مکالمه بین hadi elec و ساناز فرهیدوش

....................

این روز ها چه روز های با عظمتی است ، موسی به طور میرود و فاطمه (س) به خانه علی (ع) ، ابراهیم با اسماعیل به قربانگاه ، محمد (ص) با علی (ص)به غدیر و حسین (ع) با هستیش به کربلا.... التماس دعا .

ای بابا
نمیدونم چرا هرجوری میفرستم مطلبا تو یه خط همش میان
نمیره خط بعد
شرمنده

آن قدر از مقابل چشم تو رد شدم تا عاقبت ستاره شناسی بلد شدم منظومه‌ای برابر چشمم گشوده شد آن شب که از کنار تو آرام رد شدم گم بودم از نگاه تمام ستارگان تا این که با دو چشم سیاهت رصد شدم شاید به حکم جاذبه، شاید به جرم عشق در عمق چشم‌های تو حبس ابد شدم دیدم تو را در آینه و مثل آینه من هم دچار- از تو چه پنهان؟! ـ حسد شدم شاعر شدم همان که تو را خوب می‌سرود مثل کسی که مثل خودش می شود شدم در حیرتم چگونه، چرا در نگاه تو دیروز خوب بودم و امروز بد شدم

انانکه با افکاری پاک و فطرتی زیبا در قلب دیگران جای دارند را هرگز هراسی لز فراموشی نیست .........چرا که جاودانند ....

خب خدا رو شکر

اسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است
با دوســـــــــتان مروت با دشــــــــمنان مدارا

سلام شکر خدا خیلی مممنونم .

خانم غرفه دار
الو الو
1
2
3
1
2
3
صدا ق ط ع و و ص ل میشه؟

سلام
خیلی ممنون
شما خوب هستی ایشاللا؟

سلام خوبید ؟