روان آدمی است" باید گفت پیکر بهترین دوست و همدم زندگی این جهانی روان است چرا که همیشه بدون کوچکترین بهانه ای بدنبال خواسته های او می دود . این که گفته شود روان در بند بدن است و باید زودتر آزاد شود تا به دیدار دلدار بشتابد ، اشتباه است چون هم او بدن را به روان هدیه نموده است کسی که دلدار می خواهد باید به خواست او تن دهد .
ارد بزرگ
ازادی حقیقت ندارد تا حقیقت ازادی ندارد
خداوند زن را آفريد خداوند زن را از پهلوي چپ مرد آفريد نه از سر او تا بر او مسلط گردد نه از پاي او تا لگد كوب اميال او گردد بلكه از پهلوي او تا برابر او باشد و از زير بازوي او تا در حمايت او باشد و از نزديكترين نقطه به قلب اوتا محبوب او باشد . شكسپير
اصيل بودن يعني واقعي بودن. خنده هايت، گريه هايت، نفرتت و عشقت و همه زندگيت بايد واقعي باشد تا اصيل باشي.
خودت را بپذير؛ هر چه كه هستي. حتي اگر نقصي هم داري آن را بپذير. تنها آن هنگام قادري دست از جنگ با خودت برداري و آسوده باشي
توانايي عشق ورزيدن ,بزرگ ترين هنر جهان است.;;)
حواس وسیله ی کشف نیست بلکه فقط وسیله ی ارتباط عملی پیدا کردن با عالم خارج است و همین طور عقل .آن همان مایه ی دانشی است که در جانوران ، غریزه و در انسان ، عقل را به وجود می آورد . از آن مایه ی دانش در انسان قوه ی اشراقی به ودیعه گذاشته شده که در عموم به حال ضعف و ابهام و محو است ، ولی ممکن است که قوت و کمال یابد تا آنجا که شخص متوجه شود که آن اصل اصیل در او نفوذ کرده مانند آتشی که در آهن نفوذ و آنرا سرخ می کند . به عبارت دیگر اتصال خود را با مبدا در می یابد و آنش عشق در او افروخته می شود ، هم تزلزل خاطری که از عقل در انسان رخ کرده مبدل به اطمینان می گردد ، هم علاقه اش از جزئیات سلب می شود .هانری برگسون
چنان باش که به هر کس بتوانی بگویی «مثل من رفتار کن».کانت
مشکلی که خوب تشریح و حلاجی شده باشد نصفش حل شده است.
چارلز کیترنیک