مدرسههای بدون کلاس و دیوار
http://www.migna.ir/images/docs/000018/n00018548-b.jpg
رشد و توسعهی روزافزون و غیر قابل کنترل تکنولوژی باعث تغییر و دگرگونی در بسیاری از مسائل زندگی شده است.
تقریبا" همه چیز دستخوش تغییر شده است؛ مدرسهها و اساسا" آموزش و پرورش، از آن دسته تغییرات است.
مدرسه، نخستین مکانی است که کودک بدون حمایت مادرش ناچار است ساعات بسیار در آن زندگی کند. بیشتر کودکان ممکن است این تغییر و رفتار را بدون ایجاد اضطراب و ترس تحمل کنند و رفتن به مدرسه برای آنها پر از هیجان و شادیآور باشد. به ویژه اگر دورهی پیشدبستان خوبی را پشت سر گذاشته باشند.
با این وجود، هستند کودکانی که کشمکشهای درونی خود را که ناشی از ترک خانه و جدا شدن از مادر است، به مدرسه منتقل میکنند. آنها در این شرایط برای رفتن به مدرسه رفتارهای متفاوتی از تمارض نشان داده و در مواردی این شرایط باعث بیماری کودک میشود.
در عصر حاضر، مفهوم مدرسه، ترس از مدرسه، مدرسهگریزی، نفرت از مدرسه یا محیط خشک آن را نیز دگرگون و تغییر داده است. چرا که مدارس نسل جدید، دیگر آن کلاسهای شلوغ، دیوارهای بیرنگ، صندلی و نیمکتهای انبوه، تخت سیاه، محیط خشک و... نیستند؛ بلکه تنها یک محیط شاد و یک محیط بازی محسوب میشود.
کودکان در عصر دیجیتال به گونهای باورنکردنی تغییر کردهاند. آنان اطلاعات زیادی از فنآوریها دارند و به همین دلیل با بسیاری از برنامهها و بازیهای کامپیوتری و ویدئویی آشنا هستند. برنامههایی که برای آموختن مفاهیم اساسی مانند کار تیمی، تمرکز، اندیشه و... طراحی شدهاند.
به طور کلی بیشتر برنامههای سرگرمکننده و بازیهای ویدئویی قدرت تمرکز افراد و به ویژه کودکان را بالا برده، قدرت بیان و حافظهی کودکان را تقویت میکنند؛ در همین حال هم، مفاهیم علمی پیچیده را به آنها میآموزند. در این برنامه و بازیها، روشهای برخورد با مشکلات را به کودکان به صورت مستقیم و غیر مستقیم آموزش میدهند.
کودکان در مدرسههای نسل جدید، نحوهی برقراری ارتباط سالم، تلاش گروهی و منافع تشکیل تیم و مهارت هدایت دیگران را یاد میگیرند. آنان با شرکت کردن در اردوهای داخل شهر و خارج شهری، طبیعت، شهر و اجتماع خود را بهتر شناخته و مسئولیت حفاظت از آنها کمکم به عهده میگیرند.
نظام جدید آموزشی کودکان شهر استکلهلم سوئد اینگونه است؛ در این نظام آموزشی نسل جدید که یک مدرسهی رایگان است، دیگر از کلاس درس به شیوهی سنتی خبری نیست. در عوض از روشی به اسم «کنجکاوی و خلاقیت» برای آموزش کودکان استفاده میکنند.
در واقع در این سیستم آموزشی جدید، دانشآموزان در محیط بسیار صمیمی مدرسه به همراه مربیان خود به یادگیری مسائل مختلف مشغول هستند. طراحان مدرسهی «بدون کلاس درس» سوئد با ایجاد یک محیط باز که باعث انگیزش، خلاقیت و کنجکاوی فکری میشود،خواستهاند تا با رها ساختن دانشآموزان در یک محیط زیبا، راحت، امن، آزمایشگاهی، تفریحی و ... آنها را تشویق به یادگیری و آموزش کنند.
برای این کار نه تنها از هنر طراحی مدرن و دیجیتالی استفاده کردهاند، بلکه از رسانههای دیجیتالی چون لپتاپ، تلویزیونهای لمسی، بازیهای ویدیویی و... نیز در سالنهای زیبا با طراحی مدرن و فضای کافی برای مطالعه بهرهی کامل بردهاند.
در این مدرسهی بدون کلاس که نام آن «ویتارا» و به عنوان مکتب ویتارا نیز معروف شده است، اساس کار، تحریک کنجکاوی و ایجاد اعتماد
در مدارس سنتی، تنها کلاس ملاک است و بس.بیشتر دانشآموزان مدارس سنتی تنها به نمره فکر میکنند تا محتوای آموزشی...
به نفس در کودکان با گذاردن آنها در یک فضا و محیطی که دارای طراحیهای انتزاعی، توپوگرافیها و نوعی کلاسیک خاص دارد، است.
برای مثال، به جای میز و نیمکت، برای آنها یک کوه یخی بزرگ برای نشستن، قرار دادهاند یا مجموعهای از قابهای خاص که هر کدام اشاره به یک موضوع آموزشی دارد، نصب کردهاند و یا پلت فرمهای رنگین در قالب اتاق تماشای فیلم یا آزمایشگاه و... به طور کلی در این مدرسهها، کودکان در کنار مربیان خود آزادانه مرزهای نفوذناپذیر و بزرگ فکری و تخیلات عجیب و غریب خود را به واقعیت میکشانند.
این یک پرش به درون دنیای عصر حاضر محسوب میشود. این طرح به هیچ عنوان با فضاهای آموزشی سنتی قابل مقایسه نیست. فضای طرح به گونهای است که بدخلقترین و منزویترین کودکان را ناخوداگاه به تحقیق و تفحص به همراه بازی و آموزش وادار میسازد. البته این مدرسهها نیز دارای برنامهریزیهای خاص خود برای کوتاهمدت و بلندمدت در سنین مختلف هستند.
این مدارس به گونهای کودکان را برای زندگی در جامعه و دنیای دیجیتال آماده میسازند؛ دنیایی که گفته میشود دنیای جدید و بهتری برای آنها خواهد بود.
در مکتب یا مدرسههای ویتارا اساس کار بر روی رسانههای دیجیتال است. در حقیقت، آنها به رسانههای دیجیتال به عنوان یک ابزار آموزشی کلیدی، نگاه کردهاند.
ارائهی فضای کافی به دانشآموزان برای کار با لپتاپهای فردی و دولتی در گروههای بزرگ یا کوچک، آرامش و اطمینان را به آنها ارائه داده است.
همچنین مربیان آنها که همگی از طراحان و برنامهنویسان این طرح آموزشی هستند، در کمک و ارائهی راهحل برای به تحقق رساندن ایدهها و تخیلات علمی و تحقیقاتی آنها به گونهای برخورد میکنند که علاقه و توجه کودکان روزبهروز نسبت به محیط و مدرسهی جدید بیشتر میشود.
بوش یکی از طراحان این طرح میگوید: ما به تمام ایدهها و تخیلات کودکان ارزش گذاشته و اجازهی رشد منطقی به آنها میدهیم. آنها در تمام کارها با ما همکاری و مشارکت میکنند. آنها برای خود یک رییس، یک مدیر، یک محقق و یک طراح کوچولو هستند.
به نظر من، ایجاد تغییرات فیزیکی مثبت در محیط زیست، به نوعی منعکسکنندهی یک راه جدید برای فکر کردن است. این امر در مورد آموزش و پرورش بسیار کاربرد دارد. همانگونه که شرکتهای بزرگی چون گوگل و... از ایجاد چنین تغییراتی برای رشد و ارتقاء فکر و خلاقیت کارکنان خود بهره برده و میبرند.
این کلاسهای درس، رویکردی کودکمحور دارند. با همان ریتمی که کودک بزرگ میشود، همبازیهای خود را انتخاب میکند. در این مدارس، هیچ تحمیل و فشاری برای آموزش وجود ندارد.
کافی است مهارتهای یکسان در کنار هم قرار گیرند،migna.irآن زمان است که شما شاهد رشد و ارتقاء آموزشی بینظیری خواهید بود. نیازی نیست تمام کودکان همسال را در یک سطح هوشی، مهارتی، ارتباطی، آموزشی، استعداد و... قرار داده و اعمال آموزش کنیم. کاری که در مدارس سنتی در حال اجرا است.
در مدارس سنتی، تنها کلاس ملاک است و بس. در این مدرسهها نه تنها به مهارتها، سطح و توان یادگیری، هوش و استعدادها توجهی نمیشود، بلکه تحمیل و فشار مضاعفی نیز برای آموزش همسان وجود دارد که بیشتر کودکان را از مدرسه بیزار و از دانش گریزان میکند.
بیشتر دانشآموزان مدارس سنتی تنها به نمره فکر میکنند تا محتوای آموزشی... و بدتر از همه اینکه بیشتر آنها بدون فکر، ابتکار، خلاقیت و خالی از تخیل میشوند.
اینگونه کودکان، در بزرگسالی قادر نخواهند بود دنیای خود را اداره کنند، چه برسد به اینکه قادر باشند دنیای نوین دیجیتالی را که با سرعت سرسامآوری رو به توسعه است، اداره کنند.
در این عصر جدید، بهبود و تغییر بنیادین آموزش و پرورش یکی از الزامات و ضروتهای جامعه بشری محسوب میشود که آن هم تنها با یک پرش امکانپذیر است.
منبع:
میگنا